نتایج جستجو:


فهرست نشریات علمی دارای اعتبار (اردیبهشت 1398)

دفتر سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی امور پژوهشی وزارت علوم فهرست نشریات علمی دارای اعتبار در گروه‌های علوم انسانی، فنی و مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی و دامپزشکی، علوم پایه و هنر و معماری را منتشر کرده است. در این فهرست همچنین لیستی از نشریات لغو اعتبار شده منتشر شده است.

بر اساس این فهرست، در رشته «تاریخ» ۳۱ نشریه دارای اعتبار معرفی شده‌اند. ذیل گروه علوم انسانی، در رشته‌های «ادبیات و زبان‌ها» ۹۷ نشریه، «علوم سیاسی» ۵۱ نشریه، «علوم اجتماعی» ۹۰ نشریه، «علوم قرآن و حدیث» ۳۲ نشریه، «اخلاق» ۱ نشریه، «ادیان، مذاهب و عرفان» ۱۱ نشریه، «فلسفه و کلام» ۴۳ نشریه، «فقه و حقوق» ۴۰ نشریه، «روان‌شناسی» ۴۳ نشریه، «علوم تربیتی» ۵۵ نشریه، «کتابداری، آرشیو و نسخه‌پژوهی» ۱۶ نشریه، «تربیت بدنی» ۳۰ نشریه، «جغرافیا» ۵۳ نشریه، «اقتصاد» ۴۱ نشریه، «حسابداری» ۱۹ نشریه، «مالی» ۱۰ نشریه و رشته «مدیریت» نیز ۷۹ نشریه به عنوان نشریات دارای اعتبار این گروه معرفی شده‌اند.

این در حالی است که در گروه فنی و مهندسی و در هر یک از رشته‌های «برق و کامپیوتر»، «صنایع»، «عمران» و «فناوری اطلاعات» به ترتیب ۴۱، ۱۴، ۳۵ و ۹ نشریه دارای اعتبار معرفی شده‌اند. همچنین تعداد نشریات معتبر در رشته‌های «مکانیک»، «مهندسی دریا»، «مواد و متالوژی»، «مهندسی شیمی، نفت و پلیمر»، «مهندسی معدن»، «مهندسی زلزله»، «مهندسی آب»، «مهندسی پزشکی»، «پدافند غیرعامل» و گروه «میان‌رشته‌ای» به ترتیب ۳۸، ۵، ۳۰، ۲۹، ۹، ۳، ۴، ۱، ۳ و ۲ نشریه است. بدین ترتیب در مجموع گروه فنی و مهندسی، تعداد ۲۲۳ نشریه به عنوان نشریات دارای اعتبار معرفی شده‌اند.

در گروه کشاورزی، منابع طبیعی و دامپزشکی؛ ۲۱ نشریه در رشته «آب و خاک»، ۵ نشریه در رشته «اقتصاد کشاورزی»، ۱۱ نشریه در «اکولوژی»، ۱۳ نشریه در «باغبانی»، ۹ نشریه در «بیوتکنولوژی و ژنتیک گیاهی»، ۷ نشریه در «جنگلداری»، ۵ نشریه در «مکانیزاسیون کشاورزی»، ۳۶ نشریه در «زراعت»، ۱۵ نشریه در «گیاه‌پزشکی»، ۱۲ نشریه در «علوم دام»، ۱۱ نشریه در «شیلات»، ۲ نشریه در «صنایع چوب و کاغذ»، ۹ نشریه در «صنایع غذایی»، ۹ نشریه در «علوم ترویج»، ۱۷ نشریه در گروه «منابع طبیعی» و ۱۸ نشریه نیز در رشته «دامپزشکی» به عنوان نشریات معتبر معرفی شده‌اند.

