نویسنده: سید محمد عمادی حائری
آینه میراث، شماره ۴۷، ۱۳۸۹
نتایج جستجو:
ایران پسا انقلاب؛ دفترچه راهنما
“ایران پسا انقلاب؛ دفترچه راهنما” آخرین اثر مهرزاد بروجردی است که با همکاری کوروش رحیم خانی در بهمن ماه ۱۳۹۶ منتشر شده است. مشخصات کتاب شناختی آن چنین است:
Mehrzad Boroujerdi and Kourosh Rahimkhani, Post-revolutionary Iran: A Political Handbook (New York: Syracuse University Press, May 15, 2018).
با انقلاب ۱۳۵۷ نسلی از روحانیان بر تخت قدرت تکیه زد که هیچ تجربه کشورداری از سر نگذرانیده بود؛ نه از طبقههای بالای اجتماعی برخاسته بود ونه در همکاری با دستگاه پیشین راه و رسم اهل دولت آموخته بود. چنین رویدادی سازوکار سیاست ایران را بکلی دگرگون ساخت. رفتار و باورهای این گروه پرخروش تازه نفس و پیروان پرشورشان نگرانیهای جهانی بسیاری را دامن زد، و اخبار سیاستهای داخلی و خارجی ایران — از جمله برنامه هستهایاش — در رسانههای جهانی بازتاب دو چندان یافت. اما برغم این همه، آگاهی ما از نخبگان سیاست ایران همچنان ناچیز و ناتمام باقی مانده بود. نزدیک به چهاردهه از زمانی که روحانیان ایرانی در قامت دولتمردان و نخبگان سیاسی پدیدار شدهاند میگذرد اما پژوهش تجربی درخوری درباره روشهای برکشیدن و بکار گماشتن روحانیان در دستگاههای دولتی، ساختار و چینش نهادین دستگاهها و چرخش دولتمردان در آنها فراهم نیامده است.
“ایران پسا انقلاب؛ دفترچه راهنما” فراگیرترین دادهها درباره نخبگان سیاسی ایران در دوره پس از انقلاب را در بر دارد — از جمله، دادههای سی و شش دوره انتخابات ملی، چهارصد گروه و سازمان قانونی و غیرقانونی اعلان شده، و پیوندهای خویشاوندی میان نخبگان. نیز مختصر زندگینامه بیش از دو هزار و سیصد چهره سیاسی، از وزیران دولت گرفته تا نمایندگان مجلس و روحانیان و قاضیان و سران نظامی، که تا پیش ازین یکجا گرد نیامده بودند.
این کتاب نقشه ساختار پیچیده قدرت در ایران پسا انقلاب را پیش رو مینهد، پنجرهای به سالهای نزدیک پیش و پس از انقلاب میگشاید و به تماشای آنچه در این چهار دهه پرفراز و نشیب رخداده است مینشیند. این کتاب برای دستاندرکاران و پژوهشگران سیاست خاورمیانه از ارزش بیمانندی برخوردار است.
*********************
مهرزاد بروجردی استاد گروه سیاست دانشگاه سیراکیوز و دبیر پیشین انجمن ایرانشناسی است. وی نویسنده کتاب روشنفکران ایرانی و غرب: سرگذشت نافرجام بومیگرایی، و نیز ویراستار کتاب آینهای برای شهریار مسلمان:اسلام و نظریه دولتمداری است.
کوروش رحیمخانی دانشجوی دکتری علم سیاست در دانشگاه بینگهمتن است. وی به بررسی سیاست هویتهای قومی و مذهبی و انتخابات غیردموکراتیک و سیاست استبدادی میپردازد.
*********************
“این کتاب پیشرو که دربردارنده داده های سامان مند و اعتمادپذیر درباره نخبگان سیاسی ایران پسا انقلاب است، خاستگاه اجتماعی و منطقه ای، کارنامه، جهت گیری های فکری و پیوندهای خانوادگی ایشان را وامی رسد و نیز مهم تر رخدادهای این دوران و داده های دقیق آماری درباره نهادهای دولتی، احزاب سیاسی و انتخابات در ترازهای گوناگون را در دسترس پژوهندگان می نهد. و بدین روش، هم بسان کتابی مرجع برای پژوهش درباره ایران و هم همچون مجموعه سرشاری از داده ها و ایده ها تا سالها پس از این به کاربررسی های تجربی استادان و دانشجویان می آید.”
