نتایج جستجو:
فلسفۀ حقوق
جلد اول: تعریف و ماهیت حقوق
جلد دوم: منابع حقوق
جلد سوم: منطق حقوق
کلیات حقوق: نظریۀ عمومی
«کلیات حقوق: نظریۀ عمومی» نخستین اثری نیست که در باب فلسفه و کلیات حقوق منتشر میشود. پیش از این نیز استادان و نویسندگان، به وسیلۀ تألیف یا ترجمۀ کتابهای خارجی در این راه پیشقدم شدهاند؛ ولی نه تنها شمار این گونه کتابها بسیار محدود است، مطالب آن یا جنبۀ فلسفی دارد، یعنی تاریخ فلسفۀ حقوق را از زبان دیگران گفتهاند، یا اختصاص به فنون استنباط و صنایع منطقی دارد و جنبههای فلسفی و اجتماعی حقوق در آن مطرح نیست، درحالیکه ناصر کاتوزیان در این کتاب کوشیده است تا از جهات گوناگون پایههای اساسی حقوق کنونی معین شود و مسائل مجرد و ذهنی بر حقایق خارجی پیاده گردد.
این کتاب فلسفه یا جامعهشناسی نیست. حقوق از علوم اجتماعی است که در آن شوق رسیدن به عدالت و حفظ نظم سهم مؤثر دارد، و باید از علوم فلسفی و اجتماعی برای طرح کلیات آن یاری گرفت. ولی مسائل این علوم چنان که هست در آن مطرح نمیشود و همهجا رنگ خاص حقوق را به خود میگیرد: یعنی فلسفه و جامعهشناسی و روانشناسی و تاریخ در این مباحث تنها وسیلۀ تحقیق است نه موضوع آن. همچنین مسائل مربوط به «کلیات حقوق» اختصاص به شعبۀ معینی ندارد و مباحث آن از مقدماتی که برای حقوق خصوصی یا عمومی یا علوم کیفری مینویسند عامتر است. منتها این نکته را نیز باید دانست که هر نویسنده نظریۀ عمومی حقوق را با دید خاص خود میبیند و به مسائلی توجه دارد که با رشتۀ تخصص او ارتباط بیشتر پیدا میکند.
فلسفۀ مسئولیت مدنی
کتاب حاضر به منظور تبیین اهمیت و جایگاه فلسفۀ مسئولیت مدنی در مقدمه شامل مباحثی نظیر «مفهوم مسئولیت»، «مفهوم مسئولیت مدنی»، «نظامهای مسئولیت مدنی» و «مفهوم فلسفۀ مسئولیت مدنی» است.
بر این اساس، در دفتر نخست این نوشتار نظریههای مرسوم مسئولیت مدنی بازگو شده است. در این بخش به مسئولیت مدنی به عنوان مجموعهای از اصول و هنجارهای اخلاقی مسئولیتهای فردی، که در ارتباط با نحوۀ رفتار افراد با یکدیگر است، نگریسته میشود و سعی بر آن است تا مسئولیت مدنی از طریق مفاهیم و ارزشهای اخلاقی نظیر عدالت، آزادی، برابری و رابطۀ علیت توجیه شود.
در بخش دوم «نظریههای ابزارگرا» آورده شده که در این نظریهها، مسئولیت مدنی وسیلهای است برای دستیابی به هدفهایی که از نظر اجتماعی مطلوب است؛ نظیر کارآیی اقتصادی، جبران خسارت، توزیع عادلانۀ خطرها و هزینهها در بین کل اعضای جامعه و بازداشتن افراد از درپیشگرفتن رفتار غیر اجتماعی و زیانبار در آینده.
در پایان نیز ضمن نتیجهگیری از مطالب، نظریۀ پیشنهادی با عنوان «کثرتگرایی نسبی» عرضه گردیده است.
نظم قرآن
شناخت پدیدۀ نظم و ترتیب و ارتباط تنگاتنگ اجزاء، سورهها، آیات و حتی کلمات قرآن مجید بهعنوان یک مجموعۀ واحدِ هماهنگ و منظم، موضوعی است که از دیرباز مورد عنایت بزرگان دین و مورد توجه مفسران قرآن و علاقمندان به این کتاب آسمانی بوده است و کوششهای بسیاری نیز در این راه انجام گرفته و مقالات، رسالات و کتب گوناگونی هم در این موضوع به رشتۀ تحریر درآمده است.
کتاب نظم قرآن نیز تلاشی گسترده و فراگیر در این مسیر است. این کتاب حاصل تلاش چندین سالۀ عبدالعلی بازرگان در جمعی بوده است که جهت ختم قرآن به روش سنتی گردهم آمده بودند و با چاشنی تحقیق و تدبر بر روی آیات و سور قرآن به این نتیجۀ پربار رسیدهاند.
