نخستین کسی که متن کامل دو اثر شکسپیر را از انگلیسی به فارسی برگردانده ابوالقاسم خان ناصرالملک است. در واقع حاصل تمام جستوجوها، سیاهمشقها و تجربهها را در زمینۀ ترجمۀ آثار نمایشی فرنگی از زمانی که گزارش مردمگریز در استانبول و توسط میرزا حبیب اصفهانی به فارسی برگردانده شد تا دورۀ مشروطه که آثار بسیاری از نمایشنامهنویسان مختلف به فارسی ترجمه شد، باید در ترجمۀ داستان غمانگیز اتلو مغربی در وندیک جستوجو کرد، زیرا که مترجم به اظهار ناقدان، برگردانی زیبا، شیوا و تا حد ممکن دقیق از اثر جاودان شکسپیر به فارسی ارائه داده است.
برجستگی کار ناصرالملک وقتی بارزتر میشود که میبینیم چنین نثر رسا و زیبا و باطراوت و زندهای را در زمانهای پدید آورده است که روند فرسودهشدن نثر ادبی و تاریخی فارسی به هفتصدمین سال خود نزدیک میشده و طرز نویسندگی زشت و نارسا و کهنۀ دیوانیان رمق از هر نوشتهای گرفته بوده است و شگفتآور آنکه ناصرالملک خود سالها در زمرۀ همان دیوانیان به ترجمۀ شفاهی، به احتمال قوی به همان طرز دیوانی، مشغول بوده است. اما مایۀ فراوان از ادب فارسی و آگاهی از سیر تحول تفکر ادبی در جهان سبب شده است که در ترجمۀ او کمترین اثری از فرسودگی و نارسایی نثر آن زمان به چشم نمیخورد.
نتایج جستجو:
قانون اساسی مشروطۀ ایران و اصول دموکراسی
دموکراسی، یا حکومت مردم به وسیلۀ مردم، بر پایۀ آزادی و برابری استوار است. آزادی یعنی قدرت داشتن به انجام دادن هر کاری که به دیگران زیان نرساند. هر قدر ملت آزادتر باشد، نیروی مادی و معنوی دولت بیشتر است و به همین سبب در حکومت دموکراسی ملت نیرومند است و نیروی دولت بازتاب نیروی مردم است. برابری یعنی هر کس حق داشته باشد بر اساس استعداد و لیاقتهایش مدارج ترقی را طی کند و مانعی مثل نژاد، اعتقاد، رنگ و جنسیت راه او را سد نکند، نه به این معنا که استاد دانشگاه و کارگر حقوق و مزایای برابر داشته باشند.
نخستین هدف دموکراسی باید تهیۀ حداقل وسیلۀ معاش برای مردم باشد. همۀ مردم باید از نظر نان، مسکن و بهداشت آسودهخاطر باشند تا بتوانند متوجه مدارج عالی، دنیای وسیعتر، و عالیتر شوند. مردم عادی همه مسیح و بایزید بسطامی و گاندی نیستند تا از امور مادی یکسره بگذرند و زندگی خود را وقف امور معنوی کنند. حکومت دموکراسی نباید توقعی، بیرون از حد توانایی بشرعادی، از افراد مملکت داشته باشد. حکومتی که در تأمین معیشت مردم قصور میکند دیگر قادربه فراهم کردن موجبات رشد دموکراسی نیست. وظیفۀ دیگر حکومتِ دموکراسی تربیت مردم است، یعنی سطحِ فکری آنان را طوری بالا ببرد که زندگی را فقط امرار معاش ندانند و از کوتهنظریهای خودپرستانه، خودخواهی و برتریطلبی دوری جویند.
مصطفی رحیمی که در روزگار حیات خویش ناشناخته ماند شهرت خود را از یادداشتی با عنوان “چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟ دارد که در گرماگرم روزهای پس از انقلاب 1357 در خطاب به امام خمینی نوشت و از او خواست نام و سیرۀ حکومت را “جمهوری اسلامی” قرار ندهد. این تقاضا از سوی رهبر انقلاب و از سوی مردم شنیده نشد ولی سالها بعد با دیدن تجربۀ اسلام سیاسی همگان را متوجه استدلالهای رحیمی برای پیشنهادش کرد.
در این کتاب که ویرایش اول آن در سال 1347 منتشر شده است، مصطفی رحیمی اصول دموکراسی، تاریخ کوتاهی از تحقق آن در کشورهای آسیایی و اروپایی، تاریخی از اندیشۀ دموکراسی در ایران، تفسیر و تحلیلی از اولین قانون اساسی ایران که در دورۀ مشروطه نوشته شده و دهها مطلب خواندنی دیگر ارائه داده است. بیشک این کتاب پس از گذشت حدود پنجاه سال یکی از بهترین کتابها در موضوع حقوق اساسی است و خواندن آن توصیه میشود.