— علی بنوعزیزی، استاد علم سیاست در کالج بوستون و دبیر بنیان گزار مجله ایران پژوهی.
“”ایران پسا انقلاب” همان قدر برآمده از نیروی عشق است که بازنمای پژوهشی موشکافانه. بروجردی و رحیم خانی به روشی درخور نقشه پیوندهای درهم تنیده نظامی، روحانی و سیاسی نخبگانی که بر ایران در ۳۰ سال گذشته فرمان رانده اند را پیش چشم می کشند. هم از حاکمان کنونی نشان می گیرند و هم از کیستی آنان که در راهروهای قدرت آمد و شد می کنند خبر می دهند. بدین قرار، هر پژوهنده ایران مدرن و سیاست آن نیازمند چنین کتابی است.”
— عباس میلانی، مدیر پژوهش های ایرانی در دانشگاه استنفورد.
“این کتاب دستاورد شگرفی است. من هیچ کتاب دیگری نمی شناسم که چنین گروه سرشاری از داده های سیاسی درباره ایران را یکجا گردآورده باشد. پژوهشگران سیاست در غرب بارها از نبود داده های فراگیر که بکار تحلیلهای روشمند مدرن درباره کشورهای جهان سوم بیاید، شکوه کرده اند. این کتاب راه درازی در پاسخگویی به این نیاز می پیماید و پژوهشگران گوناگون را در پاسخ یابی پرسشهایشان یاری می رساند. هر کتابخانه پژوهشی نیازمند نسخه ای از این کتاب است.”
— گری سیک، عضو پیشین شورای امنیت ملی آمریکا در دوره رئیس جمهوران فورد و کارترو دبیر برنامه خلیج ۲۰۰۰ در دانشگاه کلمبیا.
“این کتاب دستاورد چهارده سال کار گروهی است. هر پژوهنده جدی سیاست ایران امروزین نیازمند این مجموعه پژوهشی است که در آن پیشینه و پشتگاه بیش از دوهزار و سیصد تن از نخبگان سیاسی بررسی شده و بویژه به کارنامه، پیوندهای خانوادگی و تراز آموزشی و دانش آموختگی آنان پرداخته شده است. این کتاب همچنین داده های انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شوراهای محلی و عالی را از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۶ گرد آورده است. بی شک می توان این اثر را در کنار برتر پژوهشهای دوران کنونی درباره نخبگان سیاسی نشاند.”
اروند آبراهامیان، استاد ممتاز بازنشسته در تاریخ ایران، خاورمیانه و سیاست در کالج باروخ.
ذهن و همه چیز: طرح واره هایی برای زیستن
سرآغاز تمام آغازهایی که در بیرون داریم، آغازی از درون ما و در خود ماست. در ما ظرفیت آغاز هست. بیش از هر موجود دیگر، انسان توانایی آغاز دارد. چرا؟ چون سرشت ذهن آدمی سیال، پویا و تجدید شونده است. ذهن موجودی روان است و می تواند پی در پی با هر تفهم و توجه جدید و با هر التافات نوپدید دوباره شروع شود و خود را تازه کند. این را از کودکی در خود تجربه کرده ایم و به حس و حضور دریافته ایم که در ذهن ما چه تداعی ها و آغاز های نوین اتفاقات تازه ای روی می دهد. به مدد این سیالیت ذهن خویش است که می توانیم خود را تجدید کنیم.
داوید سانتیلانا: اسلام شناس و حقوقدان ایتالیایی
نویسنده: سعید عدالتنژاد
دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، جلد ۲۲ بیشتر بخوانید
دائرة المعارف قرآن: جلد چهارم
دائرة المعارف قرآن اثری مرجع با رویکردی آکادمیک و مطابق با معیارهای بین المللی در حوزه مطالعات قرآنی است و چکیده ای از دستاوردهای حدود یکصد و پنجاه سال قرآن پژوهی غربیان را در دسترس پژوهشگران و علاقه مندان رشته های علوم انسانی و اجتماعی قرار می دهد. این دائرة المعارف پنج جلدی در نخستین سال های قرن حاضر زیر نظر گروهی از سرشناس ترین استادان مطالعات اسلامی و به قلم محققانی از ملیت ها و فرهنگ های گوناگون در انتشارات بریل هلند به زبان انگلیسی منتشر شد. هفتصد مدخل کوتاه و بلند این اثر به مفاهیم، شخصیت ها، رویدادها و باورهای ذکر شده در قرآن یا مرتبط با قرآن و نیز به موضوعات و مسائل بحث برانگیز در حوزه مطالعات قرآنی اختصاص دارند.
