اَمالی سید مرتضی / تالیف: علم الهدی علی بن حسین موسوی ملقب به سیدمرتضی ۳۵۵-۴۳۶/ ترجمه و تحقیق: حسین صابری/ مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی ۲۰۱۷/۱۳۹۶.
ترجمه این کتاب در پنج جلد و توسط بنیاد پژوهش های اسلامی در سال ۱۳۹۶ چاپ شده است؛ جلد اول مجلس ۱- ۱۶؛ جلد ۲ مجلس ۱۷-۳۸؛ جلد ۳ مجلس ۳۹-۶۱؛ جلد ۴ مجلس ۶۲-۸۰ و جلد پنجم نمایه ها.
در جلد اول مترجم به شرایط اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی دورۀ حیات شریف مرتضی و سپس زندگینامه و آثار او پرداخته است. مترجم در صفحات ۴۱ – ۴۴، اَمالی را معرفی می کند که سیدمرتضی آن را نیز غُرَرُالفَوائد و دُرَرُ القَلائد می نامید. اَمالی شامل مجلس هایی متفاوت است که در موضوعات و زمان های گوناگون املا شده و مجموعا هشتاد مجلس است. زمان شروع این املاها معلوم نیست ولی طبق گفتۀ ابویعلی محمد بن حسن بن حمزه جعفری، سیدمرتضی املای این مجالس را در روز پنجشنبه ۲۸ جمادی الاول ۴۱۳ ق به پایان رسانید. در هر مجلس سید آیه یا حدیثی را بر اساس دیدگاه معتزلیان تفسیر و بررسی می کند و علاوه بر تفاسیر آیات و احادیث، به موضوعاتی که مطلوب شاعران عرب در دوره جاهلیت و صدر اسلام بوده توجه نموده و در نتیجه به بیان شعرها، شرح، نقد و مقایسه آنها با یکدیگر پرداخته است. مترجم نُسخه های خطی کتاب اَمالی را در صص ۴۴ – ۵۱ فهرست کرده و از آنها یک معرفی کلی به دست داده است. قدیم ترین نسخه مربوط به ۵۶۷ ق و متعلق به حسین بن ابی عبدالله بن ابراهیم خُومجانی است.
مترجم در همه جلدها هر مجلس را ترجمه (بالای صفحه) و در پاورقی کتاب، تحقیقات خود را آورده است. او در تحقیق خود ابعاد گوناگون ادبی و لغوی را مد نظر داشته و به ترجمه آیات و احادیث و ابیات، و تفسیرهای مختلف لغات توجه کرده است. نام سوره ها و شماره آیات و در صورت لزوم ارجاعات مربوط به متن اصلی و نیز مؤیداتی در پاورقی آمده است. ارزیابی کار مترجم در حوصله این گفتار نیست ولی همت و تلاش او در احیای یکی از مهمترین میراث شیعه ستودنی است.
نتایج جستجو:
پوپولیسم ایرانی
تحلیل کیفیت حکمرانی محمود احمدی نژاد از منظر اقتصاد و ارتباطات سیاسی
یکی از اموری که محمود احمدینژاد را متفاوت از دیگر مسئولان دولت در گذشته می کند این است که مخالفت عمومی با شخص ایشان خیلی زیاد بوده اما اقداماتش در مقایسه با ظاهر، گفتار و شخصیتش کمتر مورد نقد قرار گرفته است. مقصود از این حرف آن است که حجم تخریبها، مسخره کردنها و مچ گیریها آنقدر زیاد بوده که نقد واقعی و جدی تصمیمات کلان وی در محاق رفته و مواردی هم که انجام شده تحتالشعاع قرار گرفته است.
تا وقتی فعالیت هر کدام از مسئولان سابق مورد ارزیابی جدی قرار نگیرد مناقشه بر سر شایستگی یا عدم شایستگی آنها برای آن پستهای مختلف یا موفق و ناموفق بودن آنها بی معیار خواهد بود و راهی به مقصود نخواهد برد.