خاطرات تاجالملوک
خاطرات تاجالملوک متن مصاحبۀ شفاهی با تاجالملوک (همسر دوم رضاشاه و مادر محمدرضا پهلوی) است که به همت بنیاد تاریخ شفاهی ایران در لندن انجام شده است. این کتاب شرحی است خواندنی از زوایای زندگی شخصی و تحولات سیاسی ایران در زمان رضاشاه. تاجالملوک در خانوادۀ پهلوی هم زن بوده و هم همسر و هم مادر؛ و همین مسأله خاطراتش را چندوجهی و بااهمیت میکند. این گفتگو پس از حدود سی سال در ایران منتشر شده است و با این که گوینده در سن بالای هشتاد بوده است، اما خاطراتش یادآور نکاتی از دوران پنجاه و هفت سالۀ حاکمیت پهلوی است.
در این کتاب خاطرات وی از «آشنایی و ازدواج با رضاشاه، ازدواجهای سلطنتی، رجال دوران پهلوی، کودتای رضاخان میرپنج، تهران در دوران رضاشاه، رضاشاه و قوامالسلطنه، خاطراتی از رضاشاه، نخستین سقوط هواپیما در ایران، مناسک مذهبی در دوران رضاشاه، داستان دزدیدن مدرس، میهمانی رضاشاه به افتخار مصدق، اشغال ایران و تبعید رضاشاه، آخرین روزهای رضاشاه، اعضای خانواده و دوستان و دکتر محمد مصدق» مورد اشاره قرار گرفته است.
تاج الملوک اطلاعات و حافظۀ خوبی از حدود شش دهه حاکمیت پهلوی دارد؛ از خاطرات دیدار با استالین در تهران تا خاطرات شخصی رضاشاه و شخصیتهای دورۀ پهلوی، او در ابتدای گفتگو تأکید دارد که به درخواست نوهاش رضا پهلوی بنا ندارد دربارۀ فرح سخنی بگوید، ولی یکی دو جا گرچه کوتاه، نگاه خود را برملا میکند و او را بیریشه و بیاصل و نسب میخواند و بخشی از خرابیهای دوران شاه را متوجه فرح و اطرافیان وی میداند.
شازده احتجاب
هوشنگ گلشیری نویسندۀ رمان شازده احتجاب بیتردید در زمرۀ بارزترین چهرههای داستاننویسی ایران در قرن بیستم قرار میگیرد که رمان برجستۀ شازده احتجاب (1348) او را به شهرتی بسزا رساند.
این رمان با ساختاری پیچیده و پر از ابهام، تنها روایتگر زندگی یک شخص (خسرو احتجاب) نیست؛ بلکه نویسنده محور اصلی داستان را اضمحلال و فروپاشی خاندان قاجار قرار داده است و اطلاعات بسیاری دربارۀ خاندان قجری به خواننده میدهد. نویسنده با تکگوییهایی بینظیر که در داستان گنجانده، به شخصیتپردازی عمیقی دست زده است. شخصیتهای شازده احتجاب انسانهای بحرانزده، مردد، بیهویت و در جستوجوی هویتی تازه، مسخشده، خسته و درمانده، مرگاندیش و مأیوساند.
شازده احتجاب، آخرین بازماندۀ خاندانی اشرافی، آخرین شب زندگی خود را میگذراند. سر شب وقتی به خانه میآمده، مراد را دیده است؛ شاهدی که در تمام صحنههای مرگ حضور دارد و به تعبیری منادی مرگ به شمار میآید و اینک که یقین دارد زمان مرگش فرا رسیده، میخواهد خودش را بشناسد؛ بنابراین به سفری در رؤیا و تاریخ میرود، سفری که محرکش عکسهای بازمانده از گذشتگان است. فخرالنساء همسر درگذشتۀ شازده، مهمترین خاطرات را در ذهن او دارد و در حقیقت وجود او بیشترین دلیل برای رفتن شازده به گذشته است؛ زیرا تنها وسوسۀ ذهنی شازده شناخت فخرالنساء است. گذشته به شکل کابوسهایی هولناک و گاهی در ابهامی تاریک بر شازده ظاهر میشود.