ترجمه فارسی این دائرة المعارف کم نظیر، علاوه بر عرضه تصویری واقعی از فضای مطالعات قرآنی در غرب، رهیافت ها، مسئله ها و دغدغههای جدید را به دست اندرکاران حوزه مطالعات اسلامی در جامعه ما نشان خواهد داد. غالب مترجمان این اثر خود متخصص در رشتههای علوم اسلامی بودهاند. برخی مقالات در اصل هم پیچیده و مبهم نوشته شدهاند و طبیعی است که چنین اشکالی در ترجمه نیز خود را نشان دهد. با این وصف به همه علاقمندان آشنایی جامع با قرآن پیشنهاد میشود از استفاده از این اثر غفلت نورزند.
کتاب مقدس توراة (فارسی- عبری)
جلد اول: بِرِشیت یا آفرینش
جلد دوم: شِموت یا خروج
جلد سوم: وَییقرا یا لاویان
جلد چهارم: بَمیدبار یا اعداد
جلد پنجم: دِواریم یا تثنیه
مجموعه کتابهای دینی یهودیان که به اختصار تِنَخ نامیده میشوند، عبارتند از: تورات یا اسفار خمسه (پنج گانه) به اضافه اسفار انبیاء (نویئیم) و مکتوبات (کتوبیم) که از این میان، تورات، مهمترین بخش محسوب می شود. نامی که در زبان عبری به هریک از این پنج بخش داده شده بر اساس نخستین عبارت آنهاست که به ترتیب چنین اند:
۱) برشیت به معنای «در آغاز»، عنوان سفر پیدایش یا تکوین که دربردارنده داستان آفرینش، سرگذشت آدم و حوا، نوح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و فرزندان وی است و با مرگ یوسف به پایان می رسد.
۲) شموت به معنای «نامها»، که عنوان سفر خروج و دربردارنده مطالبی چون ماجرای بردگی بنی اسرائیل در مصر، تولد و پیامبری موسی(ع)، خروج بنی اسرائیل از مصر، سرگردانی آنها در بیابان و اعطای ده فرمان به حضرت موسی است.
۳) وییقرا به معنای «و او خوانده شد»، که عنوان سفر لاویان و شامل احکام شرعی و آداب و شعائری است که در واقع به منزله کتاب راهنمای کاهنان بنی اسرائیل از سبط لاوی محسوب می شود.
۴) بمیدبار به معنای «در بیابان»، که عنوان سفر اعداد و شامل گزارش دو سرشماری قوم بنی اسرائیل و حوادثی است که بین راه مصر و سرزمین موعود بر این قوم گذشت.
۵) دواریم به معنای «کلمات»، عنوان سفر تثنیه است که حاوی بازگویی مقررات و فرمانهای اسفار قبلی از زبان موسی خطاب به بنی اسرائیل و تعیین یوشع به عنوان رهبر بنی اسرائیل و درنهایت درگذشت موسی علیه السلام است.
فساد و انحراف در نخبه شناسی/دکتر رضا منصوری
به اعتقاد فعالان علمی کشور، نخبگی افراد باید در شرایط خاص و نامتعارفی بروز پیدا کند نه آنکه با گرفتن آزمونها و رقابتهای علمی آنها را شناسایی و جداسازی کنیم؛ ضمن آنکه باید شرایط کشور به گونهای باشد که زمینه کشف استعدادهای همه آحاد مردم فراهم شود.
به گزارش ایسنا، بر اساس اساسنامه بنیاد ملی نخبگان، نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید علم، هنر و فناوری کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و متوازن کشور شود.
