نتایج جستجو:


حمایت از افراد در حقوق بین الملل بشردوستانه

حمایت از افراد در حقوق بین الملل بشردوستانه شامل حمایت از انسان و انسانیت موضوع دو شاخه مهم حقوق بین‌الملل معاصر یعنی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه است. حقوق بین‌الملل بشردوستانه امروزه یکی از شاخه‌های مهم حقوق بین‌الملل نوین است که در آن حمایت از انسان‌ها در وضع مخاصمات مسلحانه اساس تعهد اعضای جامعه بین‌الملل است. این حقوق در تکاپوی برقراری توازن میان اقتضائات نظامی و حمایت از انسان‌ها در برابر آلام و مصائب جنگ است. گرچه در زبان فارسی برای نام این شاخه از دانش حقوق، حقوق بشردوستانه را برگزیده‌اند، ولی عنوان «قانون بین الملل انسانی» یا به تعبیر مؤلف «قانون انسانیت» مناسب‌تر و گویاتر به نظر می‌آید، زیرا هدف این شاخه حقوقی آن است تا رفتار طرف‌های متخاصم در جنگ با اصول انسانیت سازگار باشد.

حقوقدانان عرب نیز برای این شاخه عبارت القانون الدُوَلی الانسانی، قانون بین‌المللی انسانی را برگزیده‌اند. از آنجا که در منابع حقوقی فارسی زبان عنوان حقوق بین‌الملل بشر دوستانه رایج شده است مؤلف در این کتاب این واژه را به کار برده است.

غرب آسیا یا خاورمیانه، به تعبیر غربیها، منطقه‌ای از جهان است که بیش از هفت دهه از معمای حل ناشدۀ فلسطین ـ اسرائیل می‌گذرد و ملل متحد همچنان در حل این بحران ناکام مانده است. سرزمین‌های اسلامی از آفریقا تا آسیا پس از فروپاشی بلوک شرق شاهد درگیری‌های بسیار بوده است با این که مطابق منشور ملل متحد جنگ ممنوع دانسته شد، اما پس از تأسیس این سازمان یعنی از سال ۱۹۴۵ تا کنون مناطق مختلفی از جهان بارها شاهد جنگ و خونریزی‌های گسترده بوده است.

جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران یکی از طولانی‌ترین جنگ‌ها پس از تأسیس این سازمان است و هم اکنون نیز کم و بیش سایه شوم درگیری‌های مسلحانه در سرزمین‌های اسلامی مانند افغانستان، یمن، سوریه، لیبی و عراق وجود دارد.

ظهور پدیده تروریسم و بروز جنگ‌های نیابتی و چالش‌های پیش رو حقوق بشر دوستانه بر حمایت از اشخاص و غیرنظامیان افزوده است. از این رو، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، به ویژه پس از نشست سی و دوم در ۲۰۱۵، و دیگر مراکز پژوهشی مدتی است بر لزوم پژوهش‌های تطبیقی میان حقوق اسلام و حقوق بین‌الملل بشردوستانه معاصر تاکید دارند. این پژوهش‌ها از سویی ظرفیت‌های آموزه‌ها و متون اسلامی را در احترام و حمایت از حقوق انسان‌ها و کاستن از آلام آنها در وضعیت مخاصمات را نشان می‌دهد، و از سوی دیگر، فرصتی فراهم می‌آورد تا راه‌های تعامل و یا همروی دو نظام حقوقی بشردوستانه و حقوق با پژوهش‌های عمیق‌تر به بحث و بررسی گذاشته شود.

مؤلف حمایت از افراد در حقوق بین الملل بشردوستانه در توضیح این اثر می‌نویسد: «تنوع نوشته‌ها ما را بر آن داشت تا نخست بر متدولوژی مطالعات تطبیقی میان اسلام و حقوق بشردوستانه تمرکز کنیم و فصل نخست را به همین موضوع اختصاص دهیم. پس از آن در فصل دوم انواع افراد و گروه‌های مورد حمایت در هر دو نظام حقوق بین‌الملل بشردوستانه و آموزه‌های اسلامی بررسی و معرفی شده است. از آنجا که افراد تحت حمایت خاص در مخاصمات بسیارند، در فصل سوم به تبیین وضعیت آن دسته از گروه‌های مورد حمایت خاص و افراد خارج از صحنه پرداختیم که از نظر کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در شرایط کنونی اهمیت بیشتری دارند و از چالش‌های پیش روی حقوق بشردوستانه معاصر در دهه گذشته و دهه حاضر به شمار می‌آیند، به ویژه دو موضوع حمایت از مفقودان و متوفیان از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و از این رو حجم بیشتری از مطالب کتاب را به خود اختصاص داده است. فصل چهارم حمایت از افراد در حقوق بین الملل بشردوستانه به ضمانت اجرای حقوق بشردوستانه در حمایت از اشخاص پرداخته که از منظر تطبیقی اهمیت بیشتری دارد. تطبیق این موضوع با ظرفیت‌های اسلامی موضوع تازه‌ای است که در پژوهش‌های مشابه کمتر به آن توجه شده است.