کتاب پوپولیسم ایرانی تلاشی است خودانگیخته، مختصر و مناقشهانگیز برای ارائۀ چارچوبی منسجم از فعالیتها و اقدامات محمود احمدینژاد در هشت سال ریاست جمهوری. در آن دوران کشور از درآمد نفتی سرشاری برخوردار بود ولی هزینهکرد این منابع هنگفت اثر قابلقبولی در توسعۀ ایران برجا نگذاشت. از نظر شاخصهای اقتصاد کلان، یعنی رشد و تورم، احمدینژاد کشور را در بهترین شرایط تحویل گرفت و در بدترین شرایط تحویل داد.
حال این سؤال وجود دارد که چرا چنین ادعایی وجود دارد و شواهد آن چیست؟ سوال مهمتر این است که چرا اقدامات صورت گرفته نتوانست محصول توسعه را به همراه آورد. به نظر می رسد که چارچوب نظری پوپولیسم چارچوب مناسبی باشد که تا حد زیادی به عرضۀ یک چارچوب ساده، منسجم و قابلفهم برای تحلیل آن دوران کمک میکند. به همین دلیل کتاب با تبیین این مفهوم شروع میشود. سپس روایتی از زندگی و زمانۀ محمود احمدینژاد و صعود او به کرسی ریاستجمهوری ارائه میشود. در ادامه مشی وی در ادارۀ نهاد دولت، سیاست داخلی و سیاست خارجی تشریح شده و در فصل بعد به تفصیل به سیاستهای اقتصادی دور اول و پیامدهای آن پرداخته شده است. سپس مناظرات انتخابات 88 و اعتراضات سیاسی پس از آن مورد تحلیل قرار گرفته شده و نسبت آنها با اقدامات گذشته مورد کاوش قرار گرفته است. پس از آن سیاستهای اقتصادی در دوره دوم ریاست جمهوری مورد تحلیل واقع شده و اثرات آن بهتفصیل برشمرده شده است.
در بخش نتیجه گیری تلاش شده تا پیامدهای اقدامات آن دوره برای آینده بیان گردد و درسهایی که حاکمیت، اصلاح طلبان، اصولگرایان و مردم می توانند از تجربۀ هشت سال 1384 تا 1392 بیاموزند یک به یک ذکر گردد. در پیوست اول پوپولیسم در آمریکا و مشخصاً پدیده ترامپ و در پیوست دوم پوپولیسم در ونزوئلا و پدیدۀ هوگو چاوز معرفی شده است. در پیوست سوم گزیده ای از سخنان جالب آقای احمدینژاد آورده شده است. نکته مهم و قابل ذکر آنست که در انتهای هر فصل بخشهایی از سخنان آقای احمدینژاد به عنوان شاهد مدعاهای موجود در متن آورده شده است.
فیلسوف دانشجو است
کتاب فیلسوف دانشجو است مجموعهای از نوشتهها و گفتههای کریم مجتهدی است. این اثر از 24 مقاله و گفتوگو در موضوعات مختلف تشکیل شده است. شاید بتوان گفت وجه اشتراک مقالات این اثر دغدغهها و مسائل مجتهدی در طول سالها تدریس، تألیف و ترجمه است.
برخی از برجستهترین این دغدغهها عبارتاند از: شأن و اهمیت فلسفه و نسبت آن با دیگر شئون زندگی انسانی از قبیل علم و الهیات و هنر و تاریخ، آسیبشناسی وضع فلسفه در ایران، وضع بشر معاصر در قبال جهان، طبیعت، جنگ و صلح، نسبت نظر و عمل، مسئلۀ فلسفههای مقایسهای و تعاملات فکری فیلسوفان و هنرمندان در دورههایی خاص و مطالبی دربارۀ سابقۀ فلسفه در سنت و فرهنگ ما. روش مؤلف نیز در نگارش این مقالات رویکرد تاریخی بوده است.