بر این اساس افراد ذیل به عنوان نخبه در کشور پذیرفته میشوند:
۱- برگزیدگان المپیادهای علمی معتبر داخلی و جهانی شامل:
نفرات اول تا سوم و راه یافتگان مرحله نهایی المپیادهای معتبر جهانی و بینالمللی دانشآموزی با تأیید وزارت آموزش و پرورش به عنوان نخبه
نفرات اول تا سوم المپیادهای معتبر بینالمللی دانشجویی با تایید وزارتخانههای علوم و بهداشت به عنوان نخبه
۲- برگزیدگان آزمونهای سراسری که شامل برگزیدگان از میان رتبههای برتر آزمونهای سراسری مقطع کارشناسی از میان ۱۰۰ نفر اول برای رشتههای ریاضی و فیزیک، ۵۰ نفر اول رشتههای علوم تجربی و ۵۰ نفر اول رشتههای علوم انسانی و ۲۰ نفر اول رشتههای هنر میشود.
۳- مخترعان و مکتشفان شامل:
برگزیدگان مسابقات و جشنوارههای علمی معتبر داخلی و خارجی از قبیل جشنواره بینالمللی جوان خوارزمی و جشنواره علوم پزشکی رازی با معرفی وزارتخانههای علوم و بهداشت و تایید بنیاد ملی نخبگان به عنوان استعداد برتر برگزیدگان از میان مخترعان و مکتشافان ایرانی که اختراع و اکتشاف آنها در مراجع ذیصلاح داخلی و یا خارجی به ثبت رسیده باشد.
۴- دانش آموختگان برگزیده رشتههای دانشگاهی و «مدیریت حوزه علمیه قم و خراسان»، برترینهای مسابقات علوم قرآنی
۵- شخصیتهای برجسته علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
۶- آفرینندگان آثار بدیع و ارزنده ادبی و هنری
۷- اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و فناوری
۸- مدرسین و محققین علوم حوزوی
موارد فوق شرایط احراز نخبگی است و باید آن را بپذیریم و آن را رویکرد صحیحی برای انتخاب نخبگان کشور بدانیم؛ ولی اخیرا اخباری در زمینه معرفی نخبگان در سنین مختلف در برخی رسانهها و فضاهای مجازی مشاهده میشود که به گفته محققان کشور این شیوه بیشتر از آنکه موجب رشد فرد شود، ضررهایی برای آنها به دنبال دارد.
دکتر رضا منصوری، استاد دانشگاه صنعتی شریف و عضو هیات علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی و فعال در حوزه ترویج علم معتقد است ما با معرفی هر فردی در هر سنی به عنوان نخبه بدترین شرایط را ایجاد کردهایم؛ چراکه نخبگی در شرایط ایستا و با گرفتن برخی آزمونهای بدون استاندارد میسر نخواهد شد.
به گفته وی، نظام آموزش و پرورش کشور باید به گونهای حرکت کند که زمینه برای رشد همه شهروندان جامعه فراهم شود، نه آنکه افراد نخبه را از دیگران جداسازی کنیم.
نخبه کیست؟
دکتر رضا منصوری، استاد دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه واژه نخبگی در دنیا هم وجود دارد، گفت: ولی متاسفانه در چند ده سال اخیر در راهی که به اشتباه رفتیم، نخبگی را به اشتباه تعبیر میکنیم و نخبگی را در یک شرایط موقت و ایستا تعریف میکنیم.
وی ادامه داد: اگر جوانی موضوعاتی را خوب بلد باشد و یا کودک کمتر از ۷ تا ۱۰ سال اگر شرایطی را داشته باشد به وی نخبه میگوییم و یا اگر دانشجویی قبل از آنکه به مراحلی رسیده باشد در شرایط خاصی به وی نخبه میگوییم و این امر بدترین شرایطی است که ما در آن قرار داریم.
منصوری، با تاکید بر اینکه نخبگی در یک فرآیند مشخص میشود، خاطر نشان کرد: به این معنا که فرد در معرض فعالیتهای کمی غیر متعارف در هر حوزهای چون ورزش، هنر، علم، سیاست و یا حرفه قرار گیرد و از خود قابلیتهایی نشان دهد به این فرد نخبه میگویند.