در گروه علوم پایه، مجموع ۱۴۵ نشریه معتبر معرفی شده‌اند که تعداد آن‌ها به تفکیک رشته، از این قرار است: «علوم» ۳ نشریه، «هواشناسی» ۲ نشریه، «آمار» ۵ نشریه، «ریاضی» ۲۶ نشریه، «زمین‌شناسی» ۲۲ نشریه، «زیست‌شناسی» ۴۰ نشریه، «محیط زیست» ۱۲ نشریه، «شیمی» ۲۰ نشریه و «فیزیک» ۱۵ نشریه.

در گروه هنر و معماری نیز، ۱۴ نشریه در گروه «هنر» و ۲۴ نشریه نیز در رشته «معماری» به عنوان نشریات معتبر معرفی شده‌اند.

در فهرست نشریات علمی دارای اعتبار که به تازگی منتشر شده، هم‌چنین تعداد ۳۱ نشریه به عنوان نشریات لغو اعتبار شده به چشم می‌خورد.

لیست مجموع نشریات معتبر و لغو اعتبار شده از این قرار است.

منبع: ایسنا

در باب یقین

book-preview

آلمانی-انگلیسی-فارسی

آنچه در کتاب در باب یقین منتشر شده است متعلق به یک سال و نیم آخر زندگی ویتگنشتاین است. وی در اواسط 1949م به دعوت نُرمن ملکم از ایالات متحده دیدار کرد و در خانۀ او اقامت گزید. ملکم به او انگیزۀ دوباره داد تا به «دفاع از عقل سلیم» مور بپردازد، یعنی به این ادعای او که شماری از گزاره‌ها را با اطمینان می‌داند؛ مثلا: «این یک دست است ـ و این هم دستی دیگر»، «زمین مدت‌ها پیش از تولد من وجود داشته است» و «من هیچ‌گاه از سطح زمین خیلی دور نشده‌ام». اولین گزاره از مقالۀ «برهان عالم خارج» مور است، دو گزارۀ دیگر از نوشتۀ «دفاع از عقل سلیم او»؛ این نوشته از مدت‌ها پیش مورد توجه ویتگنشتاین قرار گرفته و به مور گفته بود که بهترین مقالۀ اوست. مور موافق بود.

کتاب حاضر همۀ آنچه را که ویتگنشتاین دربارۀ این موضوع، از آن زمان تا هنگام مرگش نگاشت در بر می‌گیرد. کل این کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌های اولیه است؛ او زنده نماند تا این مطالب را بازبینی و پردازش کند.
این اثر گزیده نیست؛ در دفترچه‌های یادداشت ویتگنشتاین موضوعی مجزاست، موضوعی که از قرار معلوم در چهار دورۀ جداگانه طی آن هجده ماه مشغولش بوده است. در نوشتۀ حاضر بررسی واحد و منسجمی از موضوع ارائه می‌شود.

مالک حسینی دانش آموخته دانشگاه تهران و دانشگاه مونیخ است و غالب آثار کلاسیک لودویک ویتگنشتاین را ترجمه کرده و در این زمینه متخصص است. او اکنون استاد فلسفه غرب در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است و به صورت پاره وقت با دانشنامه جهان اسلام در بخش طرح و برنامه ریزی همکاری می‌کند.

