مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی میلاد اندیشه پایدار برگزار می کند:
در 14 جلسه
در چه جهانی زندگی می کنیم؟ چه تاریخی داریم؟ زیست اخلاقی چه فوایدی دارد؟ دین چیست و چه هدفی دارد؟ معنای زندگی چیست؟
و در نهایت، چگونه زندگی سرشار از لذت و شادی و پویایی داشته باشیم؟
مدرس: دکتر سعید عدالت نژاد
شروع کلاس ها از 24 مهرماه سال 97، سه شنبه ها ساعت 17-20
تلفن: 22385590-021
آدرس: بزرگراه یادگار امام، ایثارگران شمالی، شهرک کیهان، خیابان نیلفوفر 1، پلاک 38، واحد 2
نتایج جستجو:
نخستین آشنایی مسلمانان شبه قاره هند با اندیشه وهابیت
نویسنده: محسن معصومی، محمدعلی کاظم بیگی، فرهاد حاجری
تاریخ و تمدن اسلامی، سال یازدهم، شماره بیست و دوم، پاییز و زمستان 1394 بیشتر بخوانید
سنجری، حشمت، موسیقی دان و آهنگ ساز ایرانی
نویسنده: ولی الله کاووسی
دانشنامه جهان اسلام، جلد 24، 1396
سنتور، سازی ذوزنقه ای از خانواده زهی مطلق
نویسنده: شهاب منا
دانشنامه جهان اسلام، جلد 24، 1396
سابقۀ سنتور به چه تاریخی بازمی گردد؟ آیا فارابی مؤسس این ساز بوده است؟ آنچه در متون دورۀ صفوی «سنتور» خوانده شده «سنتور» بوده یا «شیپور»؟ سنتور چه نوع سازی است؟ پاسخ این سؤال ها و دهها نکتۀ دیگر دربارۀ سنتور را در این مقاله بخوانید.
رونمایی، معرفی و نقد کتاب: تورات، انجیل و قرآن
رونمایی، معرفی و نقد کتاب: تورات، انجیل و قرآن: سه کتاب، دو شهر و یک داستان
با حضور مؤلف کتاب پروفسور دکتر آنتون وسلز (متولد 1937)، استاد بازنشسته مطالعات اسلامی دانشگاه آمستردام
در سه شهر ایران برگزار می شود:
1- تهران: پژوهشکده مطالعات قرآنی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی و انجمن علمی ترجمه و زبان های خارجی حوزه علمیه:
ناقدان: دکتر فروغ پارسا، دکتر سعید عدالت نژاد و دکتر لیلا هوشنگی
زمان: شنبه 14 مهرماه 1397 ساعت 14 تا 17
مکان: بزرگراه کردستان، خیابان دکتر صادق آیینه وند (64 غربی)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن اندیشه
2- قم: انجمن علمی ترجمه و زبان های خارجی حوزه و دانشگاه ادیان و مذاهب
ناقدان: حجة الاسلام علی محمد رضایی اصفهانی، حجة الاسلام حبیب رضا ارزانی، حجة الاسلام رضا برنجکار و دکتر فاطمه توفیقی
زمان: شنبه 15 مهر ماه 1397 ساعت 15 تا 18
مکان: قم، بلوار جمهوری اسلامی، کوچه دوم فرعی اول، سالن کنفرانس انجمن های حوزه علمیه
3- اصفهان: انجمن علمی ترجمه و زبان های خارجی حوزه و دانشگاه اصفهان، دانشکدۀ الهیات
ناقدان: دکتر رضا شکرانی، دکتر امیر احمد نژاد، حجة الاسلام حبیب رضا ارزانی
زمان: سه شنبه 17 مهر ماه ساعت 10 تا 13
مکان: دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات، تالار دکتر ربانی
ورود برای عموم در همۀ برنامه ها آزاد و رایگان است.
