نتایج جستجو:


هنر رنجاندن

معروف است که شوپنهاور فیلسوفی رک‌گو و صریح بود. شاید یکی از صریح‌ترین فیلسوفان تاریخ. زمانی که می‌خواست در مورد کسی یا اندیشه‌ای داوری کند، داوری خود را با صراحت و برندگی تمام ابراز می‌کرد. او در خلال بیان نظرات خود حتی به ناسزاگویی، رنجاندن، لیچارپرانی و توهین به موضع بحث مقابل خود می‌پرداخت و مهم نبود که طرف پرخا‌ش‌های او چه کسی یا چه مفهومی باشد. گاه هدف حملات او فیلسوفانی مهم چون هگل، فیشته و کانت بودند و گاه استادان صاحب کرسی وقت، گاه موضوعات کهن تابوآلوده‌ای مانند مسیحیت، یهودیت، کتاب مقدس و گاه مؤسسات مهم فلسفی زمانه‌اش همچون دانشگاه‌های بزرگ آلمان آن زمان یا حتی فراتر از آن، گاه آکادمی سلطنتی دانمارک یا حتی زبان فرانسه، نژاد آلمانی و نظایر آن. خلاصه در آثار او هیچ‌کس و هیچ مفهومی از گزند زبان تند او در امان نیست.
کتاب هنر رنجاندن مربوط است به این بخش از زندگی فلسفی و رفتار خاص شوپنهاور که در آن تمام تندخویی‌ها و حملات تند و تیز این فیلسوف تندمزاج جمع شده است. گلچین گزاره‌های مختلفی که در این کتاب جمع شده، مجموعه متنوعی است از عبارات آشکارا زخم‌زننده علیه ایدئالیست‌های آلمانی و سایر فیلسوفان معاصر او، ناسزاها به افکاری که در نظرش نادرست‌اند، از حق وراثت تا انجمن حمایت از حیوانات و همچنین داوری گزاره‌هایی که در زمره ماهیت و بنیان فلسفه شوپنهاور قرار می‌گیرند.

این اندرزها در خواننده واکنش‌های مختلفی را برمی‌انگیزد. مع‌الوصف، شوپنهاور هنر رنجاندن را با سبک و سیاقی به ما می‌آموزد که اخلاق را در دبستان‌های عهد باستان یاد می‌دادند و آن شیوه از این قرار است: آموزش اخلاق نه طبق روش تدریس، یعنی نظریه تجریدی و روش ذهنی، بلکه طبق روش کاربردی، یعنی از طریق ارائه الگو و تمرین عملی انضمامی.

جستارهایی در باب عشق

جستارهایی در باب عشق از آشنایی تا خاتمه یک عشق را پوشش می دهد. آشنایی ای که برای راوی و معشوقه، چالش برانگیز می نماید و اینان را ترغیب می کند تا احتمالات مختلف را در نظر بگیرند و احتمال آشنا نشدن با یکدیگر را در مقابل آشنا شدن بررسی کنند. سرانجام در توجیه علل آشنایی غریبشان با یکدیگر به نتایج مختلفی از جمله شانس، نیرویی بیرونی، تقدیر عاشقانه و غیره می رسند.
راوی در کتاب دو نقش دارد: روایت دوستی اش با معشوقه را بازگو می کند و پس از هر رخداد تازه در این رابطه دو نفره، به گفتگویی یک طرفه با خواننده می پردازد و به نوعی حادثه را تحلیل می کند. در گفتگوها، راوی تحلیل خود را به عنوان معنای غاییِ رخدادها می داند و همواره در حال ارائه الگویی مشخص و تعریف شده از دوران مختلف رابطه است.