مادر

مادر، داستان ساده‌ اما عمیقی دارد. مادری که می‌داند مرگش نزدیک است، می‌خواهد فرزندانش را بار دیگر به دور خود جمع کند تا هم در این لحظات با آنها باشد و هم هر آنچه در توان دارد را برای نزدیک‌کردن آنها به یکدیگر انجام دهد. بچه‌ها یک به یک در خانه‌ای قدیمی با حوض و گلدان‌ها و سرشار از یادگارهای گذشته گرد هم می‌آیند.
فرزندان با وجود همۀ اختلاف‌ها، چیزهای مشترکی دارند که بدون آنکه خود بدانند، آنها را با قدرت به یکدیگر پیوند زده است. مشترکاتی چون همین خانۀ قدیمی و خاطرات خوب و بدی که با یکدیگر داشته‌اند و روزگاری که با هم سپری کرده‌اند و از همه مهم‌تر مادری که خون او در رگ همۀ آنها و در رگ این خانه جریان دارد.
در واقع این خانۀ قدیمی و متروک مکانی است که همه به آن باز می‌گردند تا در کسی که آیینۀ همۀ آنان است و در گذشته‌ای که در بند بند این خانه پنهان است خود را بیابند. آنها با یادآوری گذشته، خلاء امروز و دیروز خود را پر می‌کنند. در فاصلۀ امروز با دیروز، حوادث بسیاری اتفاق افتاده است، هر کس تعلق خاطری دارد که او را از همدلی با دیگران منع می‌کند، همه آنقدر دور شده‌اند که مراودۀ مجدد و ایجاد ارتباط با خواهر و برادر برای آنها دشوار است.
مادر که همه چیز را می‌بیند و می‌داند، گذشتۀ خانواده را باز آفرینی می‌کند تا همۀ اهل آن خانه با یادآوری همدلی‌ها و همبستگی‌های گذشته دوباره با یکدیگر همدل بشوند. هر شش فرزند تنها به این خانه فرا خوانده می‌شوند تا بتوانند بر آنچه از گذشته دارند بدون اندیشیدن به دلمشغولی‌ها و دلبستگی‌های امروزشان بیندیشند و آنها را بیابند.

فضای فیلم غم آلود است، زیرا به حسرت برای گذشتۀ از دست رفته آغشته است. مادر و فرزندانش هر یک به نوبۀ خود، وقتی پایشان را به خانۀ قدیمیشان می‌گذارند، این حس حسرت را دارند. اما شاید خانه نمادی باشد از کل این جهان که هر کس با هر وضعی در آخر، وقتی به گذشته می‌نگرد، احساس حسرت می‌کند. راهی برای پایان‌دادن به این حسرت هست؟

بوتیک

بوتیک داستان پرغصه‌ای است که در آن «اِتی» (یا احترام) خانواده‌ای فقير دارد، از خانه گريخته و همراه با دوستانش خانه‌ای اجاره كرده است. او مدتی است اجارۀ خانه را نپرداخته و صاحب‌خانه قصد دارد آنها را بيرون كند. «جهانگير» (یا جهان) در يك بوتيک كار می‌كند و به بهانۀ دادن شلوار مورد علاقۀ اِتی به او سعی می‌كند به او نزدیک شود. جهان فهميده كه اِتی دختری ساده‌دل و گيج است و فرار او به تهران و همین سرگردانی‌اش او را دچار آسيب و خطر خواهد ساخت. جهان با دوستانش در خانه‌ای مجردی زندگی می‌كنند و هر كدام مشكلات خودشان را دارند. قضيۀ برداشتن شلوار توسط جهان از بوتيك آشکار می‌شود و «شاپوری»، صاحب بوتيك، او را اخراج می‌كند. اما مدتی بعد، او كه درگير مشكلاتی است دوباره سراغ جهانگير را می‌گيرد و می‌خواهد او را به كارهای خلاف خود بكشاند، اما جهانگير اعتقادات خودش را دارد.
جهان به رغم علاقه‌اش به اتی، به خاطر فقری كه درگير آن است و همين طور به خاطر رؤياهای اتی از احساس خود چيزی به او نمی‌گويد، اما به هر بهانه دوست دارد به او كمك كند. سپس تصميم می‌گيرد ابتدا مشکل دندان‌درد او را حل كند، اما همان هنگامۀ مداوا و جراحی دندان اتی،‌ خانوادۀ اتی سر می‌رسند و او را با فحش و كتك و دشنام به خانه می‌برند.
جهانگير كه نگران سرنوشت اتی است با نشانی كه از خانۀ او دارد به سراغش می‌رود، اما «محسن» برادر كوچك اِتی به جهان می‌گويد كه اِتی پول‌ها را برداشته و دوباره از خانه گريخته و قصد داشته به جايی دور برود.
جهان كوله‌ای كه از اتی به جا مانده را، همراه با شيشۀ گلاب و يك بسته شمع، از محسن می‌خرد و خيلی اتفاقی از تقويم كوچك اتی پی می‌برد كه او نشانی شاپوری را يادداشت كرده و احتمالاً به سراغ او رفته است. جهان به منزل شاپوری می‌رود. شاپوری به او می‌گويد كه اتی آنجا بوده است. جهانگير كه پی‌ برده شاپوری چه بلايی بر سر اتی آورده، با شاپوری درگير می‌شود و با همان شيشۀ گلاب او را می‌كشد. جهان زخمی و با صورتی خونين وارد آسانسور می‌شود و دكمۀ طبقه پايين را فشار می‌دهد.