 

تاریخ شفاهی ایران

تاریخ شفاهی به مجموعه اطلاعاتی گفته می‌شود که مستند و دلیل درستی آنها کسی و چیزی نیست جز گوینده. چون گوینده خود شخصی بوده که در صحنه خبر یا گزارش حضور داشته و با آن تجربه زیسته ولی امکان یا فرصت نگارش تجربه‌اش را نداشته است. این تجربۀ زیسته در مصاحبه با مصاحبه کننده‌ای که خود از تاریخ و تجربه بی‌بهره نیست بیان می‌شود و به تاریخ شفاهی مشهور شده است. اعتبار این داده‌ها و اعتماد به آنها به میزان اعتماد ما به حافظه و صداقت شخص گوینده بستگی دارد و صد در صد درست نیست اما به عنوان یک منبع دست اول بسیار قابل اعتناست. بیشتر بخوانید

عبدالقادر گیلانی: زندگی، آثار، دیدگاه ها

زندگی، آثار و دیدگاه‌های عبدالقادر گیلانی در معرفی این‌عارف و صوفی ایران و مکتب قادریه نوشته و ترجمه شده است. عبدالقادر گیلانی سال 470 هجری قمری در گیلان متولد و سال 561 در بغداد درگذشت. او هم‌عصر با محی‌الدین ابن‌عربی پدر عرفان نظری بود. ابن‌عربی در فتوحات خود بارها از عبدالقادر و ابوالسعود (از مریدان عبدالقادر) یاد کرده است.

این‌کتاب ۹ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «ارزیابی منابع»، «مقدمات»، «حیات عبدالقادر»، «آثار عبدالقادر گیلانی»، «دیدگاه‌های عرفانی عبدالقادر گیلانی»، «اصطلاحات عرفانی»، «قادریه»، «شاخه‌های قادریه»، «اصول، آداب و ارکان قادریه».

در فصل «ارزیابی منابع»، منابع مرتبط با عبدالقادر گیلانی و منابع مرتبط با قادریه در ۲ بخش معرفی و بررسی شده‌اند. در فصل بعدی مخاطب با ۳ بخش روبرو می‌شود که عبارت‌اند از: «تصوف تا زمان عبدالقادر گیلانی»، «تصوف در زمان عبدالقادر گیلانی» و «دوران زیست عبدالقادر گیلانی».

سومین فصل کتاب هم درباره زندگی عبدالقادر گیلانی است که این‌عناوین را شامل می‌شود: زادگاهْ دوران کودکی، تحصیل علم، انتساب عبدالقادر به تصوف، مجالس، ازدواج و فرزندان، وفات، خانقاه و مدرسه عبدالقادر، تلامیذ، خلیفه‌ها، آراء و عقاید، القاب، مناقت و کرامات، نظر عبدالقادر درباره منصور حلاج، نظر صوفیان درباره عبدالقادر گیلانی، نظر صوفیان درباره طریقت عبدالقادر، بازتاب آثار عبدالقادر در آثار ابن عربی.

آثار موجود، آثار نایاب، آثار منسوب، مناقب‌نامه‌ها، مناقب‌های نایاب، پژوهش‌ها هم عناوین مندرج در فصل چهارم کتاب هستند. در فصل پنجم دیدگاه‌های عرفانی عبدالقادر گیلانی در ۳ بخش «مقدمه»، «تصوف، متصوف، صوفی» و «تصوف و طریقت» بررسی شده است. ششمین فصل کتاب هم ۴ بخش دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «اصطلاحات تخلق»، «اصطلاحات سیروسلوک»، «اصطلاحات تحقق» و «اصطلاحات معرفتی».