مجتهدی در بخشی از اولین مقاله با عنوان «فیلسوف دانشجو است» چنین نگاشته است:
«اگر ما در اینجا میگوییم که فیلسوف دانشجو است، منظور بههیچوجه این نیست که هر دانشجویی فیلسوف است، بلکه غیرمستقیم میخواهیم بگوییم که متأسفانه اکثر دانشجویان ما دانشجو نیستند، همانطورکه گاهی استادان ما به معنای واقعی کلمه استاد نیستند. بعضی از استادانی که فاقد روحیۀ دانشجویی هستند، نمیتوانند دانشجو تربیت کنند، آن هم نه فقط در رشتۀ فلسفه، بلکه در تمام رشتهها اعم از نظری یا عملی، خواه در رشتههای علوم ریاضی، طبیعی و خواه در علوم انسانی.»
مطالب کتاب قالبهای متنوعی اعم از سخنرانی، گفتوگو، یادداشت و مقالات پژوهشی دارد و ترتیب مطالب بر اساس سیر طرح انتقادی مسائل روزمرهتر فرهنگی به جانب امور پژوهشیتر و تخصصیتر است.
فضایل ذهن
تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت
نوشتههای اندکی به فارسی وجود دارند که معرفتشناسی فضیلت را، که یکی از نظریات متأخر در معرفتشناسی است، توضیح دهند. فضایل ذهن نخستین نوشته مهم در معرفتشناسی فضیلت است که تاکنون ترجمه و منتشر شده است. زگزبسکی روایتی خاص خود از معرفتشناسی فضیلت دارد و مفهوم کهن «فضیلت» را بازسازی کرده است تا در اخلاق و معرفتشناسی از آن استفاده کند. اهمیت و جریانسازی فضایل ذهن موجب شده که این کتاب در معرفتشناسی اثری کلاسیک شمرده شود که بهرغم گذر دو دهه از انتشار، همچنان واجد ارزشهای بسیار است.
همه ما در زندگی روزمره از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده میکنیم که شاید بیآنکه خود متوجه باشیم شأن معرفتی خاصی دارند. وقتی با توجه به افکار و باورها، دیگران، از اطرافیان گرفته تا متفکران و سیاستمداران، را «صادق»، «سختکوش»، «روشنبین»، «ژرفنگر»، «متعصب» یا «کوتهفکر» میخوانیم در حال استفاده از چنین مفاهیم و اصطلاحاتی هستیم.
لیندا زگزبسکی در کتاب فضایل ذهن نشان میدهد که این مفاهیم معرفتی بیانگر نگرشهایی در مورد شیوههای فکر کردن و باور داشتن هستند که در اخلاق ریشه دارند، و وقتی بهدرستی فهم میشوند که بر حسب «فضیلتهای فکری» و «رذیلتهای فکری»، یعنی بر اساس نظریه فضیلت، درک و دریافت شوند. به گفته او، معرفتشناسی در واقع شاخهای از فلسفه اخلاق است.
کتاب فضایل ذهن کتابی صرفاً نظری در فلسفه و معرفتشناسی نیست. این کتاب میتواند برای زندگی ما ارزشی عملی هم داشته باشد. پس از مطالعه آن، و با مشاهده مثالهای فراوان و جذابش از ادبیات و سینما، با خود میگوییم چگونه میتوانیم ذهن فضیلتمندتر، منش فکری تحسینبرانگیزتر و باورهای سنجیدهتر و موجهتری داشته باشیم؛ چگونه میتوانیم ارزشهای اخلاقیمان را وارد قلمرو افکار و باورهایمان کنیم؛ و چگونه میتوانیم در مقام فاعل و حامل معرفت، اجتماع معرفتیمان را به سوی فضیلتمندتر شدن سوق دهیم. فضایل ذهن ما را فرامیخواند که همچون منش اخلاقیمان، دغدغه منش فکریمان را نیز داشته باشیم.