وی ادامه داد: اگر فردی در جوشکاری نخبه است باید در طی مراحلی به صاحب نظران نشان دهد که در حرفه جوشکاری عملکرد خوبی دارد. به این فرد نخبه میگویند؛ ولی ما این فرآیند را به کناری گذاشتهایم و از هر فردی در هر سنی در یک شرایط ایستا امتحانات صوری گرفته میشود و اگر نمره آن بالاتر از همه شد، به وی نخبه میگوییم و این در حالی است که نه شرایط فراهم شده است و نه آن نمره دادن و امتحانات گرفته شده استاندارد است.
استاد دانشگاه صنعتی شریف، اضافه کرد: در کشور افراد در بوته آزمایشهای دقیق قرار نمیگیرند تا نخبگی آنها مشخص شود؛ از این رو در این زمینه هزینههای کشور را به شدت هدر میدهیم، ضمن آنکه ممکن است زندگی انسانها به نابودی کشیده شود؛ چرا که به آنها میگوییم نخبه و بعد بیتوجهی میکنیم.
وی با تاکید بر اینکه این مشکل عمده در کشور است، یادآور شد: بدون استثنا در تمام مراحل و جوایزی که اعطا میشود، موردی نمیتوانم اشاره کنم که کاری در راستای نخبه پروری است، انجام دهیم که کار درستی باشد. از بنیاد ملی نخبگان تا سایر جوایز و دانشگاهها و جوایز و غیره.
جداسازی نخبگان؛ آری یا خیر؟!
منصوری با تاکید بر اینکه در هیچ جای دنیا نخبگان از سایر مردم جداسازی نمیشوند، گفت: کمابیش در همه جای دنیا مدارسی با سبک خاصی مدیریت میشوند و این خاص بودن به معنای نخبه پروری نیست.
این استاد برجسته فیزیک افزود: در ایران ما افرادی را از دیگران جدا و اعلام میکنیم که این افراد جزو افراد خاص هستند و به آنها آموزشهای خاص میدهیم و اگر به روشهای آموزشی آن توجه کنیم، مشاهده میشود که دروس سطوح بالاتر را به دانشآموزان سطوح پایینتر ارائه میشود. به این معنا که دروسی که به دانشآموزان ۱۴ ساله ارائه میشود، به دانشآموزان ۱۰ ساله عرضه خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه این هم یکی از اشتباهاتی است که ما با آن مواجه هستیم، یادآور شد: متاسفانه بخش عمده این رویکرد مربوط به برگزاری المپیادها است که برگزاری آن از ۲۰ تا ۲۵ سال قبل آغاز شده و تاکنون ادامه دارد و لطماتی هم به کشور وارد کرده است.
منصوری با بیان اینکه برگزاری چنین المپیادهایی قطعا اشکال دارد، گفت: این رقابتها به نفع کسانی که در این المپیادها نخبه میشوند، نیست. این امر بسیار طبیعی است که برخی افراد توانایی بیشتری نسبت به سایرین دارند که زودتر مطالب را فرابگیرند.
وی در عین حال تاکید کرد: در این بین نظام آموزش و پرورش کشور باید به گونهای بسترسازی کند که به دانشآموزان اجازه دهند همه فعال شوند، نه اینکه افرادی که زودتر مطلبی را فرامیگیرند، از سایرین جدا کنند.
انتشار نامتعارف اخبار درباره معرفی نخبگان
این عضو هیات علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی با اشاره به انتشار اخبار در زمینه معرفی نخبگان در برخی رسانهها، اظهار کرد: به نظر من این مطالب “بد اخبار” هستند نه “اخبار”.
وی اضافه کرد: این نوع اخبار، اخبار انحرافی هستند که جامعه را به فساد میکشانند. من عمدا از این واژه استفاده میکنم، چون با این مطالب جامعه به فساد کشانده میشود؛ چراکه باعث بروز بیماری نسلی میشوند که خیال میکنند این اخبار، اخبار درستی است.
منصوری با تاکید بر اینکه معرفی کودک و یا هر فردی در هر سنی به عنوان نخبه از رسانه ملی به نفع آنها نیست، گفت: چرا که این فرد بعد از گذشت ۱۰ سال دیگر نخبه نیست و دیگر نمیداند چه کاری باید انجام دهد.
