نتایج جستجو:


اخلاق در فلسفه کانت

اخلاق در فلسفه کانت بهترین کتابی است که اولا اندیشۀ اخلاقی کانت، اخلاقی کاملا سکولار و جهانی، را آن گونه که در آثار مختلف کانت منعکس شده است به زبانی روشن بیان می‌کند. ثانیا از راه فلسفۀ سیاسی به اخلاق نظری وارد می‌شود و به خواننده نشان می‌دهد که چرا کانت می‌گوید نظام حقوقی هر جامعۀ مدنی باید اساس اخلاقی داشته باشد. ثالثا، شرح و تفسیری است جامع از بنیاد مابعد الطبیعۀ اخلاق کانت. سه پرسش اصلی کتاب عبارتند از: 1- چه نوع نظام سیاسی باید داشته باشیم؟ 2- هدف هر یک از ما باید این باشد که چگونه شخصی شویم؟ 3- پیوندهای شخصی ما با دیگران چگونه باید باشد؟

اخلاق در فلسفه کانت در قالب یک مقدمه و ده فصل تدوین گردیده است: عناوین بخش‌های اصلی کتاب عبارت‌اند از: “نظریه سیاسی کانت”، “امر مطلق: هنجار نهایی اخلاق”، “خود آیینی یا قانون عام”، “احترام به کرامت اشخاص”، “قانون‌گذاری برای جامعه اخلاقی”، “حدود امر مطلق”، “اخلاق و دور اندیشی”، “مشی اخلاقی”، “زندگی بر بنیاد قانون اخلاقی” و “دفاع از اخلاق”.

فهمیدن نظام اخلاق جهانی کانت و به خصوص مفهوم محوری آن یعنی «خودآئینی» نیازمند رفتن به کلاسی با حضور استادی حاذق است و ابدا ساده نیست. این کتاب می‌تواند به عنوان متن درسی برای فهم مبانی فلسفی اندیشه‌های اخلاقی کانت قرار گیرد. در مقدمه کتاب آمده است: “بهترین نمونه اصالت شکل یا فرمالیسم، فلسفه اخلاق کانت است که به موجب آن، اصلی در اخلاق پذیرفته است که با ملاک‌های شکلی قوانین عام مطابقت داشته باشد، و ملاک‌های شکلی از عقل محض (بدون دخالت حسیات و تجربیات) نشات بگیرد. پس اصول اخلاق قوانینی است که از عقل محض ناشی شوند. این قوانین را، به اعتقاد کانت، عقل خود ما به عنوان موجودات متعقل بر ما حاکم می‌کند. هر چه عقل فرمان دهد، به همه موجودات متعقل فرمان می‌دهد. بنابراین، پایه عمل عقلانی ممکن نیست امیال یک تن به تنهایی باشد…کانت نتیجه می‌گیرد که هیچ کاری دارای ارزش اخلاقی نیست مگر صرفا با انگیزه و از سر تکلیف انجام شود و احساسات به هیچ وجه در آن مداخله نداشته باشند…کانت هیچ گاه از اصرار برای نکته منصرف نشد که میان عقل انسان و تمایلات و خواهش‌های نفسانی او تقابل برقرار است، و بنابراین ارزش و احترام فقط به عملی تعلق می‌گیرد که به فرمان عقل و به انگیزه تکلیف انجام یابد…مدعای کانت این است که هیچ یک از خواهش‌های تجربی (نفسانی) ما با الزامات اخلاقی طبیعتا هماهنگ نیست. و نه تعلیم و تربیت قادر به برقراری هماهنگی پایدار میان عقل و تمایلات است، نه حتی عادت طولانی. سرشت ما مانع از این است که طبیعتا متمایل به پیروی از اخلاق باشیم، یا دوست داشته باشیم که به تکلیف عمل کنیم. “

برگزیدگان کتاب سال مهندس بازرگان

🔹 مراسم سومین دوره «جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان» برگزار شد. در این مراسم که از سوی بنیاد فرهنگی مهندس مهدی_بازرگان برگزار شد، برگزیدگان سومین دوره جایزه کتاب سال آن مرحوم اعلام شدند و مورد تقدیر قرار گرفتند.