واژه های ایرانی در نوشته های باستانی
عبری – آرامی – کلدانی همراه با اعلام ایرانی
شهرام هدایت در کتاب پیش رو به بررسی و کاوش واژه های ایرانی در زبان های باستانی پرداخته و سه زبان عبری، آرامی و کلدانی را مورد تحقیق قرار داده است. نگارنده از منظر ریشه شناسی این پژوهش را انجام داده است. او در مقدمه ی کتاب می گوید که همسانی و یکسانی ریشه ی برخی واژه های آریایی با واژه های دیگر زبان های باستانی بیان گر این است که این زبان ها با یکدیگر پیوند داشته اند و اما او می افزاید که مشخص نیست ریشه ی این پیوند در و از کجا بوده است. به هر روی هدایت، کوشیده است تا پژوهشی در باب واژه شناسی انجام دهد و در این راه به متون کهن نیز توجه داشته است و از آنان استفاده کرده است.
سمندریان، حمید، کارگردان، مدرّس نمایش و مترجم ایرانی
نویسنده: نرگس یزدی
دانشنامه جهان اسلام، جلد 24، 1396
خدا و شر: درسنامۀ مسألۀ شر
وجود شر همواره چالشی برای بشر بوده و سوال های بسیاری را با خود به همراه داشته است. یکی از آن سوال های مهم، که بخش مهمی از رشته فلسفه دین به آن اختصاص دارد، سازگاری شر با وجود خدا است. آیا منطقا وجود خدا با شرور، به ویژه رنج، قابل جمع است؟ پاسخ خداباوران به کسانی که از جهان آکنده از درد و رنج ناراضی اند چه خواهد بود؟
کتاب خدا و شر، با زبانی روشن و به روش تحلیلی به بررسی ابعاد رابطه شر و خداباوری پرداخته است. در این اثر استدلال های مهم و تقریرهای امروزین مسئله شر علیه خداباوری بررسی و تحلیل شده است.
تراژدی جهان اسلام: عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامه نویسان، مستشرقان و ایرانشناسان
هدف من در این کتاب، گردآوری و تدوین دادههایی تاریخی از روند پیدایش، تکوین، تطور و توسعه آیینهای عزاداری شیعی بوده است؛ دادههایی که درفهم منطق پیدایش و تغییر در مناسک شیعی به کار آیند.
این کتاب، یک پژوهش تاریخی است. من مورخ نیستم. کار من پژوهش اجتماعی است. اما ضرورتی من را به سمت انجام چنین پژوهشی سوق داد. فرضیه من ـ که در کتاب «رسانه شیعه» هم به تفصیل آن را شرح دادهام ـ اینست که عزاداری بهعنوان مهمترین بعدِ مناسکی شیعه مدام در حال تغییر بوده و در هر عصر، صورت و فرمی داشته (و خواهد داشت) متأثر از مجموعه شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی جامعه (بهطور عام) و ویژگیها، نیازها و مقتضیات دینداری و دینداران آن عصر (بهطور خاص). برای سنجش این فرضیه، نیاز به ترسیم خط تاریخی واحدی از داشتم و برای این کار هم نیاز به انبوهی دادههای تاریخی که نقطه نقطه آن خط را تشکیل دهند. ازآنجاکه از دوره صفویه تا حداقل میانه قاجار، منابع اصلی و دست اول حیات اجتماعی جامعه ایران گزارشهایی است که غیرایرانیان (عمدتاً اروپاییان و مستشرقان) براساس مشاهدات و تجاربشان از سفر و اقامت در ایران نگاشتهاند، ناگزیر به سراغ این منابع رفتم. در این قریب به یک دهه، به شیوه اکتشافی، کوشیدم حتیالامکان هر منبعی که از نویسندگان و مستشرقان در موضوع تاریخ و فرهنگ اسلام، تشیع و ایران ترجمه شده و میشود را بیابم و حریصانه بکاوم تا مگر به دادهای ولو جزیی و گزارش و روایتی ولو گذرا و مختصر از عزاداری دست یابم.
درمجموع برای نگارش کتاب «تراژدی جهان اسلام»، حدود ۵۰۰ منبع فارسی (اعم از کتاب و مقاله) و بیش از ۱۵۰ منبع به زبانهای دیگر، به قلم بیش از ۳۱۰ نفر از مستشرقان، ایرانشناسان و سفرنامه نویسان را بررسی کردهام. این بررسی، منجر به یافتن اشارات، گزارشها و تحلیلهایی از ۱۸۲ نفر شده است که آنها را در این کتاب آورده و نقد و بررسی کردهام.