این محقق حوزه فیزیک، این امر را یکی از انحرافات بسیار اساسی جامعه مدنی ما دانست که به خصوص بعد از انقلاب دچار آن شدهایم، ادامه داد: به نظر من علت آن هم عقده حقارتی است که لااقل تصور میکنند دیگران آنها را عقب مانده میدانند و میخواهند اعلام کنند که اصلا عقب مانده نیستیم و میتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم.
وی اضافه کرد: این افراد فکر میکنند معرفی نخبگان در این زمینه میتواند به آنها کمک کند، در حالی که این امر بدترین کار ممکن است.
بروز بیاخلاقیها و نخبهپروری
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به بروز برخی از بد اخلاقیهای علمی در کشور، خاطر نشان کرد: زمانی که معنای علم مدرن، فناوری، پیشرفت صنعتی را ندانیم و ندانیم که در چند صد سال گذشته در دنیا چه اتفاقاتی رخ داده، از این رو عقده حقارت و عقده خود کوچک بینی ما رشد میکند و ما از آن طرف بوم پرت میشویم و درصدد هستیم مهم بودن خود را به اثبات برسانیم.
وی با بیان اینکه اثبات مهم بودن خود را در انتشار تعداد مقالات زیاد میدانیم، اظهار کرد: این رویکرد کمک خواهد کرد به کسانی که در معرض انحراف هستند، منحرفتر شوند و به تقلب روی بیاورند.
منصوری، ایجاد شرکتهایی برای تولید مقالات را دستاورد چنین رویکردی دانست و گفت: اینکه زمینه رشد این رویکردها در کشور فراهم است، بخشی مربوط به احساس حقارت در ما است، ضمن آنکه اطلاع نداریم که علم چگونه رشد میکند.
وی با بیان اینکه علم در دنیا “سالم سازی” میشود، ادامه داد: از این رو این گونه نیست که با تصویب یک قانون در مجلس بتوانیم علم را سالم سازی کنیم و این بد اخلاقیها بخشی از انحرافات است.
جداسازی نخبگان در کنار ارائه تسهیلات نخبگان
این محقق حوزه نجوم، در خصوص اثرات اعطای تسهیلات به نخبگان، توضیح داد: وقتی که بپذیریم نخبگی در یک فرآیند خاصی کشف میشود، مشکلات در این زمینه حل میشود. به عنوان مثال وقتی فردی میخواهد نشان دهد که نجار خوبی است، باید در محیطی که نجاران حرفهای هستند، رشد کند و نشان دهد که بهتر از سایرین است.
منصوری ادامه داد: از این رو برای اینکه بتوانیم استعدادهای مختلف انسانها را کشف کنیم و بفهمیم که در چه زمینهای استعداد دارند، باید آنها در معرض فرآیندهای مرتبط با استعدادشان قرار دهیم. به این معنی که باید محیطهایی برای انجام کار حرفهای در کشور ایجاد شود تا جوانان علاقهمند بتوانند در این محیطها رشد یابند و استعداد آنها شکوفا شود.
وی با تاکید بر اینکه این رویکرد در همه حوزههای علمی و صنعتی صادق است، گفت: این در حالی است که ما در این زمینه اقدام نکردیم و در بخشهای حرفهای چون صنعتی، دانشگاهی و خدماتی اجازه ندادیم “مکان نخبه” و مکانهایی که بهترین آدمها بهترین کارها را انجام دهند، ایجاد شود تا این اماکن فرآیند رشد جوانان را ایجاد کنند.
منصوری با اشاره به ویژگیهای این اماکن حرفهای، توضیح داد: اگر کارخانههای بزرگی در استانی داریم که انواع و اقسام فعالیتهای صنعتی در آن صورت میگیرد که برخی از فعالیتهای صنعتی آن قابلیت رقابت با سایر کشورها را دارد، باید اجازه دهیم این امکان رشد یابد.
به گفته وی چنین شرایطی موجب میشود که جوانی در دورترین نقاط کشور وقتی به زمینهای علاقه دارد، میداند که برای رشد بیشتر باید به این کارخانه برود و حرفه مورد نظر را یاد بگیرد.
استاد دانشگاه صنعتی شریف با ابراز تاسف از اینکه چنین اماکنی در کشور نداریم، خاطر نشان کرد: ما همه حوزهها چه دانشگاه، چه صنعت و چه در بخش خدماتی را در حد متوسط و متوسط رو به پایین نگه داشتیم که این امر موجب شده است که اجازه داده نمیشود فردی که به سیاست علاقه دارد، رشد کند و ارتقا یابد و این شده که ما اکنون حزبی نداریم که فرد در آن رشد کند.