انقلاب علمی
انقلاب علمی اثر استیون شیپن تلاشی است برای درک تغییرات عظیمی که جهان مدرن را شکل داده است. شیپن مورخی است با گرایش های جامعه شناختی و جامعه شناسی است با گرایش های تاریخی. او می کوشد نشان دهد ساختار معرفت علمی جدید متأثر از موقعیت تاریخی اروپای قرن هفدهم و شرایط اجتماعی گسترده تری است که این تحولات در بستر آن ها رخ داده اند. روش او این است که افکار و ایده های رایج در فضای فکری قرن هفدهم اروپا را برگیرد و سپس ریشه های این افکار و ایده ها را در فضای فرهنگی و اجتماعی آن زمان دنبال کند. با این کار، او در پی یافتن حلقه هایی واسط میان گذشته و دوران مدرن است.
در جست و جوی معنا: چگونه زندگی کنیم؟
«معنای زندگی چیست؟» پرسشی است که مدت ها نزد فیلسوفان غربی مهجور افتاده بود، اگرچه عموما آن را بیانگر دغدغه هایی می شمرند که بسیاری از افراد درباره زندگی، عموماً، و زندگی خود، خصوصاً، احساس می کنند.
کتاب در جست و جوی معنا به دو موضوع عمده می پردازد: نخست، واقعیت هایی درباره زندگی، مانند مرگ و فقدان هدف نهایی و شیوع رنج، که ممکن است به نظر برسد زندگی را بی معنا می کنند. دوم، خود شکوفایی و اینکه چگونه و به چه معنا می تواند آرمانی رضایت بخش یا سازوار باشد.
اسوالد هنفلینگ پاسخ ها و رویکردهای مختلفی را به این مسائل و موضوعات بر می رسد. آیا دین می تواند پاسخی به دست دهد؟ آیا اصلی بنیادین وجود دارد که بر طبق آن بتوان ادعا کرد زندگی مقدس است؟ آیا زندگی ما باید بر طبق امیال و در پی خوشبختی باشد؟ آیا چیستی ما را جایگاهمان در جامعه تعیین می کند؟ آیا تمسک به ماهیت انسانی را باید «دروغ باوری» شمرد و رد کرد؟
برادران سیاه
برادران سیاه شناخته شده ترین و بهترین رمان لیزا تتسنر و یکی از پر طرفدارترین داستان های جهان است. برمبنای این داستان، فیلم ها، سریال ها، انیمیشن ها و نمایش های رادیویی گوناگونی ساخته شده است.
لیزا تِتسنر و همسرش «کورت هِلد» در اواسط قرن بیستم در داستانی، به بیان سرگذشت پسر بچه چهاردهسالهای از ورزاسکا به نام جورجو در اواسط قرن نوزدهم پرداختند. در آن دوران، نوجوانان «تیچینو» برای بخاری پاک کردن به میلان فروخته میشدند. آنان به اجبار مانند بردگان زندگی میکردند. فقط عده کمی از این نوجوانان از این کار خطرناک جان سالم به در میبردند. در چنین دورانی جورجو در میلان در گروهی مخفی به نام «برادران سیاه» دوستی و همبستگی را برای اجرای عدالت تجربه میکند.
پنجاه سال بعد، «هانِنس بیندر» نقاش و کاریکاتوریست سوئیسی، صحنههایی را که داستان در آن اتفاق افتاده بود و عکسهای قدیمی محل را بررسی کرد و بر اساس آنها رمان «برادران سیاه» را به تصویر کشید. بیندر فقط تصویرگر این کتاب نیست بلکه برخی از بخشهای داستان را به کمک تصویر خود روایت کرده است. از این رو برخی از بخشهای داستان متن ندارند و تصاویر، خواننده را در جریان حوادث قرار میدهد.
بیندر، در این کتاب از تصاویر سیاه و سفید به سبک سیاهقلم برای توصیف مناظر و فضای غمانگیز و تاریک آن دوران استفاده کرده است.