این کتاب دو بخش اصلی دارد. در بخش نخست، گزارشها و توصیفات سفرنامه نویسان خارجی از تجربه حضور در مراسم عزاداری و نیز اسناد تصویری مرتبط با این مراسم (اعم از عکس و نقاشی) گردآوری شده است. این دادهها، در ۸ فصل تدوین شده؛ مقاطعی که عزاداری در هرکدام آنها کیفیت و تعریف و تشخص مستقلی داشته است. در هر فصل، ابتدا توضیحی درباره زمینه تاریخی ـ فرهنگی و وضعیت کلی برگزاری آیین عزاداری در آن مقطع آورده شده است. سپس گزارش آماری از وضعیت اسناد و گزارشهای هر فصل (تعداد گزارشها و پراکندگی زمانی و جغرافیایی آنها، تعداد گزارشنویسان و مشخصاتشان ازجمله جنسیت، ملیت و دلیل سفر به ایران) ارایه شده است. در ادامه، ویژگیهای برجسته عزاداری در آن مقطع براساس محورهای مشترک گزارشها برشمرده شدهاند. پس از این مقدمات، در زیرفصلهای مستقل، متن کامل گزارشها بهترتیب تاریخ ثبتشان، همراه با معرفی نویسنده و منبع، بررسی، نقد و ارزیابی شدهاند.
در بخش یکم، مجموعاً ۲۸۶ گزارش و سند درباره کیفیت عزاداری در ادوار مختلف آمده است که ۲۱۶ مورد آنها گزارش مکتوب و ۷۰ مورد نیز گزارش و سند تصویری است.
در بخش دوم کتاب، آثار نظری و تحلیلی ۴۰ نفر از مستشرقان و ایرانشناسان در موضوع آیینها و مراسم عزاداری را بررسی کردهام. البته احصای منابع تحلیلی در این موضوع، بهجهت فقر ترجمه منابع شیعهپژوهی در مقایسه با گزارشهای تاریخی که در بخش یکم بررسی و تدوین شدهاند، ناقصتر است. اما درمجموع، میتواند منظری کلی از مهمترین نمونههای ادبیاتی که با موضوع تحلیل عزاداری توسط پژوهشگران غیرمسلمان تولید شده است را پیش روی مخاطبان قرار دهد.
*
از صفحۀ آقای محسن حسام مظاهری
برای نقد کوتاهی دربارۀ این کتاب اینجا را کلیک کنید.
تراژدی جهان اسلام
عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامهنویسان، مستشرقان و ایرانشناسان: از صفویه تا جمهوری اسلامی
فرضیه مؤلف در این کتاب این است که عزاداری بهعنوان مهمترین بعدِ مناسکی شیعه مدام در حال تغییر بوده و در هر عصر، صورت و فرمی داشته (و خواهد داشت) متأثر از مجموعه شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی جامعه (بهطور عام) و ویژگیها، نیازها و مقتضیات دینداری و دینداران آن عصر (بهطور خاص). او سپس برای سنجش این فرضیه، نیاز به ترسیم خط تاریخی واحدی از این واقعه داشته و برای این کار نیاز به انبوهی دادههای تاریخی که نقطه نقطه آن خط را تشکیل دهند. مظاهری در بخش اول کتاب به جمع آوری منابعی از گزارشها و تصویرهای غیرایرانیان عمدتا غیرمسلمان از دوره صفویه تا قاجار و سپس از دورۀ پهلوی تا جمهوری اسلامی پرداخته و سپس در بخش دوم آثار نظری و تحلیلی ۴۰ نفر از مستشرقان و ایرانشناسان در موضوع آیینها و مراسم عزاداری را بررسی کردهاست. البته به گفتۀ خودش احصای منابع تحلیلی در این موضوع، بهجهت فقر ترجمه منابع شیعهپژوهی در مقایسه با گزارشهای تاریخی که در بخش یکم بررسی و تدوین شدهاند، ناقصتر است. اما درمجموع، میتواند منظری کلی از مهمترین نمونههای ادبیاتی را که با موضوع تحلیل عزاداری توسط پژوهشگران غیرمسلمان تولید شده است پیش روی مخاطبان قرار دهد.