وی با بیان اینکه در چنین شرایطی نخبگی ایجاد نخواهد شد، با طرح این سوال که چرا جوانان کشور تمایل به مهاجرت دارند؟ افزود: بخشی از دلایل آن به دلایل اقتصادی و رفاهی است؛ ولی مهمترین دلیل آن این است که جوانان امکان رشد در خود نمیبینند، از این رو به جایی میروند که امکان رشد برای آنها وجود داشته باشد.
پیشنهاداتی برای رشد بهتر نخبگی در کشور
منصوری در پاسخ به این سوالکه بهترین روش برای اینکه فرد بتواند نخبگی خود را نشان دهد، گفت: برای این امر فرد باید سعی کند که وقتی در زمینهای علاقه دارد، افراد، نهادها و گروههایی که در آن زمینه فعال هستند را پیدا کند و خود را به آنها نزدیک کند.
وی با بیان اینکه این امر برای هر حرفهای حتی علم صادق است و من علم را “حرفه” میدانم، اظهار کرد: فرد باید به این گروهها نزدیک شود تا بتواند از افرادی که تجربه بیشتر و فن بهتری را بلد هستند، یاد بگیرد و تا آنجایی که میتواند در زمینه حرفهای خود رشد کند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی با ابراز تاسف از اینکه در کشور نهادهای حرفهای و علمی نه در علم و نه حتی در مذهب ایجاد نشده است، ادامه داد: به نظر من دولت به اندازهای گرفتار است که نمیتواند ۱۰ تا ۲۰ سال آینده به چنین اموری برسد. از این رو باید افراد خیر که امکاناتی دارند، به این زمینهها توجه کنند.
منصوری با تاکید بر اینکه باید توجه به ایجاد مکانهای حرفهای بسیار مهمتر از بیمارستان سازی و مدرسه سازی شود، یادآور شد: باید به سمتی برویم که همه افراد طی فرآیندی در آن رشد کنند. در این مسیر باید خیرین را متقاعد کنیم تا چنین نهادهایی را ایجاد کنند و موجبات رشد جوانان را در آینده فراهم کنند.
وی با بیان اینکه کشور با مشکلات زیادی مواجه است، گفت: ولی از میان خیرین افرادی هستند که این موضوع را درک میکنند و باید پا به میدان بگذارند و به نظر من این زمینه بهترین زمینهای است که خیران میتوانند انجام دهند.
این محقق با تاکید بر اینکه ما باید در تعریف نخبه دقت کنیم، افزود: ما انحرافات زیادی در این زمینه داشتیم و دولت شاید تا دههها توان رسیدگی به این امر را نداشته باشد، از این رو خیران میتوانند این نهادها را ایجاد کنند تا مدلی برای دولت باشد و از سوی دیگر دولت نیز باید اجازه رشد را به خیرین بدهد.
منبع: ایسنا
زندگی نامه پیامبر اسلام(ص) پیش از رسالت: نقد و بررسی آراء رژی بلاشر
نویسنده: هادی عالم زاده و زیبا شفیعی خوزانی
تاریخ و تمدن اسلامی، سال دهم، شماره نوزدهم، بهار و تابستان ۱۳۹۳ بیشتر بخوانید
یاد گذشته و اندیشه آینده در تاریخ ایران و صنعت نفت ایران
کتاب یاد گذشته و اندیشه آینده در تاریخ ایران و صنعت نفت ایران مجموعهای از مقالات محمد علی موحد مورخ و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران است.
موحد وظیفه مورخ را بازسازی هنرمندانه گذشته همراه با اندیشه و فکر دانسته و معتقد است مورخ امروزی باید در برابر رویدادهای تاریخی اهل چون و چرا باشد. او دو آفت تاریخنگاری را درآمیختن تاریخ به افسانهپردازی و گزینشی عمل کردن در نقل اسناد میداند.