🔹در سومین دوره از این جایزه کتاب آثار منتشرشده در دو حوزه «روشنفکری دینی»، «اصلاح فرهنگ استبدادی و بسط دموکراسی»، که چاپ اول آنها ۱۴۰۲ بوده، مورد داوری قرار گرفتند.

🔹بر اساس نظر هیات داوران جایزه کتاب سال مهندس بازرگان، کتاب «پیدایش مفاهیم اسلام سیاسی در ایران معاصر» نوشته آرش صفری و منتشر شده از سوی نشر نی به عنوان کتاب سال در حوزه روشنفکری دینی برگزیده شد.

🔹همچنین کتاب «ظهور استبداد مدرن در ایران» نوشته علی رهنما و ترجمه پوریا پرندوش و منتشرشده از سوی انتشارات نگاه معاصر، به عنوان کتاب سال در حوزه «اصلاح فرهنگ استبدادی و بسط دموکراسی» انتخاب شد.

🔹کتاب « سیاست در قرآن» تالیف سیدابوالفضل موسویان و منتشرشده از سوی انتشارات دانشگاه مفید، نیز در بخش روشنفکری دینی از سوی هیات داوران شایسته تقدیر شناخته شد.

🔹هیات داوران جایزه کتاب سال مهندس مهدی بازرگان در سه دوره برگزاری این جایزه،  عبارتند از دکتر مقصود فراستخواه، دکتر علی محمودی، دکتر مسعود پدرام، دکتر محمد حسین بنی‌اسدی، دکتر میر موسوی، دکتر علی ملک‌پور، مهندس توسلی، دکتر فرهاد بهبهانی، دکتر شامخی، محمد جواد مظفر، علی اکبر بدیع‌زادگان، مهدی معتمدی‌مهر و پرستو سرمدی.

طرح و تبلیغ این جایزه در این جا برای این است که هیئت داوران و برگزارکنندگان موضوع کتاب و پژوهش را جدی گرفته اند و کوشیده اند به کتاب و پژوهش و کتابخوانی احترام بگذارند. اما متاسفانه مشی جایزه کتاب سال و جایزه جهانی کتاب سال وزارت ارشاد در سالهای اخیر با انتخاب کتابها و تحقیقات بی خطر برای مدیران و داوران (مانند تصحیح نسخه‌های خطی یا اهدای جایزه به مؤسسات دولتی و شبه دولتی) و انتخاب کتابهای بی خاصیت برای کتاب خوانان معنای جایزه و تکریم پژوهش را از میان برده اند. متاسفانه این روند از دولت آقای رئیسی شروع شد و صد تأسف که در دوره دولت آقای پزشکیان با وزارت ارشاد آقای صالحی و معاونت فرهنگی آن آقای محسن جوادی ادامه پیدا کرده است.

کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچه ورود آنها

نشریه زبان‌شناسی، پاییز و زمستان 1384، شماره 40، از صفحه 3 تا 46

نویسنده: علی اشرف صادقی

مقدمه: تاریخچه روابط ایران و روسیه
اگر از روابطی که در ادوار قبل از اسلام میان ایران و روسیه بوده و اطلاع دقیقی از آن در دست نیست صرف‌نظر کنیم، تاریخ نخستین روابط تجارتی میان ایران و روسیه بعد از اسلام را باید در عهد سامانیان جستجو کرد. در سده‌های اخیر مقدار زیادی از سکه‌های دوره سامانی در کشورهای سوئد و نروژ و دانمارک و سواحل شمالی آلمان به دست آمده است که همه به خط کوفی است. این سکه‌ها برای خرید جنس از ایران به روسیه و بلغار و دشت قبچاق و مناطق همجوار آنها می‌رفته و مردم این مناطق که خود دارای سکه نبوده‌اند آنها را برای مبادله با کالا با کشورهای اسکاندیناوی به این مناطق می‌فرستاده‌اند. این سکه‌ها تماما از نقره است (جمالزاده 1372: 43-42) جغرافی‌نویسان قرنهای سوم و چهارم هجری متذکر می‌شوند که یکی از راههای تجارت با روسیه دریای جرجان (=خزر) بوده است. از آن طرف برده‌های اسلاو و خزر و ترک و پوست فنک و سمور و روباه و خز و غیره به این سو می‌آمده است (همان: 45-44).

برای دریافت مقاله کلمات روسی را کلیک کنید.