این فیلم بخشی محدود از مسائل اجتماعی ایران را نشان می‌دهد، اما آنچه واقعیت بیشتری دارد این است که فیلم‌هایی با درونمایۀ اجتماعی و با سیاه‌نمایی یا با درونمایه‌ای طنزآمیز فروش بیشتری خواهند داشت، هر چند اکثریت جمعیت یک کشور به چنین دغدغه‌هایی دچار نباشند.

عشق: چند رویکرد به یک مفهوم

book-preview

 

علاوه بر فیلسوفانی چون افلاطون که دربارۀ عشق مفهوم‌سازی کرده‌اند و سخنان مهمی گفته‌اند، سایر متفکران و نیز دانشمندان هم در این باره بسیار گفته‌اند و نظریه‌پردازی کرده‌اند. اما عشق پدیده‌ای نیست که فقط طالب اذهان مفهوم‌ساز و نظریه‌پرداز باشد؛ عشق ماجرایی است که آثارش در ملموس‌ترین بخش‌های حیات بشری آشکار است و با همۀ پنهانی‌اش از پیداترین چیزها برای آدمی است. به راستی، آیا می‌شود «انسانی»‌ی را یافت که زمانی درگیر این ماجرا نشده یا دست‌کم با این پدیده اندک آشنایی حاصل نکرده باشد؟

کتاب عشق: چند رویکرد به یک مفهوم دربارۀ عشق است؛ گذشته از اهمیت زیاد این مفهوم و موضوعیت‌داشتن خود آن، نسبت مفهوم عشق با مفهوم دوستی اقتضا می‌کرد تا پس از کتاب دوستی: چند رویکرد به یک مفهوم، کتابی هم دربارۀ عشق تدوین شود تا ضمن ایضاح مفهوم عشق برخی مباحث طرح‌شده در دوستی را هم روشن‌تر کند و به معنایی مکمل آن کتاب باشد.
مقاله‌های مندرج در کتاب پیش رو نوعاً مشابه مقاله‌های کتاب دوستی هستند و هر دو کتاب ساختاری کمابیش یکسان دارند، با این تفاوت که عشق مشتمل بر مقاله‌ای از منظر جامعه‌شناسی هم هست؛ همچنین، نحوه تدوین مقاله‌ها تغییر کرده و کتاب با مقاله‌های خوشخوان‌تر آغاز شده است.
مقاله‌های مندرج در کتاب حاضر را می‌توان به تناسب ذوق و علاقه به هر ترتیبی خواند و حتی از خواندن برخی از آنها صرف نظر کرد. این مقاله‌ها که مشخصات کتاب‌شناختی مآخذشان جدا‌جدا در جای خود آمده است، متناسب با هدفی که از انتخاب و تدوین آنها مد نظر بوده، نسبتاً تخصصی‌اند و خواندنشان قدری تأمل و حوصله می‌طلبد.

مالک حسینی دانش آموخته دانشگاه تهران و دانشگاه مونیخ است و غالب آثار کلاسیک لودویک ویتگنشتاین را ترجمه کرده است. او اکنون استاد فلسفه غرب در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است و به صورت پاره وقت با دانشنامه جهان اسلام در بخش طرح و برنامه ریزی همکاری می‌کند.