بررسی سورهها در این کتاب یکسان نیست، زیرا بهتدریج که جلوتر رفتهاند این بررسیها و پژوهشها تغییر و تحول یافته است، چنانکه برخی از سورههای ابتدایی به اجمال و اختصار بررسی شدهاند، درحالیکه برخی دیگر که در دورۀ جلسات جدید کلاس به آن پرداختهاند، توسعه و تفصیل بیشتری یافتهاند، اما در عین حال کوشش شده است که همۀ سورهها از زوایای مشخصی مورد بررسی قرار گیرند که عمدتا این بررسیها چنانکه از فهرست این مجموعه به دست میآید عبارتند از:
ملاحظات آماری در مورد کلمات و حروف در سورهها، ارتباط سورههای مجاور، ترتیب نزول آیات، سیر تحول موضوعی در برخی از سورهها، موضوع و محتوای سورهها، کلمات کلیدی و غالب در هر سوره، اسماءالحسنی، آهنگ سوره، آهنگ انتهایی آیات، تقسیمات و بخشهای سورهها، شناخت هر سوره از طریق فرهنگ کلمات، خلاصه و نتیجۀ سوره در آیات ابتدایی و انتهایی هر سوره، آغاز و ختم سوره، سیاق آیات و مجموعههای یک سوره، شأن نزول و سال نزول آیات، مقایسۀ آیات با یکدیگر، مقایسۀ سورهها با یکدیگر، حروف مقطعه و نقش آنان در شناخت سورههای همسویه و پیام آنها، موقعیت کلمات، حروف انتهایی آیات، محورهای کلی سوره و موضوعات مشابه اینها.
جنبش پدیدارشناسی: درآمدی تاریخی
مناسبترین درآمدی كه بر پدیدارشناسی میتوان نوشت درآمدی است كه سیر تطور و بالندگی واقعی آن را پی میگیرد. این اندیشه كه نظامی به نام پدیدارشناسی وجود دارد و در پاسخ به پرسش “پدیدارشناسی چیست؟” مجموعهای منسجم از آموزهها را میتوان شرح داد، ناشی از بدفهمی است.
این پرسش گرچه موجه است، اما نمیتوان به آن پاسخ داد، چون فرضی كه در بنیاد آن نهان است دلالت میكند بر وجود فلسفهای واحد كه همۀ كسانی كه پدیدارشناس خوانده میشوند بر آن صحه میگذارند. درحالیكه این توهمی بیش نیست.
از این گذشته راه و رسم پدیدارشناسان بسیار فردیتر از آن است كه مكتبی سازمانیافته را تشكیل دهند. اما نشاندادن تصویر كاملتری از متفكران مهم این جنبش موجب تأمل دربارۀ وجوه اشتراكشان میگردد. این كتاب تلاش كرده تا خوانندگان عام آثار فلسفی از راه تاریخ تكوین جنبش پدیدارشناسی با این جنبش آشنا شوند.
علم، جامعه، اخلاق
جستارهایی در ابعاد اجتماعی و اخلاقی علم
كتاب علم، جامعه، اخلاق در پی گشودن بابی تازه به روی عموم خوانندگان فارسیزبان، دانشجویان فلسفه، دانشجویان علم و بهویژه دانشجویان فلسفۀ علم و آشناكردن آنان با انواع رویكردها در مطالعۀ ابعاد اجتماعی و اخلاقی علم است.
مقالات كتاب در چهار بخش گردآوری شدهاند، بدون اینكه گردآورندگان لزوماً با تمام رویكردها، استدلالها و مثالهای طرحشده موافق باشند. هدف این بوده است كه از طریق ارائۀ مثالها و نمونههایی ملموس و واقعی، دورنمایی از بحثهای رایج در مطالعات علم و فنآوری عرضه شود.
مسائل اساسی پدیدارشناسی
این کتاب در اصل مجموعه درسگفتارهایی است که هایدگر در سالهای پس از انتشار «وجود و زمان» در دانشگاه ماربروگ ارائه کرده و مباحث آن به نوعی ادامۀ مسائل همان کتاب است. خود هایدگر نیز معتقد بود به طورکلی درسگفتارهایش برای فهم دیگر آثار او لازم و ضروری هستند.
در این اثر نیز هایدگر در ابتدا گزارشی تفسیری از آراء و نظریات کانت، ارسطو و فیلسوفان قرون وسطی، دکارت و منطقدانان دربارۀ وجود میدهد. از نظر هایدگر در تمام این موارد وجود با موجود یکسان گرفته شده است. اساساً از نظر او در تاریخ فلسفه، وجود همیشه با موجود خَلط شده است. اهل فلسفه میدانند مسئلۀ اساسی هایدگر در تمام دوران فلسفیاش پرسش از وجود بود. او از آغاز تا پایان حیاتش با همین پرسش درگیر بوده و به شیوههای گوناگون به آن پرداخته و با همین پرسش تاریخ فلسفه را نیز نقد و بررسی کرده است.