مواجهه با داروین
نخستین برخوردها با نظریۀ تکامل در شرق مسیحی و اسلامی
نظریۀ تکامل چگونه توانست اذهان را، از انجمنهای علمی انگلستان تا کوچههای قاهره و کربلا و تهران، متوجه خود کند؟ این نظریه چه عکسالعملهایی میان منادیان ایدئولوژیها و جهانبینیهای مختلف برانگیخت؟ برخی در مواجهه با آن بر طبل انکار کوفتند و برخی دیگر همه چیز را در پایش قربانی کردند، گروهی هم که نمیدانستند با آن چه کنند و مانده بودند با دوست مواجهاند یا دشمن از خود پرسیدند: علم جدید را سر آن است که شالودۀ عقاید کهن را نابود کند یا خود تکیهگاهی است برای احیای حقایق سنتی؟
داستان مواجهه با نظریۀ تکامل در سرزمینهای اسلامی، به ویژه روایت رویارویی سکولارها و مذهبیان عرب و عجم، اعم از مسیحی و مسلمان، داستانی شنیدنی است. رویارویی فکری افرادی که پس از قرنها بحث و مناظرههای نظری، اعم از بحثهای فرقهای و کلامی، اکنون با چالشی نوین روبه رو شده بودند، چالشی که میراث عظیم افکار قرون میانه را با شبیخونی پیشبینیناپذیر تهدید میکرد.
در باب حرف مفت
کتاب در باب حرف مفت، در اصل، متن سخنرانیای است که فرانکفورت به سال ۱۹۸۵ در دانشگاه یِیل ایراد کرد و آنگاه آن را بهصورت مقالهای در یک مجلۀ دانشگاهی نهچندان شناختهشده و دو سال بعد در مجموعهای از مقالاتش به چاپ رساند. امّا، از قضای روزگار، این سخنرانیِ حالا مقالهشده نرمنرمک شهرتی یافت و سرویراستارِ انتشاراتِ پرینستون را بر آن داشت که در سال ۲۰۰۵ به فرانکفورت پیشنهاد کتابشدنش را بدهد. او حتی، برای اطمینان خاطردادن به استاد از بابت اقبال مخاطبان به اثر، خبرش میدهد که به واسطۀ انتشار مقاله «در باب حرف مفت» در میان اهل فن و تاحدی غیر اهل فن شهرتی به هم زده است.
باری، در باب حرف مفت سرانجام در قالب کتابچهای از سوی انتشارات پرینستون منتشر میشود و پس از اندکزمانی، به فروشی حیرتانگیز دست مییابد و به بیش از شانزده زبان ترجمه میشود.
امّا فرانکفورت در این اثر موجز و عمیق چه میکند؟ او در بخش اعظم جستار میکوشد از خلال بررسی مفاهیمی چون شیّادی، نادرستنمایی، دروغگویی و لافزنی نرمنرمک به ما درکی از مفهوم حرفِ مفت بدهد.
برای انجام این کار، در هر مورد میکوشد شباهتها و تفاوتهای مهم هر کدام از این مفاهیم را با حرفِ مفت نشان دهد. و در انتهای جستار نیز بخشی را به تبیین این واقعیّت اختصاص میدهد که در روزگار ما حرف مفت خیلی زیاد است، و بر سه امر تأکید میورزد: نخست، اوضاعواحوالی است که در آن افراد سوق داده میشوند به اینکه در باب اموری سخن بگویند که آگاهی چندانی از آن ندارند. دومین عاملی که سبب شده است تا ما از هر سو چنین آماج حرف مفت قرار گیریم و چهبسا خود نیز دستی در تولیدش داشته باشیم این اعتقاد رایج است که «مسئولیت شهروند در یک نظام مردمسالار است که دربارۀ هر چیزی، یا دستکم هر چیزی که به ادارۀ امور کشورش ربط دارد، عقیدهای داشته باشد.» و سومین عامل را که در نسبت با دو عامل قبلی عمیقتر است، باید در پارهای از آموزههای فلسفی پساتجدّدگرایانه جست، «در اَشکال متنوع شکاکیتی که امکان هر گونه دسترسی قابل اعتماد ما به واقعیّت عینی را انکار میکند و بنابراین، امکان شناخت چگونگی حقیقی چیزها را مردود میشمارد.»
در این سیاق، افراد صادقبودن نسبت به خود را، در بیرونریختن هر چه به ذهن و ضمیرشان میآید میبینند و روشن است که محصول این وضع چیزی جز افزودن بر حجم حرف مفتها نخواهد بود.