داستان با ساختار بُرِشی بسیار خوبی که دارد، توانسته آنچه را مورد نظرش است در داستانک هایی منسجم و دارای پیوستگی با یکدیگر ارائه دهد؛ بدون این که مجبور باشد فضای بین آنچه را گفتنی است، با حرف های بیهوده و درازگویی های خواننده آزار پُر کند.
نویسنده در فصل های جلوتر اشاره می کند عشق با تعریفی که از آن ارائه می شود، تقریبا وجود ندارد، و می توان این را اضافه کرد که آنچه وجود داشته است یا وجود دارد، عشق یکطرفه است. یک مفهوم کاملا متناقض نما در این جا وجود دارد که کتاب به خوبی به آن پرداخته است. زمانی که کسی عاشق دیگری است، احساس می کند او یک وجود برتر است، اما به محض اینکه در طرف مقابل نیز علائمی از علاقه مندی ظاهر شد، این پیام را دارد که آن وجودِ رو به رو یک انسان معمولی است و دلیلی ندارد که عاشق یک آدم معمولی باشیم!

مهم ترین و مفیدترین نکته هایی که کتاب در روابط بین یک زوج مطرح کرده، تعارف زدایی از علاقه مندی های انسانی و عشق خواندن این علاقه ها و پس از آن، «هنر مهر ورزیدن» است. به عبارت دیگر، اگر ما به کسی علاقه مند هستیم، باید در این مهر ورزی و ابراز علاقه جانب اعتدال را نگه داریم تا مهر ورزی مان خفه کننده نباشد و محبت از جنس مزاحمت نشود. به هر روی، این نکته بسیار مهم است که ما وسیله ای برای تملک دیگران نداریم؛ حتی مهر ورزی فراوان، و هر شیوه و وسیله ای به این منظور به کار گرفته شود، به متضاد خود تبدیل خواهدشد.

طریق بِسمِل شدن

طریق بِسمِل شدن رمانی است از محمود دولت‌آبادی که با موضوع و محوریت جنگ و در واقع در ضدیت با جنگ نوشته شده است. شخصیت‌های اصلی داستان یعنی فرمانده، سرباز، کاتب و اسیر در تپه‌ای به نام «صفر» محاصره شده‌اند و به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب پایین دره هستند تا خود را از تشنگی چند روزه‌ای که درگیرش هستند و مرگ و زندگی‌شان بدان وابسته است، پیدا کنند. اما داستان در اینجا و به این سادگی به اتمام نمی‌رسد، این کتاب تنها سرگذشت‌نامه‌ای از جنگ ۸ ساله ایران و عراق نیست؛ در این داستان با بیان پرسش‌های مفهومی، تصویرسازی‌های فوق‌العاده محمود دولت‌آبادی و تک‌گویی‌های کاتب از لایه‌های عمیق‌تری از این داستان پرده برمی‌دارد. این پرده‌برداری باعث می‌شود تا از نزدیک با زشتی و بدقوارگی جنگ و آنچه بر سر مردمانی که در آن شرکت کرده‌اند، واقع شده روبه‌رو شویم و با احساس حضور در شرایط مشابه، جنگ و کشتار و صف‌کشی انسان علیه انسان را از نزدیک بکاویم.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:
«از جایی، نقطه‌ای بر این کره‌ خاکی گلوله‌ای از دهانه‌ لوله‌ یک سلاح شلیک می‌شود: نه! از جایی، نقطه‌ای در این کره‌ زمین گلوله‌ای سربی، سنگین و مخرب از دهانه‌ فراخ لوله‌ بلند یک سلاح سنگین شلیک می‌شود. دقیق‌تر از این نمی‌شود گفت، مگر اینکه بدانیم درون آن حجم نسبتا مخروطی چه میزان مواد انفجاری طراحی و جاگذاری شده است. این را ما نمی‌دانیم، شاید مغزی که فرمان فشردن دکمه‌ای را می‌دهد هم نداند. چرا باید تصور کنم انگشتی فقط یک دکمه را فشار می‌دهد؟ ای بسا یک اهرم را پایین یا بالا می‌کشاند؟ چه می‌دانم؟ چه فرقی می‌کند، و چه تشخصی می‌توان قائل شد برای اجزائی از یک ماشین گشتن که تک به تک آن، یک مجموعه، یک ترکیب را به وجود آورده باشند؟ پس گلوله‌ای شلیک شد تا بعد از طی سفری که در خیال من طولانی می‌گذرد در جایی از همین زمین فرود بیاید، منفجر بشود، ویران کند و جایی را به آتش بکشد و ابری از دود در هوا بماند…»