اما مهمترین نکته دربارۀ این کتاب پر حجم 1750 صفحه ای این است که مخاطب آن چه کسانی می تواند باشد. مردم عادی که به این قبیل کتاب خوانیها علاقه نشان نمی دهند و برایشان اهمیت ندارد که فلان غیرمسلمان از دوستی و محبت ایرانیان نسبت به اهل بیت و بویژه امام حسین و نهضت عاشورا چه گفته است. برای محققان قلمروهای تاریخ و جامعه شناسی هم ارجاع به منابع در پانویسها و در صورت لزوم نقل قول مستقیم کوتاه آنها کفایت می کند و نیاز به نقل قولهای طولانی ندارند (حداکثر کتابی در دویست صفحه). محققان در پی آنند که تحلیلهای مؤلف از این داده ها را بدانند. به ویژه اگر آنها ببینند در این صفحات پر حجم کتاب (که شبیه کپی پیست شده اند) گزارش ها و ترجمه های گزینشی (که البته در فضای ایران گریزی از آن نیست) با همان شکل مغلوط اصلی به این کتاب منتقل شده اند و ببینند شرح حال مستشرقان با تبعیت از رویکرد ادوارد سعید به شرق شناسی (برای نمونه ص1331) و با همان نقاط ضعفی که در منابعی نظیر عبدالرحمان بدوی و خیرالدین زِرِکلی و ویکی پدیا میتوان یافت و بدون نگاه انتقادی کم و بیش نقل شده اند، تحقیق و کتاب درنظرشان آکادمیک و قابل توجه نمی نماید. تحلیلهای اندک مظاهری در جاهای مختلف در این کتاب چیزی جز تأیید فرضیه اش مبنی بر ارائه تنوع در صورت و فرم عزاداریها در دورانهای مختلف نیست. درونمایه ای که در کتاب قبلی او رسانه شیعه هم میتوان یافت. در مجموع میتوان گفت کتاب تراژدی در جهان اسلام یک اثر پژوهشی نیست ولی منبع خوبی برای دانستن اطلاعاتی است که میتواند دستمایۀ محققان برای تحلیلهای بیشتر و عمیقتر باشد. سعید عدالت نژآد
پاسخ به یادداشت نقد: پژوهشگر ارجمند آقای دکتر سعید عدالتنژاد یادداشتی کوتاه در نقد و ارزیابی کتاب «تراژدی جهان اسلام» نوشتهاند که لینک آن را در کامنت میتوانید بخوانید. قبل از هر چیز از توجه ایشان سپاسگزارم و از نکات ایشان بهره بردم. اما چند نکتهای در پاسخ به آن یادداشت: 1 نقد ایشان با این جملات آغاز میشود: «فرضیه مؤلف در این کتاب این است که عزاداری بهعنوان مهمترین بعدِ مناسکی شیعه مدام در حال تغییر بوده و در هر عصر، صورت و فرمی داشته (و خواهد داشت) متأثر از مجموعه شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی جامعه (بهطور عام) و ویژگیها، نیازها و مقتضیات دینداری و دینداران آن عصر (بهطور خاص)». این نشان میدهد ناقد محترم، در همین سطرهای نخست به خطا رفته است. شاید هم بیان من بهاندازهی کافی رسا نبوده است. چون در همان آغاز مقدمهی کتاب (ص 21) نوشتهام که این فرضیهی من در کتاب «رسانه شیعه» است (نه کتاب «تراژدی…») تا نسبت دو کتاب را توضیح دهم. در همان مقدمه و نیز در چند جلسهای که تاکنون برای نقد کتاب برگزار شده توضیح دادهام که من یک پروژهی پژوهشی شخصی دارم که از حدود سال 81 آغاز شده، با هدف بررسی روند تغییرات مناسک عزاداری شیعیان در ایران و فهم منطق این تغییرات. فرضیهای که در مقدمه نوشتهام و ناقد محترم نقل قول کردند درحقیقت فرضیهی کلی پروژهی من است و در راستای ادامه و تکمیل رسانه شیعه. من برای سنجش این فرضیه طبعاً به دادههای کافی نیاز داشتم و برای همین چند پروژهی خرد ذیل پروژهی اصلی تعریف کردهام. گردآوری گزارشهای مستشرقان از عزاداری یکی از آن چند