مقاله «کسروی و تاریخ مشروطه او» اولین مقاله از 10 مقاله نویسنده در کتاب است. وی به جنبههای گوناگون شخصیت احمد کسروی پرداخته و تامل و تحقیق او را در زمینه پژوهشهای تاریخی نقد و داوری میکند، اما «تاریخ مشروطه» او را از نظر علمی قابل قیاس با دیگر پژوهشهای تاریخی کسروی نمیداند و اعتبار کمتری برای آن قائل است.
«ناگفتههایی از ماجرای یکصد ساله نفت» عنوان مقاله دوم کتاب است. عنوان مقاله بعدی کتاب «چرا برتراند راسل اوقاتش از دست مصدق تلخ بود؟» نام دارد. راسل فیلسوف انگلیسی در دو جا از کتاب خاطراتش، به ایران اشاره میکند. یکی آن گاه است که ناصرالدین شاه در سفر فرنگ خود به انگلستان میرود و دیگری اشاره راسل به تلاش مصدق برای ملی کردن صنعت نفت ایران است. این دو مورد دستاویزی است تا موحد در مقاله خود به نگرش کلی انگلیسیها درباره ماجرای ملی شدن نفت ایران بپردازد.
عنوان مقاله دیگر «بازخوانی پرونده اتحاد اسلام نادر» است. مقاله مذکور درباره کشاکشهای مذهبی میان ایران و عثمانی و تلاش نادرشاه افشار برای حل آن اختلافات است. مقاله «ملاحظات آسیبشناسانه در تاریخنویسی ایران» نشان از توجه موحد به مساله دشوار تاریخنویسی دارد. «فصلی از تاریخ تحولات حقوقی ایران» مقاله کم و بیش مفصلی درباره مجموعه احکام چنگیزخان مغول است.
مقاله «رضاخان سردار سپه: از فرماندهی کل قوا تا اریکه سلطنت» درباره برآمدن رضاخان و نقش انگلیسیها در برکشیدن اوست و نیز روایت مخالفان سلطنت رضاخان درباره تلاشهای او برای رسیدن به قدرت است. «جزایر سهگانه، طبل بلند و میان تهی دعوی شیوخ» مقالهای درباره جزایر سهگانه خلیج فارس و تعلق تاریخی آنها به ایران است. دو مقاله پایانی این کتاب «غبارانگیزی های تازه در روایت کودتای 28 مرداد» و «از پشت پرده مذاکرات نفت» مسائل صنعت نفت ایران را مورد بررسی قرار داده است.
یادگار زریران: متنی حماسی از دوران کهن
آثار بازمانده به زبان پهلوی ساسانی را معمولا به دو دسته متون دینی و غیر دینی تقسیم میکنند. گرچه در همه این آثار که بدان نام ادبیات پهلوی زردشتی نیز دادهاند، هالهای از باورهای دینی زرتشتی را میتوان یافت اما چون در تعدادی از این متون مستقیما از مطالب دینی سخن به میان نمیآید، عنوان متون غیر دینی برای آنها برگزیده شده است.
یادگار زریران رساله کوچکی است به زبان پهلوی ساسانی، ظاهرا به نثر همراه با شعر، اثری حماسی که اصل پارتی دارد، چون در خلال آن واژگان، ترکیبات و ساختارهای زبان پارتی را میتوان دید.
این اثر کهنترین تعزیهنامه و نمایشنامه ایرانی به شمار میآید و قطعهای است احتمالا از یک رشته حماسههای ایرانی که به همت گوسانهای پارتی تا دوره ساسانی به طور شفاهی زنده بودهاند. یادگار زریران همچنین شرح جنگ ایرانیان با خیونان در دوره گشتاسب، شاه ایران و ارجاسب خداوندگار خیونان است.
ژاله آموزگار پیشگفتاری مفصل بر این کتاب نوشته و از مهمترین اطلاعاتی که در این کتاب آمده، پانویسها و توضیحهایی درباه واژههای پهلوی است که مترجم به آن افزوده و در «انجامه» کتاب نیز اطلاعات گستردهتر و آگاهیهای بیشتری درباره نامهای مختلف در اختیار مخاطب قرار داده است.
دقیقی این داستان را به شعر در آورده است و فردوسی سروده دقیقی را به طور کامل در شاهنامه گنجانده است. گرچه سروده دقیقی با متن پهلوی یادگار زریران مطابقت کامل ندارد ولی در بسیاری از موارد همسانند.