فرصت مطالعاتی ویژه فارغ التحصیلان علوم انسانی

مکان: برلین
مهلت ارسال مدارک: 5 فروردین 1404

CALL FOR APPLICATIONS
UP TO 3 POSTDOCTORAL FELLOWSHIPS FOR THE ACADEMIC YEAR 2025/2026
(Location: Berlin / Closing Date: 26 March, 2025)

The Berlin-based Forum Transregionale Studien invites scholars to apply for up to three postdoctoral fellowships for the academic year 2025/2026 for the research program

EUROPE IN THE MIDDLE EAST—THE MIDDLE EAST IN EUROPE (EUME)

EUME seeks to rethink key concepts and premises that link and divide Europe and the Middle East. The program draws on the international expertise of a growing network of scholars in and outside of Germany and is embedded in university and extra-university research institutions in and outside of Berlin. EUME supports historical-critical philology, rigorous engagement with the literatures of the Middle East and their histories, the social history and life of cities and the study of Middle Eastern political and philosophical thought as central fields of research not only for area or cultural studies, but also for European intellectual history and other academic disciplines. The program explores modernity as a historical space and conceptual frame. EUME is interested in questions relating to ongoing transformation processes in and between Europe and the Middle East, in re-imaginations of the past and present that contribute to free, pluralistic and just societies.

The program puts forward three programmatic ideas:

1) supporting research that demonstrates the rich and complex historical legacies and entanglements between Europe and the Middle East; 2) re-examining genealogical notions of mythical ‘origins’, and ‘purity’ in relation to culture and society; and 3) rethinking key concepts of a shared modernity and future in light of contemporary cultural, social, and political divisions and entanglements that supersede identity discourses as well as national, cultural or regional canons and epistemologies that were established in the nineteenth century.

EUME supports and rests upon interconnected research fields and themes that mark the open framework for the fellowship program that constitutes EUME:

Travelling Traditions: Comparative Perspectives on Near Eastern Literatures
represented by Friederike Pannewick (Center for Near and Middle Eastern Studies/Department for Arabic Studies, Philipps-Universität Marburg) and Samah Selim (Rutgers University — New Brunswick) reassesses literary entanglements and processes of translation and canonization between Europe and the Middle East.

Cities Compared: Governance, Participatory Mechanisms and Plurality
represented by Ulrike Freitag and Nora Lafi (both Leibniz-Zentrum Moderner Orient, Berlin) contributes to the debates on civil society, participation, deliberation, opinion formation, citizenship, migration and mobilization from the experience of cultural and religious differences in cities around the Mediterranean and beyond.

Tradition and the Critique of Modernity: Secularism, Fundamentalism and Religion from Middle Eastern Perspectives
represented by Amnon Raz-Krakotzkin (Ben-Gurion University of the Negev, Beer-Sheva) tries to rethink key concepts of like secularity, tradition, and religion in the context of experiences, interpretations, and critiques from the Middle East in order to contribute to a more inclusive language of culture, politics and community.

Politics and Processes of Change, Archaeologies of the Present, and Imaginations of the Future are research themes that emerged during the last years and are represented by the work of several EUME Fellows and members of the Collegium (e.g. Cilja Harders, Friederike Pannewick, Rachid Ouaissa, Amnon Raz-Krakotzkin).

The Prison Narratives of Assad’s Syria: Voices, Texts, Publics (SYRASP), directed by Anne-Marie McManus, and Beyond Restitution: Heritage, (Dis)Possession and the Politics of Knowledge (BEYONDREST), directed by Banu Karaca, are two ERC funded projects related to EUME, hosted at the Forum.

Since 1997, more than 400 scholars from and of the Middle East have been EUME Fellows, who, by their scholarly projects, engagement, and their inquiries into the order of knowledge, society and politics, shape the academic program of EUME that is coordinated by Georges Khalil, Jessica Metz, Claudia Pfitzner and Rashof Salih at the Forum Transregionale Studien.

FELLOWSHIPS

We invite scholars in the humanities and social sciences who want to carry out their research projects in connection with the Berlin-based program. The up to three fellowships announced here are intended to contribute to the mobility of researchers, and are primarily addressed to scholars from outside Germany. This year we especially encourage scholars from Palestine and its diaspora to apply.