مارون

مارون، قصه‌ یک شهر کوچک است در سال‌های پر تب‌ و تاب قبل و بعد انقلاب. آدم‌هایی از هر دست، از چپ‌های مبارز گرفته تا انقلابی‌های تازه‌نفس، از کاسبان خرده‌پا تا روستاییان کویری، از دختران پرشور تا پسران ایده‌آلیست. تنوع فراوان این آدم‌ها با ماجراهایی گره می‌خورد که پا در تاریخ و امر سیاسی روزگار نویسنده دارد و برای همین رمان دوچندان جذاب می‌شود.
داستان مارون روایتی است از زندگی یک خانواده که فرزندانش درگیر ماجراهای انقلاب می‌شوند در حالی که بافت خانواده بسیار سنتی است. البته در رمان قصه این روستا و اینکه چطور با رویدادی مانند انقلاب روبرو می‌شود را نیز می‌شود دید. این رمان را می‌شود داستان عشق و سیاست هم نامید که در سایه مساله‌ای اجتماعی مانند تفاوت نسل‌ها روایت می‌شود.

بلقیس سلیمانی قصه‌گوی ماهری است که به تکنیک‌های داستان‌نویسی هم تسلط کامل دارد. برای همین از همان ابتدا تکلیف خود را با خواننده روشن می‌کند. نویسنده می‌خواهد رمانی بنویسد که به رغم وامدار بودن به رویدادهای تاریخ معاصر به ویژه سال‌های منتهی به وقوع انقلاب در سال 1357 تا آغاز جنگ در سال 1359، قصه خاص خود را هم داشته باشد که در دل این وقایع تاریخی شکل می گیرد. بنابر این، قصه‌ای که نویسنده از دل این وقایع تاریخی بیرون کشیده، روایت متکی به تخیل با پس زمینه های تاریخی است.

ماجراهای رمان در منطقه‌ای روستایی به نام«مارون» در حاشیه گوران کرمان اتفاق می‌افتد که در دایره جغرافیای آشنای داستان‌های بلقیس سلیمانی قرار دارد. آدم‌های رمان افرادی از اهالی مارون با محوریت اعضای خانواده درویش هستند که البته خود شخصیت درویش در این اثر، آدم منفعلی است. با این که داستان با یک موضوع خانوادگی در خانواده درویش شروع می شود اما خیلی زود، سایه یک اتفاق اجتماعی بزرگ، انقلاب بر محیط زندگی ساکنان منطقه گسترده شده و سایر اتفاق ها را تحت شعاع خود قرار می دهد. سایه سنگین انقلاب رفته رفته تقریبا بر همه ارکان زندگی اهالی مارون تاثیر می‌گذارد و باعث شکل‌گیری رویدادهای تازه‌ای در این جغرافیای پرت و دور از مرکز می‌شود. اولین دستاورد وقوع انقلاب در این روستای دور افتاده از مرکز، ایجاد دو قطبی در بین ساکنان روستا است که آن‌ها را به جان هم می اندازد و باعث کشت و کشتار در بین آن‌ها می‌شود. کشته‌ها یکی پس از دیگری در دهان گودال بزرگی که در روستا قرار دارد و طول عمق آن بر کسی روشن نیست بلعیده می شوند.

 

 