در دو فصل هفتم و هشتم هم گسترش طریقت قادریه و شاخه‌های این‌طریقت بررسی شده‌اند. نهمین و آخرین فصل کتاب هم دربارۀ اصول و آداب و رسوم طریقیت قادریه است در ۹ بخش را شامل می‌شود: «مبانی عام»، «بیان طریقت»، «احکام طریقت»، «ذکر»، «مراقبه»، «خلوت»، «اسماء و مقامات»، «مراتب»، «پوشش و جامعه».

دلاور گورر، مؤلف، یکی از اندیشمندان مسلمان ترکیه است. او عضو هیئت علمی دانشگاه سلجوق قونیه و مدیر گروه تصوف این‌دانشگاه است.

 

 

سیر تجدد و علم جدید در ایران

سیر تجدد و علم جدید در ایران تلفیق صورت بازنویسی شده قسمت‌هایی از دو پژوهش صورت گرفته در فرهنگستان علوم و متضمن نتایج نظر اجمالی تاریخی به علم جدید و تجدد در ایران است. داوری اردکانی در بخشی از مقدمه کتاب می‌نویسد: «این نوشته گرچه یک گزارش تاریخی است، اما تاریخ نویسی به شیوه متداول تاریخ نویسان نیست و در آن، حوادث به ترتیبی که وقوع می‌یابند وصف نشده‌اند. حوادث در زمان نیستند، بلکه به زمان خاص تعلق دارند و من در صدد بوده ام که ببینم و بدانم تاریخ یکصد و پنجاه ساله یا دویست ساله تجددمآبی با کدام زمان یا چه زمانی پیوسته بوده است».

داوری در بخش دیگری از مقدمه آورده است: «این که علم و تجدد چرا آمد و چگونه آمد، معمولاً یک پرسش بیجا و غیرلازم و بیهوده به نظر می‌آید، آنها که تجدد را دوست می‌دارند، برای به دست آوردن دوست‌داشتۀ خود به توجیه و بحث نیاز ندارند و آنان که با تجدد یا بعضی آثار آن میانه‌ای ندارند، اخذ اجزای خوبش را امری طبیعی می‌دانند و وجود اجزای بد را به سهل انگاری و غرض ورزی و بدخواهی بداندیشان نسبت می‌دهند. در این میان معلوم نیست که نظر و فهم چه جایی دارد. با توجه به این وضع، پرسش را به صورت دیگری می‌توان درآورد که به آسانی نتوانند آن را بیهوده بخوانند: تجدد با ما چه کرد و ما با تجدد چه کردیم؟».

داوری اردکانی در پایان مقدمه با تصریح بر این نکته که کتاب حاضر را به قصد ملامت و عیب جویی ننوشته، بلکه کوشیده است بر خلاف رسم شایع -که موافقت و مخالفت تحکمی و صدور حکم قطعی است- به نقد اوضاع تاریخی بپردازد.  می‌نویسد: «در این نقد هرچه گفته ام از سر تذکر و تعلق خاطر به این کشور و تاریخش بوده است. مع هذا شاید علاوه بر ابهامی که در جای جای آن وجود دارد، بعضی از خوانندگان، تفسیر مرا نپذیرند. اما تمنا دارم در آنچه نوشته ام تأمل فرمایند و هرجا ناروا گفته ام تذکر دهند و حتی مؤاخذه کنند. همه سخن و گزارش پژوهش من در یک جمله خلاصه می شود: علم جدید و تجدد ما هنوز تاریخ ندارد». این جمله آخر ترجیع بند همۀ آثار و حاصل عمر داوری اردکانی است. یعنی در هیچ جا حرف آخر را نمیزند و به تأمل دعوت می‌کند.

سیر تجدد و علم جدید در ایران مشتمل بر 3 بخش و 20 فصل است. در پایان کتاب مقاله ای با عنوان «ملاحظاتی در باب سیاست علم و شرایط تدوین آن» به عنوان «خاتمه» آمده و پس از آن فهرست اعلام و نمایه ها درج شده است.