As the number of fellowships we are able to offer is limited, we invite interested scholars also to apply with their own funding or contact us with the inquiry for support in finding third party funding. If this may be an option, please contact us via eume@trafo-berlin.de anytime.

Applicants should be at the postdoctoral level and have obtained their doctorate within the last seven years. Fellows gain the opportunity to pursue research projects of their own choice within the framework of EUROPE IN THE MIDDLE EAST—THE MIDDLE EAST IN EUROPE. Successful applicants will be fellows of EUME at the Forum Transregionale Studien, and associate members of one of the university or non-university research institutes listed below or connected to the Forum Transregionale Studien.

The fellowships start on 1 October 2025 and will end on 31 July 2026. Postdoctoral fellows will receive a monthly stipend of 2,500€ plus supplements depending on their personal situation. Organisational support regarding visa, insurance, housing, etc. will be provided. Fellows are obliged to work in Berlin and to help shape the seminars and working discussions related to their research field. The working language of EUME is English.

APPLICATION PROCEDURE

We kindly ask you to submit your application via the secure online application platform of the Forum Transregionale Studien by 26 March 2025, 12.00h (noon) CET:

https://application.trafo-berlin.de/

Please note that applications by email will not be considered.

As part of your application, you will be asked to prepare and upload the following:

— a curriculum vitae (including a list of publications);
— a project description (no longer than 5 pages), stating what the scholar will work on in Berlin if granted a fellowship, and
— the names of two university faculty members who can serve as referees (no letters of recommendation required).

In case of questions, please consult the FAQ or send an email to eume@trafo-berlin.de.

INSTITUTIONAL FRAMEWORK

EUROPE IN THE MIDDLE EAST—THE MIDDLE EAST IN EUROPE (EUME) has been initiated in 2006 as a joint research program of the Berlin-Brandenburg Academy of Sciences and Humanities, the Fritz Thyssen Foundation and the Wissenschaftskolleg zu Berlin. It builds upon the previous work of the Working Group Modernity and Islam (1996-2006). Since 2011, EUME is continued at the Forum Transregionale Studien.

In scholarly terms EUME is steered by a Collegium that currently consists of Ulrike Freitag (Leibniz-Zentrum Moderner Orient, Berlin), Cilja Harders (Otto Suhr Institute of Political Science, Freie Universität Berlin), Nora Lafi (Leibniz-Zentrum Moderner Orient, Berlin), Rachid Ouaissa (Center for Near and Middle Eastern Studies, Philipps-Universität Marburg / MECAM – Merian Centre for Advanced Studies in the Maghreb), Friederike Pannewick (Center for Near and Middle Eastern Studies, Philipps-Universität Marburg), Amnon Raz-Krakotzkin (Ben-Gurion University of the Negev, Beer-Sheva), Samah Selim (Rutgers University), and Stefan Weber (Museum for Islamic Art, Berlin).

The Forum Transregionale Studien (Forum) is a research organization for the promotion of cross-border cooperation between scholars of different expertise and perspectives on global issues. Transregional approaches connect and confront diverse disciplines, regional, national and local positions and insights on global issues. The Forum provides scope for exchange on questions of science policy, epistemology and ethics, and develops infrastructures and formats that allow transregional research ideas and projects to be tested, implemented and communicated. The Forum is constituted by its members and the diversity of their research expertise and networks. It is committed to strengthening regional studies and to the principle of non-hierarchical research. It appoints scholars from around the world as fellows and engages in joint research programs and initiatives with partners from universities and research institutions in and outside Berlin. The Forum is funded by the Berlin Senate Department for Higher Education and Research, Health and Long-Term Care.

The Forum currently supports the following research programs and initiatives: EUROPE IN THE MIDDLE EAST—THE MIDDLE EAST IN EUROPE (EUME), PRISMA UKRAÏNA: Research Network Eastern Europe, and re:constitution: Exchange and Analysis on Democracy and the Rule of Law in Europe. The Forum is a member of the consortium of MECAM: Merian Centre for Advanced Studies in the Maghreb, and of the research college EUTIM: European Times – A Transregional Approach to the Societies of Central and Eastern Europe. ZUKUNFTSPHILOLOGIE: Revisiting the Canons of Textual Scholarship and 4A LAB: Art Histories, Archaeologies, Anthropologies, Aesthetics are connected programs developed at the Forum that are continued at other institutions.