پیاده

رمان پیاده داستانِ یک زن است در دلِ تهران. زنی که با شوهرش برای زندگی زناشویی از روستایی در کرمان به تهران می‌آید، سال‏‌های ابتدای انقلاب. ناگهان همسرش به زندان می‌افتد و او می‏‌ماند با فرزندی در شکم و فقری که جای نفس کشیدن برایش باقی نمی‏‌گذارد و اقوامی که دیگر او را نمی‏‌پذیرند. زنی باردار در تهرانِ سال‌های دهه‌ شصت که گرسنه و رانده‌شده تصمیم می‏‌گیرد به زنده ماندن.
سلیمانی رئالیسمِ تلخ و قصه‌گو را در این رمان به شکلی متفاوت اجرا می‌کند. تنهایی قهرمان و فضای جبرآلودی که پیرامونش وجود دارد، تمام جهانش را در برمی‌گیرد و دست‌آخر نیز اتفاقاتی رخ می‏‌دهند غیرمنتظره. پیاده رمانی است که مخاطب را وادار می‌کند که آن را بخواند و شاهدِ رنج باشد و البته میل به زیستن، در شرایطی که همه‏‌‌چیز برای مُردن مهیاست.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:
«جلوِ پارک آقاهوشنگ برای کامران پشمک خرید و یک توپ پلاستیکیِ راه‌راه. انیس جلوتر از آن‌ها وارد پارک شد و مردی را دید که کل کائنات را بر سر دست می‌چرخاند.
الله‌اکبر!
مرد مجسمه‌ای طوری ستاره‌ها و سیارات را می‌چرخاند که انیس آتش‌گردان را، آن‌زمانی که پدرش زنده بود و گاه‌وبی‌گاه قلیانی می‌کشید با دوست و آشنا. در عمرش پارک نرفته بود اما وصفش را از زن‌های افسرخانم شنیده بود و بارها از کنار پارک‌های تهران گذشته بود. همین زندگی را می‌خواست آن وقت که با کرامت زندگی می‌کرد؛ بچه‌ای، سایه سری، گشت‌وگذاری. چرا نباید این روزگار را با آن از خدابی‌خبر، کرامت، می‌داشت؟
چه کردی مرد با خودت، با من…»

آن مادران، این دختران

آن مادران، این دختران رمانی اجتماعی است. بلقیس سلیمانی در این داستان رابطه مادر و دختری را روایت می کند که خیلی با یکدیگر تفاوت دارند. در واقع او می خواهد به موضوع و مسئله شکاف نسل ها بپردازد و اینکه تفاوت ارزش ها چگونه می تواند زندگی را دچار بحران کند. همه کاراکترهای پررنگ در این رمان، زنان هستند؛ علاوه بر کاراکترهای اصلی، شخصیت های فرعی حاضر در طول داستان هم زن هستند. همچون اغلب رمان های سلیمانی، شهر خیالی گوران در «آن مادران، این دختران» هم به نحوه‌ زیست دوگانه یک مادر از نسلی آرمان‌خواه و دختری از نسل آرمان‌گریز می‌پردازد. آن مادران این دختران هم در گوران آغاز و در نیمه های داستان رهسپار تهران می شود. دوران کودکی و جوانی مادر داستان در گوران گذشته و ادامه زندگی او در تهران می گذرد. داستان در دنیای امروز ما اتفاق می‌افتد اما فلش‌بک‌هایی هم دارد و در قسمت‌هایی به‌ سال‌های دهه 60 برمی‌گردد.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:
«این روز روز پاره شدن بند ناف بین خودش و آنا هم بود، از آن سالی که اولین بار آنا چند قدمی تا مهدکودک راه رفته بود و او احساس خوب فارغ البالی را تجربه کرده بود سال ها می گذشت، حالا دخترک آماده بود پر بگیرد. آیا او هم آماده بود آنا را پر بدهد؟
چهل سالش بود، نصف موهایش سفید شده بود و چند خواستگار درب و داغان را رد کرده بود. آپارتمانی داشت و حقوق، آیا برای شروعی دوباره این ها کافی بودند؟ اگر آنا مستقل می شد شاید می توانست از نو شروع کند،‌ مگر نه اینکه خیلی از دخترهای هم نسلش هنوز ازدواج نکرده بودند، مگر نه اینکه چهل سالگی سن پختگی است و شکفتن.»

رهش

رضا امیرخانی در رمان رهش موضوع توسعه‌ شهری را دستمایه قرار داده و تاثیرات آن را بر عرصه‌های زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر می‌کشد. رهش برشی بسیار کوتاه از زندگی یک خانواده‌ سه نفره است. آقا (علا) که معاون شهردار یکی از مناطق بالای شهر تهران است، و خانم (لیا)، که فارغ‌التحصیل رشته‌ معماری است و در اداره‌ای شاغل نیست و در منزل به خانه‌داری و تربیت پسر حدودا ۵ساله‌شان (ایلیا) مشغول است. علا و لیا اختلافاتی اساسی دارند بر سر موضوعاتی که از آن‌ها تعبیر به توسعه و پیشرفت می‌شوند. این اختلافات موجب بروز اصطکاکات و سلب آرامش از هر سه عضو خانواده گردیده است.

