نتایج جستجو:


درس های برگسون برای زندگی

درسهای هانری برگسون، فیلسوف بزرگ و بلندآوازۀ فرانسوی، چنان یگانه، روشنگر، و مبتنی بر اهمیت دادن و پاسداشت زندگی است که «ژیل دلوز» کتابی دربارۀ او نوشت به نام «برگسونیسم» یا مکتب برگسون. برگسون به مفاهیم زمان و مکان، مسئلۀ زندگی، زیستن در جهان، طنز، شوخ طبعی و خندیدن، توجه ویژه‌ای داشت و امروز بخش بزرگی از فهم ما از این مقوله‌ها مدیون نظریه‌پردازی‌های اوست. برگسون به زندگی در سیر حرکتی‌اش و با همۀ تغییر و تحولاتش نگاهی خوش بینانه داشت و همواره با امید به آینده می‌نگریست و به بی‌نهایت بودن امر ممکن در زندگی نظر داشت. کتاب «درس های برگسون برای زندگی» از سری کتاب های «مدرسۀ زندگی» است که با زبانی گویا، ساده، موجز و جذاب، نظرگاه برگسون را در مقام معلم راستین زندگی در برابرمان گذاشته است و واکاوی می‌کند. برگسون زندگی را در اکنون و اینک می‌دید و به مدد اعتقاد راسخش به این که ما همواره از فهم آنچه در آینده منتظرمان است، ناتوانیم، آینده را حامل امیدی بزرگ و خواستنی می‌دانست.

درسهای هانری برگسون، از همین رو، شامل زندگی سرشار از شوخ طبعی، طنز و خندیدن مدام بود. کتاب «درس های برگسون برای زندگی» نوشته ی «مایکل فولی»، حرکت از میان تمام ایده‌های فلسفی این فیلسوف بزرگ برای زندگی در لحظه، همراه با سرخوشی رو به آینده است؛ با رویا، امید و خیال! شاید برگسون و درس هایش برای زندگی، همان چیزی باشد که زندگی قرن بیست و یکمی ما از آن خالی شده است و به بازیابی آن نیاز مبرم داریم.

ایران و مسئله پایداری

کتاب ایران و مسئلۀ پایداری با نگرشی بین‌رشته‌ای درصدد ارائۀ چهارچوبی جهت طراحی و تحلیل یکی از مهم‌ترین سیستم‌های ساخته‌شده توسط بشر یعنی نظام حکمرانی است. در این کتاب تلاش شده است با بهره‌گیری از مفاهیم مطرح در نظریۀ سیستم‌ها و سیستم‌های کنترل، اصول مقدماتی طراحی و تحلیل نظام‌های حکمرانی معرفی شود. اگرچه چهارچوبِ معرفی‌شده در  کتاب ایران و مسئلۀ پایداری را می‌توان برای تحلیل و طراحی تمامی نظام‌های حکمرانی در سطوح و حوزه‌های گوناگون به کار برد، اما نویسنده در فصلِ نهایی کتاب تلاش کرده است آن را برای توصیف، تحلیل و تبیین وضعیت کنونی ایران در آغاز سدۀ پانزده شمسی به کار گرفته و ضمن ارائه گزارشی از وضعیت پایداری ایران، پیشنهادهایی را جهت اصلاح یا طراحی نظام حکمرانی ایران، که از منظر معرفی‌شده در کتاب، مهم‌ترین و ضروری‌ترین اقدام در جهت حفظ پایداری کهن‌سیستم اجتماعی ـ سیاسیِ ایران است ارائه دهد.

دین و خود فرمانروایی انسان

آیا خودفرمانروایی بزرگ ترین حق و بزرگ ترین ارزش برای انسان است؟ آیا دین با خودفرمانروایی انسان ناسازگار است؟ در دین، بالاترین ارزش، ایمان است و ایمان، تنها در پرتو خودفرمانروایی انسان حاصل می شود. اراده آزاد و اختیار در ذات ایمان نهفته است و بدون آن ایمانی محقق نمی شود تا در پی آن، امید به نجات و رستگاری به وجود آید. خودفرمانروایی در همه حقوق بنیادین از قبیل حق حیات، حق انتخاب دین و عقیده، حق آزادی بیان، حق انتخاب شغل و مسکن، حق دخالت در سرنوشت خود و جامعه، حق برخورداری از امکانات موجود در اجتماع و همه حقوق دیگر سریان و جریان دارد. این حق روح و مادر همه حقوق انسان است. به رسمیت شناختن خودفرمانروایی انسان مساوی با به رسمیت شناختن انسانیت او است.