مسائل اساسی پدیدارشناسی شامل دو بخش است. هایدگر در بخش اول مشهورترین آراء فیلسوفان بزرگ و نامدار را در باب وجود نقد و بررسی میکند و در بخش دوم به طرح و ارائۀ دیدگاه خاص خود در مورد وجود میپردازد. البته بخش دوم هرچند فقط شامل یک فصل است، اما همان قسمت نیز به دلیل بحث مفصل و مبسوط هایدگر در باب دیدگاه خاص خودش به تنهایی یک سوم حجم کتاب را تشکیل میدهد.
از دیگر مزایای این اثر آن است که در سراسر کتاب نظریات فیلسوفانی همچون افلاطون، ارسطو، افلوطین، آگوستین، دنس اسکوتوس، توماس آکوینی، سوآرز، هابز، دکارت، لایبنیتس، کریستیان ولف، باوم گارتن، کانت، فیشته، هگل، جان استوارت میل، ویلهلم دیلتای، هانری برگسون و… در باب وجود مورد نقد و بررسی جدی و فیلسوفانه قرار میگیرد.
نگاهی به آلبوم عجملر
نویسنده: بابک خضرائی بیشتر بخوانید
استفاده و سوء استفاده از تاریخ
اگر قرن نوزدهم را بتوان قرن تاریخ خواند، در برابر قرن هجدهم که قرن روشنگری خوانده شد، با همۀ منافعی که داشت نتوانست به خودی خود جلوی بهرهکشی از گذشته را بگیرد. در ضمن قرنی هم بود که تاریخ را بیش از هر وقت دیگر به خدمت ارتجاع یا انقلاب و در واقع به خدمت هر حزب و هر قدرت گرفت. به پیرامون خود که مینگریم، نخستین چیزی که جلب توجه میکند اندیشۀ جهانی است آکنده از تاریخِ مُثلهمُثله یا تحریفشده و مالامال از اساطیر تاریخی که با همۀ دوری از واقعیتهای گذشته در وضعیت کنونی ما بیتأثیر نیست.
باید پذیرفت که نقش اجتماعی تاریخ در خدمت به بشر همسان حافظه است که فرد بدون آن در برابر مخاطرات هستی خویش چندان تاب مقاومت ندارد؛ و در این میان وظیفۀ مورخ که بهحق بازتابدهندۀ امور واقع است، در مواردی نتایجی را تلقین میکند که مخاطرات زیادی در پی دارد. چنین مورخی تفسیرش از وقایع مبتنی بر نتایج شخصی است و تاریخ را در هیئت اسطوره جعل میکند.
ویژگی عجیب اسطوره این است که پندار خود را جانشین اندیشۀ راستین میکند. حال آنکه مورخ آموزش دیده است تا حقیقت را از اسطوره تمییز دهد. مورخ امروزی باید به هوش باشد و بیدار. از اینرو دورانها و اندیشهها را شتابزده به هم گره نمیزند: در ورای اندیشه در پی آدمهای سرکش و مبارز میگردد. در ورای گمنامی یک طبقه، یک ملت، یک فرقه و یک واقعه جویای سایهروشنهای گوناگون است.
اما چرا و چگونه مورخی سودای جعل تاریخ به سرش میزند؟ مورخی که غلام حلقه بهگوش واقعیتها نیست و تفسیرش از امور واقع متقن و علمی است چه میکند؟ چرا کنش و واکنش مورخ و امور واقع یا بهتعبیری تقابل حال و گذشته بیپایان است؟ چرا از اطلاق اصطلاح علمی به تاریخ قدری بدگمان شدهایم؟ آیا به کاربردن لفظ «انداموارگی» یا organic، برگرفته از زیستشناسی، میتواند پرده از واقعیتی تاریخی برافکند؟ کتاب حاضر با تأمل دربارۀ چنین پرسشهایی بینش تاریخی ما را گسترش داده و ژرفا میبخشد.
پیتر خِیل (Pieter Geyl) مورخ، نویسنده و سیاستمدار هلندی (۱۸۸۷-۱۹۶۶) بر این باور است که فجایع هیتلر و موسولینی درس عبرتی هولناک به دنیا دادند و ثابت کردند وقتی تاریخ از نقادی و حقیقت دست بکشد و خدمتگزار جاهطلبیهای بیشرمانۀ عاطفهپرستان شود، چه فلاکتی دامن بشر را میگیرد.