سفر کسرا
مجموعۀ 23 داستان کوتاه فارسی
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
«این اولین بار نبود که قهرمان در مسابقههای جهانی شرکت کرده بود، اما اولین بار بود که به جای این که اول بشود دوم شده بود و اولین بار بود که استقبال به این مفصلی و گرمی بود، چون که اهل محل میخواستند به قهرمان خودشان بگویند که هیچ مهم نیست که اول نشده و دومی هم هیچ دست کمی از اولی ندارد. جلوی در خانۀ قهرمان یک تاقنصرت زده بودند و جلوی در باشگاه ورزشی محله یک تاقنصرت دیگر زده بودند. سر راهش گاو و گوسفند قربانی کردند و دایره و دنبک زدند و همۀ اهل محل ساعتها در دو طرف خیابان سر پا ایستادند چشم به راه آمدن قهرمان… و قهرمان که آمد، از سر و کول هم بالا میرفتند تا او را بهتر ببینند… قهرمان میان مردم مثل این بود که قهرمان اول دنیاست. گریه میکرد، همۀ مردم گریه میکردند. میخندید، همۀ مردم میخندیدند. قهرمان اول دنیا روی دست مردم، معلوم نبود چرا گریه میکرد و چرا میخندید.»
چرند و پرند
چرند و پرند مجموعه نوشتههای طنز اجتماعی و سیاسی علیاکبر دهخدا است که در قالب داستان کوتاه، اعلامیه، تلگراف، گزارش خبری و… نوشته شده است. این نوشتهها از ۱۷ ربیعالثانی ۱۳۲۵ ه.ق تا ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۳۰ مه ۱۹۰۷ تا ۲۰ ژوئن ۱۹۰۸) یعنی در فاصلۀ زمانی بین پیروزی انقلاب مشروطیت و شروع استبداد صغیر در ۳۲ شمارۀ هفتهنامۀ صوراسرافیل به مدیریت جهانگیرخان شیرازی، و در سه شمارۀ صوراسرافیل به مديريت خود دهخدا در سوییس منتشر میشد.
نوشتههای دهخدا در صوراسرافیل با نامهای طنز دخو، خرمگس، سگ حسن دله، غلام گدا، آزادخان، آزادخان کرد کرندی، علی الهی، کمینه اسیرالجوار، دخو علیشاه، خادم الفقرا، دخو علی، رئیس انجمن لات و لوتها، نخود همه آش، برهنه خوشحال، دمدمی، اویارقلی، و جناب ملااینکعلی امضا شدهاست، كه این شخصیتها در روایتها حضور داشتند.
شوخطبعی ذاتی و استعداد دهخدا در بیرونکشیدن تناقضات و خصوصیات مضحک جامعه و توانایی او در پرداختن به این نکات نوشتههای او را ممتاز ساختهاست. علاقۀ دهخدا به مسائل روز جامعه و شناخت عمیق او از ذهنیت و طرز فکر ایرانی و احساس همدردی و همراهی او با جامعۀ ایرانی باعث میشد تا او بیرحمانه به تمامی سوژههای متعدد سیاسی و اجتماعیای که باعث عقبماندگی ایران میدانست حمله کند؛ فساد و ناکارآمدی در دولت و مجلس، دولتمردان نالایق، رابطۀ دولت و ملت، نفوذ خارجی، ستم و بیعدالتی مرسوم، تحدید آزادی بیان، جهل و آمادگی مردم برای فریبخوردن، دورویی، روزنامهنگاران فاسد، وضع اسفناک راهها، شکاف بین فقیر و غنی، خرافات، عدم وجود آموزش برای زنان، عدم وجود امکانات آموزشی کافی برای کودکان و… همه موضوع نقدهای بیرحمانۀ او بود.
دهخدا با برگزیدن زبان محاوره در نوشتههایش از سبک نگارش پیچیده و رایج زمان خود اجتناب کرد و با بهکاربردن اصطلاحات روزمره، زبان نوشتاری قدرتمندی پایهگذاری کرد. او از پیش قراولان نثر مدرن فارسی محسوب میشود.
ایران: برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها
کودتای سوم اسفند 1299ش و ظاهرشدن رضاخان در صحنۀ سیاسی کشور، سپس اوجگیری سریع و مستمر مقام و موقعیت وی و سرانجام، برافتادن سلسلۀ قاجاریه و بر تخت نشستن عنصر نظامی کودتا بهعنوان شاه تازه، تاکنون در مقالات و کتابهای متعددی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این موضوع، دستمایۀ پژوهش تاریخی سیروس غنی نیز واقع شده است که حاصل آن به صورت کتاب ایران: برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها در دسترس همگان قرار دارد.
شاید بتوان گفت وجه ممیزۀ این کتاب از سایر کتابهای با همین موضوع، ابتنای آن بر مجموعۀ گستردهای از اسناد منتشره توسط وزارت امور خارجۀ انگلیس و البته بعضاً وزارت امور خارجۀ آمریکاست؛ بهطوریکه باید کتاب حاضر را روایت بازسازیشده بر اساس اسناد مزبور از وقایع و تحولات منتهی به کودتای 1299 و سالهای پس از آن، تا تأسیس سلسلۀ پهلوی توسط رضاخان، به شمار آورد. همانگونه که نویسنده، خود در پیشگفتار بیان داشته مدت دو سال وقت صرف «پژوهش و نسخهبرداری پیامهای تلگرافی در ادارۀ اسناد عمومی و آرشیو ایالات متحده در واشنگتن و مریلند» کرده است تا چنین مجموعه اسنادی را برای نگارش کتاب مزبور گردآوری کند.