بخش اول کتاب با عنوان «مقدمه ای برای آشنایی با وضع کنونی علم کشور» 12 فصل دارد که عناوین آنها عبارتند از: «شرایط بنیادگرفتن دانش جدید»، «اعزام دانشجو به فرنگ»، «عالم جدید و جهان قدیم»، «اخذ علم و تکنولوژی در عین بی اعتنایی به مبانی تجدد»، «علوم انسانی پس از علوم طبیعی و مهندسی»، «ترتیب اخذ و اقتباس علوم در ایران»، «برنامه جامع علم و پژوهش»، «علم و توسعه و ماهیت علم جدید»، «علوم انسانی در جهان توسعه نیافته»، «علم و جایگاه شایسته آن در تاریخ»، «برنامه علم و پژوهش» و «جهان علم».

بخش دوم با عنوان «تجدد در ایران» شامل دو فصل «دشواریهای راه تجدد» و «سرگذشت مختصر دویست-ساله تجددمآبی در ایران» است.

بخش سوم با عنوان «وضع علوم انسانی و اجتماعی در ایران» به شش فصل «اشاره ای به زمینه ها و سوابق»، «ظاهر تجدد و تجدد ظاهری»، «آغاز آشنایی با علوم اجتماعی و انسانی»، «اشاره ای به وضع جغرافیا و روان شناسی و تاریخ و زبان شناسی»، «جامعه شناسی و دیگر علوم اجتماعی» و «نسبت علوم اجتماعی با علوم دیگر و مقام آن در تجددمآبی ایران؛ تجدد وارونه» اختصاص دارد.

نظریه میل ابن سینا و تاثیر آن بر نظریه ایمپتوس جان بوریدان

نظریه “میل” (ایمپِتِس impetus) از مفاهیم اساسی در تاریخ علم  است که از ارسطو آغاز شد و تا ابن سینا ادامه یافت، و سپس در قرون میانه به لاتینی ترجمه و به مغرب زمین انتقال یافت. مسئله حرکت پرتابه مشکل اساسی در فیزیک دینامیک بود که افلاطون، ارسطو و شارحانش راه حل هایی برای آن ارائه داده اند، سپس این نظریه توسط فیلوپونس (یحیی نحوی) و ابن باجه مورد نقد قرار گرفت.

ابن سینا در بحث “سماع طبیعی” از کتاب “شفا” به خصوص، و در دیگر آثار فلسفه طبیعی خود به حل این مسئله و ارائه نظریه همت گماشت و به تدریج مفهوم “میل” در آثارش توسعه و تعمیق یافت. مؤلف کتاب حاضر سعی کرده است با مراجعه مستقیم به آثار ابن سینا و موشکافی در فلسفه طبیعی وی روایت دقیق و موجهی از مفهوم و نظریه میل نزد ابن سینا ارائه کند. سپس مؤلف تأثیر آن را بر نظریه و مفهوم ایمپتس جان بوریدان، فیلسوف و دانشمند قرن چهاردهم میلادی بررسی کرده است.

مفهوم میل یا ایمپتس پایه مفهوم ماند یا اینرسی در فیزیک کلاسیک جدید شد و این کتاب از این حیث که سهم فیلسوفان طبیعی مسلمان را در شکل گیری و انتقال این مفهوم به مغرب زمین نشان می‌دهد و سیر تکوین آن را تبیین می‌کند حائز اهمیت است. این کتاب می‌تواند نمونه ای برای بیان تاریخ ارتباط فلسفه و فیزیک جدید محسوب شود.

ایرانشاه: تاریخچه مهاجرت زرتشتیان به هند

کتاب تاریخچه مهاجرت زرتشتیان به هند روایت می کند که پس از ورود اعراب مسلمان به ایران و درهم شکسته شدن امپراطوری ساسانی بسیاری از زرتشتیان به خراسان و از آنجا به گُجَرات هند مهاجرت نمودند. آن‌ها بدین وسیله آتش مقدس خود موسوم به آتش بهرام را به شهر نوساری (ساری جدید) در گجرات منتقل نمودند. نام نخستین این شهر ناگ مندال بود و چون مهاجران منطقه را از لحاظ آب و هوایی شبیه به شهر خودشان (ساری) یافتند آن را نوساری به معنای ساری جدید نامگذاری کردند.