رمان رهش در مدت کوتاهی پس از انتشار، به دلیل استقبال خوانندگان، به چاپ چهاردهم رسیده و برنده جایزه ادبی جلال آل احمد است.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:
«تهران -با این نماهای رومی- شده است برشی از معادن سنگ! معدنِ سنگِ عمودی‌شده‌ بی‌ریختی است منطقه‌ یک تهران. حالا هگمتانه چه حرفی برای دانش‌جوی معماری دارد؟ بگذریم؛ اتوبوس که بین راه در لالجین ایستاد، رفتم و زیباترین بشقاب‌ها را انتخاب کردم. برای دوره‌ دانش‌جویی کمی گران بود و کسی از بچه‌ها طرف‌شان نرفته بود. دو تا برداشتم. یکی از دخترها که همیشه مانتوی جین می‌پوشید، گفت: به‌به! شاه‌زاده‌ قصه‌ ما هم وقتی اسب سفیدش را پارک کرد دم در خانه‌ ویلاییِ لیا، برای کیک عصرانه بشقاب سفالی هم دارد!»

کارگاه آموزشی تحلیل و بررسی چهار رمان در فهرست بوکر عربی

کارگاه رمانخوانی عربی چند دوره ای است که از سال ۹۶ به طور متناوب برگزار میشود. دو دوره نخست به رمان زنان اختصاص داشت و از دوره سوم رمانهای برنده جایزه بوکر از آخرین سال مطالعه و بررسی میشوند.
خوشبختانه سه رمان از رمانهای این دوره به فارسی ترجمه شده است:
جنگ دوم سگ ترجمه ستار جلیل زاده
دروزیان بلگراد ترجمه فاطمه جعفری
ساقه بامبو ترجمه مریم اکبری و عظیم طهماسبی

شرکت کنندگان بایستی برای هر جلسه رمان مورد نظر را خوانده باشند.
برای اطلاعات بیشتر: ۸۸۰۳۵۴۵۷- حسینی

سر و ته یک کرباس

کتاب سر و ته يک کرباس داستان و سرنوشت کودکی محمد علی جمال زاده نويسنده و مترجم معاصر است که توسط خودش نوشته شده است. بسياری اين اثر را خواندنی ترين اثر جمال زاده می دانند. داستان اين کتاب در دو قسمت نقل می شود:
در ابتدا جمال زاده از کودکی اش در اصفهان و خاطراتی که از اين شهر دارد می گويد. از آن جایی که میدان این حوادث و وقایع، اصفهان است آن را می‌توان «اصفهان نامه» نیز خواند. راوی پس از 35 سال به اصفهان بازگشته، در حالی که پرسه زدن در اطراف دنیا، جز آلودگی و پریشانی و تلخکامی حاصلی برای او نداشته است. او اینک کنار زاینده رود نشسته و گذر شتابناک عمر را مرور می‌کند. نویسنده هنگام توصیف زندگی پدر خود، روحانی مشروطه خواهی که عمرش به درگیری متعصبان و حکام گذشت، وضع سیاسی و اجتماعی ایران در دوره مشروطه را شرح می‌دهد و زمینه‌های شکل‌گیری روحیه دموکرات و تعصب گریز خود را می‌نمایاند.
او در قسمت دوم کتاب به ديدن يکی از دوستان قديمی اش می رود و آن دوست قديمی سرگذشت آشنايی اش با يک شيخ را تعريف می کند که اکثريت کتاب را هم همين ماجرا تشکيل می دهد.
جمال زاده را پايه‌گذار داستان‌نويسی جديد فارسی و ندادهنده‌ تجديد حيات نثر فارسی شمرده‌اند. عموم کسانی که درباره نثر فارسی معاصر و داستان‌نويسی جديد فارسی بحث کرده‌اند، وی را پيشرو اين طريق شمرده و از سهم بزرگ او در اين کار ياد کرده‌اند. تاثيری که کتاب يکی بود و يکی نبود در نثر و داستان‌نويسی فارسی به‌جا نهاد، نام جمال زاده را هميشه زنده و پايدار خواهد داشت.