For more information on the Forum Transregionale Studien, its programs, initiatives and communication, please visit
https://www.forum-transregionale-studien.de/en/homepage

TRAFO – Blog for Transregional Research
https://trafo.hypotheses.org

For further information on EUME and for detailed information on the research fields and themes, please visit
https://www.eume-berlin.de/en/homepage

برای اطلاعات بیشتر اینجا رافرصت مطالعاتی کلیک کنید.

گفتگو: راهی به توانایی، دانایی و برنایی

عنوان این کتاب از شعر شیرین و فصیح حکیم فردوسی گرفته شده است: توانا بُوَد هر که دانا بُوَد/زدانش دل پیر بُرنا بُوَد. فرض اساسی مشارکت کنندگان در تهیۀ اثر حاضر این است که هر سه صفت دانایی و توانایی و بُرنایی (جوانی و شادابی جسمی و روحی و خوب زیستن) در همۀ مراحل عمر با روش «گفتگو» مناسبتر به دست می‌آید. اینها بر این باورند که «گفتگو» به مثابه یک ابزار و یک روش می‌تواند هم در آموزش‌های رسمی کوتاه مدت و هم در همۀ مراحل زندگی نقش آفرینی کند و موجب دانایی، توانایی، و بُرنایی شود و چگونه خوب زیستن را بیاموزد. اما گفتگو با چه کسی، چه شرایطی، و با چه هدفی؟ برای پاسخ دقیق و مفید به این سؤالها، در این جا چند مصاحبه با صاحب‌نظران انجام شده و سپس به قالب متن حاضر درآمده است. هر یک از استادان به جنبه‌ای از مبانی نظری گفتگو، به نتایج فرهنگی، اقتصادی و سیاسی حاصل از گفتگو، و به برخی از موانع اجرای آن پرداخته‌اند. این صاحبنظران عبارتند از: مصطفی ملکیان، محمد جواد صافیان، علی اصغر مصلح، محمد رضا عابدی، حاتم قادری، و محسن رنانی.

یادگیری و تربیت فقط برای کودکان و نوجوانان نیست بلکه جوانان و میانسالان و همۀ زنان و مردان تا روزهای آخر عمر می‌توانند در مَعرض یادگیری و تربیت قرار گیرند، مشروط بر این که بخواهند و باور داشته باشند که زمانِ یادگیری محدود نیست. در روش آموزش و پرورش رسمی درکِ حضور استادی ماهر، معلمی دانا، و حکیمی پرهیزکار شرط اول آموختن است. استادِ ماهر تجربۀ فنّی خود را در خلال کار عملی به هنرجو منتقل می‌کند، معلم درسهای مربوط به موضوع را تدریس می‌کند، و حکیم برای همۀ امور زندگی رهنمود می‌دهد. در این عرصه‌ها، کار هنرجو، دانشجو، دانش آموز، و رهرو یا تِلمیذ فقط شنیدن است و روش اجرای آموزش غالباً به صورت تک گویی یا مونولوگ. طبیعی است که در این شیوه با سپری شدن زمانِ دورۀ آموزش کار یادگیری و یاددهی تمام می‌شود و هر یک از طَرَفین با خاطرات و تجربه‌های تلخ و شیرین با یکدیگر خداحافظی می‌کنند.

پس باید راه جایگزینی برای تداوم یادگیری پیدا کرد و آن راه راه «گفتگو» است. گفتگو با همتایان و همطرازان در سطوح و موقعیت‌های مختلف. گفتگو با استاد، با شاگرد، با دانشجو، با همکار و با همسر. چنین گفتگویی نیازمند گونه‌ای قرار و آرامش درونی است که با تکیه بر آن چگونه «تأمل کردن» و «گوش دادن» را یاد بگیریم. آدم بی‌قرار نمی‌تواند تأمل کند و بشنود. تبیین فلسفی این راهِ جایگزین را در گزارش مقالۀ خانم کارلا بَنیولی (Carla Bagnoli)، فیلسوفِ اخلاق معاصر ایتالیایی، به قلم سعید عدالت نژاد ببینید.