با توجه به منابع تاریخی و امروزی دو یا سه دسته از ایرانیان زرتشتی به گجرات کوچ کردند. یک دسته از زرتشتیان ایرانی از شهر ساری در شمال ایران و دستۀ دیگر ابتدا از منطقه‌ای به نام سنگان (سنجان) از توابع خواف در خراسان رضوی و شاید هم شهری به همین نام که یکی از شهرهای خراسان بزرگ در نزدیکی مرو بود.  بعدها عده‌ای هم از هرمزگان، سفر مخاطره آمیز، پرماجرا و عذاب‌آوری را به گجرات هند آغاز کردند. روبرو شدن آن‌ها با حکومت و مردم آن خطه چند سده بعد در کتابی به نام «قصه سنجان» از زبان بهمن پسر کِیقُباد پسر هُرمُزدیارسنجانی به نظم کشیده شده‌ است.

کشتی پارسی‌ها بر اساس اطلاعات این کتاب در دریا دچار طوفان می‌شود. زرتشتیان بر کشتی طوفان‌زده با دعا و ثنا به گرد آتشی که با خود می‌بردند به استغاثه می‌پردازند تا از این مصیبت نجات پیدا کنند و به ساحل برسند و در آنجا از حاکم گجرات «جادی رانه» پناه جویند. حاکم گجرات سه شرط برای پذیرش پارسیان گذاشت: نخست یادگیری زبان محلی که به همین سبب زبان رسمی پارسیان در هند امروز، گجراتی است. دوم پوشیدن لباس زنان هندی برای زنان زرتشتی و سوم به زمین گذاردن (تحویل) سلاح‌هایی بود که زرتشتی‌ها با خود برده بودند.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه

عبدالحمید بن هبة الله مَداینی، معروف به «ابن ابی‌الحدید»، از دانشمندان بسیار نامور و برجستۀ سدۀ هفتم هجری است. او را فقیه، مورخ، ادیب، متکلم و شاعری اهل نظر دانسته‌اند. هفده کتاب بازمانده از او که در مقدمۀ این کتاب با آن‌ها آشنا می‌شوید از کتاب‌های مأخذ و مرجع در رشته‌های مختلف‌اند. چند کتاب او بررسی و نقد افکار نامورانی چون محمد غزالی، جارالله زمخشری یا شرح گفته‌های ابن اثیر و فخر الدین رازی است. میان آثار علمی او شرح بیست جلدی نهج‌البلاغه را برگزیده‌تر از دیگر کتاب‌هایش دانسته‌اند و خوشبختانه بدون هیچ کاستی در گذر روزگار پابرجای مانده و بارها در کشورهای اسلامی چاپ شده است.

در شرح نهج‌البلاغه او مباحث تاریخی و اجتماعی بخش عمده‌ی آن است. ابن ابی الحدید با بهره‌ بردن از منابعی تدوین شده است که در دسترس مورخ بزرگی چون محمدبن جریر طبری نبوده است و کتاب حاضر برگردان همان مطالب به فارسی است. یکسان‌نگری و پرهیز از یک‌سونگری در اندیشه و بیان ابن ابی‌الحدید به روشنی آشکار است، با این همه، توجه داشته باشید که هیچ کتابی، به‌ویژه در مسائل تاریخی آن‌گونه نیست که نقدناپذیر باشد. باید این را هم در نظر داشت که از سدۀ هشتم هجری تاکنون، مؤلفان گران‌قدری همجون شیخ حر عاملی، فیض کاشانی، محمد باقر مجلسی، و در روزگار نزدیکتر به ما، حامد حسین هندی، محدّث قمی، سیدمحسن امین، سید محمد هادی میلانی از شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید بهره گرفته و از آن در منابع خود نام برده‌اند.

شرح نهج البلاغه از نظر علم رجال و تذكره و معرفی ياران على عليه‌السلام، دشمنان او، و سایر افرادی که در فرهنگ شیعه “معصوم” خوانده می‌شوند، غنی است. همچنین از پيامبران پيشين و پيامبر اسلام و ده‌ها شخصيت ديگر گزارشهای تاریخی یافت می‌شود. ترجمه روان و سليس و دقیق استاد مهدوی، فهرست مطالب و فهرست اعلام، اماكن و فرق، ارائه منابع و مآخذ مورد لزوم و نيز توضيح مطالب پيچيده و راهنمايى خواننده از ديگر ويژگى‌هاى اين اثر مى‌باشد.