آژانس شیشه‌ای

آژانس شیشه‌ای داستان «عباس»، بسيجی شهرستانی است كه تركش خمپاره‌ای را كنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به يادگار دارد. او به اصرار همسرش «نرگس» برای معاينه به تهران می‌آيد و در خيابان با همرزم سابقش «كاظم» روبه رو می‌شود كه با اتومبيلش مشغول مسافركشی است.
پزشك وضعيت عباس را بحرانی تشخيص می‌دهد و توصيه می‌كند هرچه زودتر برای درآوردن تركش به لندن برود. كاظم برای تأمين هزينۀ سفر عباس، حاضر می‌شود اتومبيلش را بفروشد. در آژانس هواپيمايی، خريدار اتومبيل، پول را به موقع به كاظم نمی‌رساند و او به ناچار به رئيس آژانس پيشنهاد می‌كند تا رسيدن پول، سوييچ و مدارک اتومبيل را به گرو بردارد، اما رئيس آژانس نمی‌پذيرد.
كاظم كه عصبانی شده، شيشۀ دفتر آژانس را می‌شكند و پس از خلع سلاح يك مأمور نيروی انتظامی، مشتريان آژانس را گروگان نگه می‌دارد تا مسئولان ترتيب سفر فوری او و عباس به لندن را بدهند. آژانس به سرعت توسط نيروی انتظامی و امنيتی محاصره می‌شود و در اين بين «اصغر»، همرزم كاظم و عباس نيز به افراد داخل آژانس می‌پيوندد.

از طرف ديگر «احمد» ـ كه خود همرزم كاظم بوده ـ به همراه فردی به نام «سلحشور» به‌عنوان نمايندگان نيروهای امنيتی وارد آژانس میشوند و از كاظم می‌خواهند كه اسلحه را كنار بگذارد. كاظم نمی‌پذيرد و پس از آزاد كردن چند گروگان به احمد و سلحشور تا شش صبح مهلت می‌دهد تا اتومبيلی را برای بردن او و عباس به فرودگاه به آژانس بفرستند.
ساعت شش صبح، اتومبيل به آژانس نمی‌آيد و كاظم رئيس آژانس را به‌عنوان قربانی اول انتخاب و كشتن او را صحنه‌سازی می‌كند. سرانجام خودرو می‌رسد، مأموران با نقشۀ قبلی وارد آژانس می‌شوند و درحالی‌كه رانندۀ اتومبيل سوييچ آن را در اختيار ندارد، افراد داخل آژانس آزاد می‌شوند و از دست اصغر با اسلحۀ خالی از فشنگش نيز كاری برنمی‌آيد.
سلحشور، شادمان، همه چيز را پايان يافته تلقی می‌كند، اما احمد با يك چرخ‌بال سر می‌رسد و با حكمی از مسئولان رده بالا، عباس و كاظم را به فرودگاه می‌رساند. هنوز هواپيما از مرز هوايی كشور خارج نشده كه درست هنگام تحويل سال نو، عباس برای هميشه آرام می‌گیرد.

در باب حذف احزاب سیاسی

book-preview

 

چرا احزاب سیاسی شرّند؟ و چرا اعضای هر حزبی هیچگاه نمی‌توانند مطلقا در پی حقیقت باشند؟ زیرا احزاب سه ویژگی اصلی دارند: حزب سیاسی دستگاهی است برای ایجاد هیجانات جمعی؛ حزب سیاسی سازمانی است با هدف به‌کارگیری فشار جمعی و اِعمال آن بر ذهن تک‌تک اعضای خود؛ رشد و گسترش نامحدود حزبی هدف اول و غایی هر حزب است. به دلیل همین سه ویژگی، هر حزبی، بالقوه و به علت جاه‌طلبی، تمامیت‌خواه است. اگر حزبی در عمل تمامیت‌خواه نباشد، فقط به این دلیل است که احزاب دور و بر از آن پیشی گرفته‌اند و دست بالاتری دارند. این سه ویژگی واقعی هستند و برای هر کس که به نحوی با فعالیت‌های روزانۀ احزاب سیاسی سروکار داشته باشد بدیهی‌اند. از این رو، احزاب در پی آن حقیقتی هستند که مطابق با بینش پذیرفته شدۀ آنان باشد.