تاریخ فقه اسلامی در سده های نخستین

book-preview

از آغاز اسلام تا شکل گیری مکتب اصحاب حدیث متأخر

تاریخ فقه در ایران و به طور کلی در سراسر تمدن اسلامی تاریخ اندیشه ورزی درباره آیین های هویت ساز عبادی و حقوقی است؛ یعنی مسائلی که طی قرن ها مهم ترین مسائل اجتماعی محسوب شده، جریان ساز بوده، مهم ترین تحولات فرهنگی و سیاسی را شکل داده و همواره خود نیز از آن ها اثر پذیرفته اند. فقه در «تمدن های نقل محور» همان جایگاهی را داراست که فلسفه در تمدن های مبتنی بر عقل خودبنیاد دارد.

نویسنده در کتاب تاریخ فقه اسلامی در سده های نخستین رسالت محوری خویش را معرفی علم تاریخ و بازنمایی ضرورت آشنایی با آن قرار داده و کوشیده تا خواننده را با نوع نگاه مورخانه، علوم یاری رسان به مورخان، شیوه تحلیل تاریخی، رابطه میان تاریخ و دیگر علوم اجتماعی و در نهایت، کاستی ها و نقاط ناپژوهیده در حوزه مطالعات تاریخ فقه اسلامی و منابع دست اول آن آشنا کند. در این اثر، کوشش کلی تحلیل روند شکل گیری فقه است؛ علمی که همچون سایر دانش ها از موضوعات، منابع و روش های مختلف تشکیل شده است و عالمان مختلفی با رویکردهای متفاوت و نیز جریانات اجتماعی متعددی در پدید آمدن آن نقش داشته اند.
در سخن از چگونگی پیدایی موضوعات فقه و پرسش های بنیادینی که سبب توسعه این موضوعات شدند، به تحول بزرگ نهاد قضا در عصر پیامبر (ص) اشاره شده و از فتوحات و آثار فرهنگی فراوان آن بر توسعه پرسش های فقهی و نیز از پیدایی و تحول منابع فقه سخن گفته شده است. هم چنین مشکلات فهم منبع در دوره های مختلف بحث شده است که چگونه تعارض میان نقل های مختلف یا تعارض میان آیات و روایات یا تعارض میان عرف اجتماعی و منابع فقهی برای فقیهان مشکل ساز می شد و اینکه فقیهان در هر دوره چه روش هایی برای غلبه بر این مشکلات می جستند. به اثر زمان و مکان و احوال اجتماعی در شکل گیری موضوعات و منابع فقه اشاره شده و جریان های اجتماعی دخیل نیز در این روند مطالعه شده و تلاش شده که نشان داده شود چگونه عامه مسلمانان، یهودیان ساکن مدینه، قراء و فقهای کوفه، اصحاب حدیث، شیعیان و… هر یک به نوعی در شکل گیری پرسش ها و موضوعات و روش های این علم ایفای نقش کرده اند. هم چنین اثر نگرش های کلان عقیدتی و فلسفی نیز بر نگرش ها و روشهای فقهی گوشزد شده است.
در نهایت بر این معنا تاکید شده است که همه اندیشه ها، قالب ها، سبک ها، رویکردها، پرسش ها و روش ها تاریخ دارند و فقط ابزارها و تکنولوژی ها نیستند که در خلال زمان پدید می آیند. بسیاری از اندیشه های کلامی فرق مختلف، آداب اجتماعی، جریان های فکری، مناسک و آداب دینی، ادعیه، احکام و موضوعات و مسائل حقوقی و حتی نیک یا بد پنداشتن های امور نیز می توانند با گذشت زمان با یکدیگر ارتباط یابند.




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳
پياده سازی قالب توسط شرکت پرتونگار