درس های برگسون برای زندگی

درسهای هانری برگسون، فیلسوف بزرگ و بلندآوازۀ فرانسوی، چنان یگانه، روشنگر، و مبتنی بر اهمیت دادن و پاسداشت زندگی است که «ژیل دلوز» کتابی دربارۀ او نوشت به نام «برگسونیسم» یا مکتب برگسون. برگسون به مفاهیم زمان و مکان، مسئلۀ زندگی، زیستن در جهان، طنز، شوخ طبعی و خندیدن، توجه ویژه‌ای داشت و امروز بخش بزرگی از فهم ما از این مقوله‌ها مدیون نظریه‌پردازی‌های اوست. برگسون به زندگی در سیر حرکتی‌اش و با همۀ تغییر و تحولاتش نگاهی خوش بینانه داشت و همواره با امید به آینده می‌نگریست و به بی‌نهایت بودن امر ممکن در زندگی نظر داشت. کتاب «درس های برگسون برای زندگی» از سری کتاب های «مدرسۀ زندگی» است که با زبانی گویا، ساده، موجز و جذاب، نظرگاه برگسون را در مقام معلم راستین زندگی در برابرمان گذاشته است و واکاوی می‌کند. برگسون زندگی را در اکنون و اینک می‌دید و به مدد اعتقاد راسخش به این که ما همواره از فهم آنچه در آینده منتظرمان است، ناتوانیم، آینده را حامل امیدی بزرگ و خواستنی می‌دانست.

درسهای هانری برگسون، از همین رو، شامل زندگی سرشار از شوخ طبعی، طنز و خندیدن مدام بود. کتاب «درس های برگسون برای زندگی» نوشته ی «مایکل فولی»، حرکت از میان تمام ایده‌های فلسفی این فیلسوف بزرگ برای زندگی در لحظه، همراه با سرخوشی رو به آینده است؛ با رویا، امید و خیال! شاید برگسون و درس هایش برای زندگی، همان چیزی باشد که زندگی قرن بیست و یکمی ما از آن خالی شده است و به بازیابی آن نیاز مبرم داریم.

ایران و مسئله پایداری

کتاب ایران و مسئلۀ پایداری با نگرشی بین‌رشته‌ای درصدد ارائۀ چهارچوبی جهت طراحی و تحلیل یکی از مهم‌ترین سیستم‌های ساخته‌شده توسط بشر یعنی نظام حکمرانی است. در این کتاب تلاش شده است با بهره‌گیری از مفاهیم مطرح در نظریۀ سیستم‌ها و سیستم‌های کنترل، اصول مقدماتی طراحی و تحلیل نظام‌های حکمرانی معرفی شود. اگرچه چهارچوبِ معرفی‌شده در  کتاب ایران و مسئلۀ پایداری را می‌توان برای تحلیل و طراحی تمامی نظام‌های حکمرانی در سطوح و حوزه‌های گوناگون به کار برد، اما نویسنده در فصلِ نهایی کتاب تلاش کرده است آن را برای توصیف، تحلیل و تبیین وضعیت کنونی ایران در آغاز سدۀ پانزده شمسی به کار گرفته و ضمن ارائه گزارشی از وضعیت پایداری ایران، پیشنهادهایی را جهت اصلاح یا طراحی نظام حکمرانی ایران، که از منظر معرفی‌شده در کتاب، مهم‌ترین و ضروری‌ترین اقدام در جهت حفظ پایداری کهن‌سیستم اجتماعی ـ سیاسیِ ایران است ارائه دهد.

دین و خود فرمانروایی انسان

آیا خودفرمانروایی بزرگ ترین حق و بزرگ ترین ارزش برای انسان است؟ آیا دین با خودفرمانروایی انسان ناسازگار است؟ در دین، بالاترین ارزش، ایمان است و ایمان، تنها در پرتو خودفرمانروایی انسان حاصل می شود. اراده آزاد و اختیار در ذات ایمان نهفته است و بدون آن ایمانی محقق نمی شود تا در پی آن، امید به نجات و رستگاری به وجود آید. خودفرمانروایی در همه حقوق بنیادین از قبیل حق حیات، حق انتخاب دین و عقیده، حق آزادی بیان، حق انتخاب شغل و مسکن، حق دخالت در سرنوشت خود و جامعه، حق برخورداری از امکانات موجود در اجتماع و همه حقوق دیگر سریان و جریان دارد. این حق روح و مادر همه حقوق انسان است. به رسمیت شناختن خودفرمانروایی انسان مساوی با به رسمیت شناختن انسانیت او است.




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳
پياده سازی قالب توسط شرکت پرتونگار