فرصت مطالعاتی پست دکتری ۲۲ ماهه
فرصت مطالعاتی پست دکتری در رشته مطالعات اسلامی با تاکید بر منطقه غرب آسیا در لندن اعلام شده است. دوره همکاری متقاضی با این دانشگاه ۲۲ ماهه خواهد بود.
The Postdoctoral Fellow is to serve as the Centre’s administrative associate. Responsibilities attached to this role include, first, working with the Centre Director to implement the strategic goals and objectives of the Centre, develop policies, guidelines and priorities for centre projects, and act as liaison between the Centre Director and affiliated academic staff and students; and, second, overseeing the administration of, and organizing events and activities relating to, the Centre’s MA by Research programme.
The successful applicant will be a recent PhD/ early career scholar with an active research agenda, and a proposal to pursue a research project on a topic relating to Islamic and West Asian regional life. S/he will also have strong English and Farsi language skills.
فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی
برگزیدۀ نوزدهمین دورۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی بر اساس کتابی تدوین شده است که هنوز هم مشهورترین فرهنگ عربی ـ انگلیسی میان غربیان است. دانشمند آلمانی، هانس ور، سالها پیش از جنگ جهانی دوم بر آن شد که لغتنامهای بر اساس زبان فصیح رایج در جهان عرب گرد آورد. وی از سال ۱۹۴۶ بر اساس آثار طه حسین، محمدحسین هیکل، توفیق الحکیم، محمود تیمور، منفلوطی، جبران خلیل جبران، امین الریاحی و نیز مجلات، روزنامهها، سالنامهها، راهنماها، کتابهای درسی مصر و برخی از کشورهای دیگر به گردآوری فرهنگی عربی ـ آلمانی پرداخت و سرانجام در ۱۹۵۲ توانست نخستین چاپ آن را منتشر کند.
هانس ور در ۱۹۵۹ بر اساس آثار عبدالسلام عُجَیلی، میخائیل نُعَیمه، کرم مَلحَم کرم و نیز مطبوعات و کتابهای درسی جدید، ویراست تازهای از فرهنگ خود انتشار داد.
توجه خاص مجامع علمی آمریکا به این فرهنگ مؤلف را بر آن داشت که با همکاری میلتون کوان در پی ترجمۀ آن به انگلیسی نیز برآید. سرانجام با کمک برخی از مؤسسات علمی و حتی شرکتهای عربی ـ آمریکایی، تحریر انگلیسی کتاب در ۱۹۶۱ منتشر شد.
در برگردان این قاموس به فارسی کوشش شده است در چارچوب عالمانهای که مؤلف بهدست داده، معادلهایی مقبول در فارسی معاصر انتخاب شود، و به دلیل اینکه در دهههای اخیر انبوهی اصطلاح و کلمۀ تازه در زبان عربی پدید آمده است، برآن بودهایم به یاری فرهنگهای تازۀ عربی ـ انگلیسی، فرانسه، فارسی کاستیهای آن جبران شود؛ این افزودهها به حدود ۵۰۰۰ واژه و اصطلاح بالغ میشود.
هنر امر متعالی مبتذل: دربارۀ بزرگراه گمشدۀ دیوید لینچ
اسلاووی ژیژک، فیلسوف و نظریهپرداز اسلوونیایی، بدون شک مهمترین متفکر و نظریهپرداز مطالعات میانرشتهای در دهۀ گذشته است. ژیژک در سال ۱۹۸۹ و با چاپ کتاب «ابژۀ متعالی ایدئولوژی» در غرب به شهرت رسید. اصالت او حاصل تلفیق هوشمندانه و نبوغآمیزی است که از سنت فلسفۀ هگلی، نظریۀ سیاسی مارکسیستی و روانکاوی لاکانی ارائه میکند. درعینحال ژیژک در آثارش توجه خاصی به سینما نشان داده و مقالات و کتابهای فراوانی دربارۀ آن نوشته است، همان به گفتۀ خودش ناکامی در فیلمسازی او را به فلسفه کشانده است.
در کتاب هنر امر متعالی مبتذل، ژیژک قرائتی لاکانی از فیلم «بزرگراه گمشدۀ» دیوید لینچ ارائه میکند، اگرچه دامنۀ بحثش شامل فیلمسازان دیگری همچون اسپیلبرگ، توماس وینتربرگ و مباحثی دیگر همچون اخلاق، سیاست و … هم میشود.