کتاب در باب حذف احزاب سیاسی درست در اواخر زندگی متأسفانه کوتاه سیمون وی در سال 1943 نوشته شد. سیمون وی در لندن به دولت تبعیدی «فرانسۀ آزاد» به رهبری ژنرال دوگل پیوسته بود؛ اما عمیقاً از اقدامات سیاستمداران فرانسوی در تبعید که سنت‌های کهنه و مخرب احزاب سیاسی ـ مثل رقابت، نفاق و جناح بندی ـ را باز رواج می‌دادند بیمناک بود. سرانجام هم به دلیل پایبندی به اصول خود همۀ مسئولیت‌هایش را در «فرانسۀ آزاد» در 26 جولای، زمانی که در بیمارستان بود واگذار کرد و کمی بعد در 24 اوت در سن سی و چهار سالگی درگذشت.

این مقاله برای نخستین بار هفت سال بعد در ماهنامۀ میزگرد (شمارۀ 26، فوریۀ 1950) منتشر شد که بلافاصله مورد تحسین آندره برتون (شاعر، نویسنده و نظریه‌پرداز سورئالیست) و آلن (نام ادبی امیل شارتیه، فیلسوف و نویسندۀ برجسته که معلم فلسفۀ سیمون وی هم بوده است) قرار گرفت. متن سپس به صورت کتاب توسط انتشارات گالیمار بازنشر شد.

سه فلسفه زندگی

book-preview

 

زندگی چیزی است که همۀ ما انسان‌ها از زمان تولد تا مرگ آن را تجربه می‌کنیم. هر کس بر اساس موقعیتی که در آن قرار می‌گیرد زندگی را تفسیر می‌کند. در حالت کلی تقریباً هر انسانی با پرسش از معنای زندگی مواجه است و در جست و جوی فلسفۀ زندگی بر می آید؛ این جست و جو به زندگی ما معنا می‌دهد، نتیجۀ آن ادامۀ زندگی ما را رقم می‌زند.
واقعیت بزرگ مرگ نیاز به این پاسخ را ضروری‌تر می‌کند، به ویژه در دنیای مدرن و ماشینی امروزی که علم جدید این پرسش را به فراموشی می‌سپارد. اهمیت این موضوع آن قدر زیاد است که در طول تاریخ افراد بسیار زیادی سعی کرده‌اند با تببین‌های مختلف به این پرسش پاسخ دهند.

کتاب سه فلسفۀ زندگی نیز با تکیه بر سه بخش مهم از کتاب مقدس درصدد پاسخگویی به این پرسش بزرگ برآمده است. این بخش‌های کتاب مقدس وضعیت‌هایی را که ممکن است ما در آنها قرار گیریم توصیف می‌کنند. از نظر پیتر کریفت اینها آثاری «اصیل» و «منحصر به فرد» اند که سه فلسفۀ زندگی را بر اساس سه وضعیت مختلف انسانی مطرح می‌کنند و فارغ از زمان نگارششان برای انسان امروزی بصیرت‌هایی درخور دارند: «اگر همۀ کتاب‌های کل کتابخانه‌های دنیا را بخوانید و با تمام فرزانگان دنیا در سیر حکمتشان همراه شوید، هیچ کتابی را عمیق‌تر از سه کتاب جامعه، ایوب و غزل غزل‌ها نمی‌یابید.»
کتاب جامعه زندگی را بی‌هدف و همۀ آنچه را در عالم هست بیهوده می‌داند: زندگی به مثابۀ بیهودگی. کتاب ایوب فلسفۀ زندگی را در رنج می‌جوید: زندگی به مثابۀ رنج، و غزل غزل‌ها عشق را پاسخ نهایی به پرسش بنیادین هستی برمی‌شمارد: زندگی به مثابۀ عشق.




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳
پياده سازی قالب توسط شرکت پرتونگار