دین و عدالت

تا سیستم عدالت را نپذیرد، هر روز از گوشه ای از آن یک فسادی، یک تبعیضی و یک ظلمی یک جوری بیرون می‌زند، نه این که اینها ظلم و تبعیض نیست. بعد، آن جایی را که ظلم بیرون زده است، شلنگ می‌گیریم، می‌شوریم، خب چه می شود، چرا این طور است که ظلم بیرون می زند؟! چون ما هنوز نتوانسته ایم تلقی درستی از نظر عدالت در نظام تثبيت بکنیم والا اینکه افرادی متخلف باشند، در همه جا ممکن است اتفاق بیفتد.

مگر در حکومت امیرالمؤمنین اتفاق نیفتاده بود که استانداری دزدی بکند؟! چنین اتفاقاتی چیز عجیب و غریبی نیست، ولی وقتی نظام، مبنا را عدالت قرار بدهد، ریل گذاری درستی در امور وجود داشته باشد، قانونش درست باشد، سیستم درست عمل بکند، این آدمهای فاسد را خودش بیرون می ریزد. اما اگر بنای بر توجیه گذاشته بشود، چهار نفر در ماجرایی قربانی می شوند، چهار نفر در ماجرای دیگری یک روز دیگر قربانی میشوند. آخرش چه میشود و چه چیزی باقی میماند؟

«ولایت بالاتر از عدالت؟»

چند سال قبل، سخنرانی مطرح کرد که «ولایت بر عدالت مقدم است».

این خیلی حرف سنگینی است. اگر چهارده – پانزده قرن، کل فقه و کلاممان را ریز ریز از هم باز کنیم (با همه اختلاف نظرهایی که در آن وجود داشته است)، نمی توان چنین حرف بی اساسی در طول تاریخ شیعه پیدا کرد.

چرا ما باید این دو را در مقابل هم قرار بدهیم و تقابل به وجود بیاوریم که این بر آن مقدم است؟ چرا اینها را از هم تفکیک بکنیم، این یا آن؟ مگر غیر از این است که ولایت برای عدالت است؟ این بر آن مقدم است، یعنی چی؟ اصلا این را در سطح ولایت امیرالمؤمنین ببرند، این درست است که ما بگوییم ولایت امیرالمؤمنین، مقدم بر عدالت است؟!

امیرالمؤمنین خودشان فرمودند من به خاطر عدالت آمده ام:
اگر به خاطر این نبود که بعضی شکمشان گنده شده و بعضی گرسنه هستند، من اصلا این ولایت را نمی خواستم، ریسمان خلافت را روی این شتر می انداختم تا هرجا که می خواهد برود، برود. تقابل یعنی چی؟ دو جهت گیری است. بله؛ ولایت هم برای عدالت است. اگر ما عدالت نخواهیم، ولایت را برای چه چیزی می خواهیم؟ اگر عدالت از ولایت منها بشود، چه فرقی بین علی بن ابی طالب(ع) و معاویه بن ابی سفیان وجود دارد؟

متن کاوی: تأملاتی تئوریک در باب تصحیح بازسازی و متن پژوهی

مدرنیزم نه تنها ظواهر تمدن بشری را متحول کرد، بلکه در فهم ما از زیستن نیز دگرگونی‌های ژرفی پدید آورد. انسان مدرن، نه تنها در «فهمِ خویشتن» بلکه در «فهمِ هستی» از انسان کلاسیک فاصله گرفت و تا مرز عصیان و طغیان بر ضد فهمِ انسان کلاسیک پیش رفت. شگفت‌تر آن‌که حتی خودِ فهم – و در گستره‌ای محدودتر فهمِ از متن- نیز دستخوش دگرگونی شد. عصر مدرن، هیبتِ متن را شکست و تقدس ماورایی آن را با تبرِ علوم تجربی خُرد کرد. فیلسوفان مدرن کتاب نوشتند، اما نه برای شرح و تفسیر متن‌های مقدس، بلکه برای ویران کردن بنایی که شارحان و مفسران کلاسیک در طول قرن‌ها بنا کرده بودند.

این کتاب سعی می‌کند دربارهٔ متن سخن بگوید و نسبت آن را با تاریخ واکاوی کند. کتاب در راستای پاسخ به این پرسش تلاش می‌کند: چگونه می‌توان با متون کلاسیک تعاملی خرد ورزانه و علمی برقرار کرد؟
ساختار کلی کتاب از متن شروع می‌شود و پس از بررسی سنت و فهم، به سوی غایت‌های متصور بر آن پیش می‌رود. آمیختگی‌های متن و ایدئولوژی توضیح داده می‌شود و سپس نوعی خاص از روش‌‌شناسی متنی مورد توجه قرار می‌گیرد که به بازسازی و تصحیح متون اختصاص دارد.
«متن‌کاوی» شش فصل دارد: ۱. متن، سنت و فهم ۲. تصحیح، بازسازی و متن‌پژوهی ۳. مخاطب و بازسازی متن ۴. ایدئولوژی و متن‌پژوهی ۵. اعتبارسنجی دست‌نویس‌ها ۶. ناهمسانی (نسخه‌بدل)




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳
پياده سازی قالب توسط شرکت پرتونگار