پروژه است که قرار بوده دستهای از دادههای موردنیازم را تأمین کند. گردآوری و تدوین گزارشهای رجال، آرای فقها، روایات، گزارشهای مطبوعات و چند مورد دیگر را هم در دستورکار دارم و برای هرکدام پروژهای تعریف کردهام و هریک در مرحلهای از انجام به سر میبرند. این روزها هم سرگرم نهاییکردن گزارش یکی از همین پروژهها هستم که انشاءالله در سال آینده منتشر خواهد شد. طبق برنامه و اگر مشکلی پیش نیاید و بتوانم ادامه دهم، برآوردم اینست که انشاءالله این پروژهها تا سال 1410 به پایان برسند. به عبارت دیگر من یک بازهی حدوداً سیساله برای خودم تعریف کردهام تنها ناظر به گردآوری و تدوین و تنظیم دادههایی که امید دارم نهایتاً در بررسی فرضیهام بهکار آیند. اگر عمری بود. بعد از پایان این چند خردهپروژه، یعنی از 1410 به بعد تازه کار اصلی من یعنی تحلیل جامعهشناختی آغاز میشود. با این اوصاف، چنانکه در مقدمهی کتاب هم نوشتهام، انتشار تراژدی جهان اسلام مثل آن است که یک محقق حین تحقیق دادههایش را مستقلاً جهت استفادهی دیگر محققان همحوزهاش منتشر کند. نوعی بهاشتراکگذاری داده و تحلیلهای خرد حین انجام تحقیقی کلان. اینکه چقدر این اشتراکگذاری مفید و لازم بوده را پژوهشگران حوزهی مناسک شیعی باید قضاوت کنند و امیدوارم آنها قضاوتی مشابه ناقد گرامی نداشته باشند. این اندازه میدانم که اگر مشابه چنین پژوهشی موجود بود، نیاز نبود کسی مثل من که رشته و حوزهی اصلی کارش هم جامعهشناسی است، هفت سال از عمرش را صرف انجام این پژوهش کند و حداقل به اندازهی هفت سال زودتر میتوانستم تحلیل نهاییام را آغاز کنم. 2 ناقد گرامی این پرسش را طرح کردهاند که «مخاطب کتاب چه کسانی میتواند باشد؟» و در ادامه مشخصاً از دو دسته مخاطب نام بردهاند: «مردم عادی» که به زعم ایشان «به این قبیل کتابخوانیها علاقه نشان نمیدهند و برایشان اهمیت ندارد که فلان غیرمسلمان از دوستی و محبت ایرانیان نسبت به اهل بیت و به ویژه امام حسین و نهضت عاشورا چه گفته است»؛ و دوم «محققان قلمروهای تاریخ و جامعهشناسی» که به نظر ایشان برایشان «ارجاع به پانویسها» کفایت میکرد. به نظر میرسد کتاب من، مثل هر کتاب دیگر و ازجمله مثل کتابهای خود آقای دکتر عدالتنژاد یک دسته مخاطب عام و نامشخص میتواند داشته باشد که به هردلیل، از علاقهی شخصی و یا از سر تصادف یا هرچه به سراغ کتاب خواهند رفت، و یکسری مخاطب خاص که هر مولفی حین نگارش آن را درنظر دارد. روشن است که من برای مردم عادی این کتاب را ننوشتهام. فیزیک کتاب و زمینهی انتشارش (در مجموعه #کتابهای_سرو که مطالعات شیعهشناسی است) هم این را نشان میدهد. البته برخلاف نظر ناقد محترم گمان میکنم استبعادی ندارد که مخاطب عام هم از کتاب بهرهی خودش را ببرد. آن مخاطب عام میتواند از یک علاقمند به تاریخ که ممکن است فقط برشهای نقل قول کتاب را بخواند باشد تا یک کارگزار مذهب (مبلغ دینی، روحانی، مداح) که بخواهد پیشینهی تاریخی حوزهای که بدان اشتغال دارد را بیشتر بشناسد تا دیگر اقشار. اما در مورد محققان باز امیدوارم آنها قضاوتی متفاوت از ارزیابی دکتر عدالتنژاد داشته باشند. باید صبر کرد و واکنش دیگر محققان را دید. خصوصاً مخاطبان مشخصی که من درنظر داشتم یعنی پژوهشگران حوزه مطالعات اجتماعی تشیع و مناسک شیعی. گمان من اینست که چنین منبعی برای این دسته از محققان راهگشا و مفید است و هم میتواند آنها را از صرف وقت و انرژی مستقل برای گردآوری و تنظیم چنین دادههایی تا حد زیاد بینیاز کند و هم الهامبخش پژوهشهای تازه باشد. دلیل آوردن متن کامل گزارشها همین بوده که این دادهها برای پژوهشهای بعدی خودم و دیگران فرآوریشده باشد. اینکه چنین خواهد شد یا نه را آینده مشخص خواهد کرد. شاید حالا برای قضاوت زود باشد. 3 در مورد شرح حالهایی که در کتاب برای سفرنامهنویسان و مستشرقان آوردهام و آقای دکتر عدالتنژاد از آنها به «ویکیپدیایی» تعبیر کردهاند، در مقدمه توضیح دادهام که چه ضرورتی برای آوردن آنها بوده است. این کار، مبتنی بر یک پیشفرض معرفتشناسانه است. اینکه یکی از سنجههای ارزیابی روایتهای تاریخی نظیر گزارشهای مستشرقان از عزاداری، شناخت و بررسی زمینهی تولید روایتهاست از خود شخص راوی. 7 مشخصه را در مقدمه ذکر کردهام که میتوانند مانند دستگاهی به کار سنجش روایتهای نقلشده در کتاب بیایند. در تنظیم شرححالها و جداول کمکی هم این 7 مشخصه را مدنظر داشتهام. علاوهبر این، در مورد هر فرد، پس از آوردن شرح حالش و پیش از نقل قول گزارشش، دربارهی آن گزارش نوشتهام. هرچه گزارش و راوی مهمتر بوده، توضیحات بیشتری دادهام. اتفاقاً تنها به توصیف اکتفا نکرده و در موارد لازم یا آنجا که امکان ورود داشتهام، به نقد گزارشها هم پرداختهام. مثلاً استدلال کردهام که چرا فلان گزارش نمیتواند محل اعتنا باشد یا برعکس چرا فلان گزارش و تحلیل در بحث کتاب بسیار مهم است. یا فلان گزارش، اساساً انتحال است یا در تاریخ ذکرشده برای گزارش نمیتواند صحیح باشد و نظایر اینها. و این تازه منهای تحلیلهایی است که در آغاز هریک از فصول درباره کیفیت برگزاری عزاداری در هر مقطع آوردهام و در چشم ناقد محترم «اندک» جلوه کردهاند. البته ایشان در حاشیهی یادداشتتان (در صفحه فیسبوک) نوشتهاند که بررسی سه جلد کتاب را در 10 ساعت به انجام رساندهاند و این موارد نکاتی است که انتظار نمیرود در یک بررسی 10ساعته به چشم آیند. 4 در پایان ناقد محترم قضاوت کردهاند که «درمجموع میتوان گفت کتاب تراژدی در جهان اسلام یک اثر پژوهشی نیست ولی منبع خوبی برای دانستن اطلاعاتی است که میتواند دستمایهی محققان برای تحلیلهای بیشتر و عمیقتر باشد». این قضاوت ایشان است و برای من هم محترم. البته نمیدانم کدام تعریف از پژوهش و اثر پژوهشی مدنظر بوده است. گمان میکنم حتی اگر کتاب را به زعم ایشان صرفاً یک «تدوین» بدانیم و نه بیشتر (که به نظرم قضاوت شتابزده و نادرستی است)، نفس همین بررسی بیش از 450 منبع و استخراج دادههای قابل اعتنای تاریخی در موضوعی مشخص و گردآوری و تدوین و تنظیم آن دادهها خود پژوهش است و دقیقاً همان کاری است که انتظار میرود یک پژوهشگر انجام دهد. به عبارت دیگر ناقد محترم باید مشخص میکردند که کتابی با زیرعنوان «عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامهنویسان، مستشرقان و ایرانشناسان» باید حاوی چه مطالبی میبود تا اثر پژوهشی محسوب میشد که حالا نیست؟ درهرحال من هم مانند دکتر عدالتنژاد امیدوارم ثمرهی پژوهشی که زحمت بسیاری برایش کشیدهام، «منبع خوبی برای دانستن اطلاعاتی… [باشد] که میتواند دستمایهی محققان برای تحلیلهای بیشتر و عمیقتر باشد.»