امیر حسین ستوده فر که بار تهیۀ سؤالها و انجام مصاحبه‌ها همه بر دوش او بوده و در این راه تلاشی درخور کرده است، در این مجموعه، طرحی برای آموزش «گفتگو» به شیوۀ آکادمیک (دانشگاهی) پیشنهاد کرده است. این طرحِ درس بر اساس مشاوره با صاحب‌نظران و متکی بر تجربۀ کارگاههایی است که او در این عرصه برگزار کرده است. طبیعی است که این طرحِ درس مانند هر طرح درس دیگری همواره در حال بازنگری باشد.

برای خرید کتاب از اینجا اقدام کنید.

چند نظریه برای فهم بهتر قرآن

 

این کتاب حاصل درسگفتارها و تحقیقات ریچارد بِل (1876ـ1952) است که ابتدا پس از مرگش در 1953/1332 با عنوان آشنایی با قرآن توسط انتشارات دانشگاه ادینبورو منتشر شد. او در این کتاب مطالعه‌ای نسبتاً فراگیر و انتقادی از سبک و محتوای قرآن ارائه کرد. سپس ویلیام مونتگمری وات، شاگرد ممتاز او، به پیشنهاد همان ناشر ویراستی جدید از کتاب در 1970/1349ش آماده و با عنوانی جدید منتشر کرد و سالها یکی از متون درسی دانشگاههای اروپایی و آمریکایی در شناخت قرآن بود. خود وات شرح تغییراتش را در پیشگفتار بیان کرده است. ویراست وات با عنوان غیردقیق درآمدی بر تاریخ قرآن پیش از این توسط آقای بهاء‌الدین خرمشاهی به فارسی مبهم و پرغلط ترجمه و در مرکز ترجمه قرآن به زبانهای خارجی (قم 1382ش) منتشر شده است. برای اثبات این ادعا که ترجمۀ مذکور مبهم است متن اصلی انگلیسی به صورت پی دی اف در صورت درخواست (از طریق ایمیل) دراختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

یکی از مهمترین نظریه‌های بِل در باب جمع و تدوین و کتابت قرآن فرضیۀ پشت نویسی است که تفصیل آن در فصل ششم  آمده است. خلاصه‌اش این است که در کتابت قرآن برخی آیات پشت برخی دیگر نوشته می‌شدند و بعدها تدوین‌کنندگان اولیه ممکن است در جایابیِ آیات، به رغم همۀ دقتی که به خرج می‌دادند، دچار اشتباه شده باشند. بِل برای فهم نا/پیوستگی معنایی آیات از این فرضیه در سراسر قرآن بهره گرفت و در ترجمه‌اش از قرآن اِعمال کرد.

تحقیقات جدیدتر دربارۀ تاریخ‌گذاری قرآن، به ویژه آنها که با روش آزمایش کربن 14 روی پوست و مرکب انجام شده است، همین طور کاوش‌های باستان‌شناختی و کشف برخی نسخه‌های خطی از متن قرآن در صنعا و جاهای دیگر، و یافتن کتیبه‌هایی در عربستان، احتمالاً متعلق به قرن اول، به فرضیۀ پشت‌نویسی بِل، تا آنجا که می‌دانم، کمکی نکرده است و شاید حتی برخی شواهد او را باطل یا تضعیف کرده باشد. اما اگر حتی فرضیۀ او را به کلی نپذیریم، پیشنهادهایش در جایابی آیات، فهم معنای متن، و درک نا/پیوستگی معنایی آیات، چنان که خواهیم دید، قابل توجه‌اند و چشمِ خواننده را به بسیاری از نکته‌ها باز می‌کند. نتیجۀ تلاش بِل اکنون در اختیار ماست و هر کس با قرآن سروکار دارد می‌تواند پیشنهادهای بِل را به آزمون بگذارد و میزان نا/پیوستگی معنایی آیات را در فرض اِعمال پیشنهاد و در فرض عدم اِعمال آن بسنجد.
نظریۀ اصلی دیگر بِل در باب تدوین قرآن این است که او مُصحف کنونی را دارای سه قسمت و متعلق به سه دورۀ زمانی حیات حضرت محمد (ص) می‌داند. دورۀ اول، آیات هشداردهندۀ فرارسیدن زودهنگام قیامت و حاوی نشانه‌هایی از وقوع چنین روزی است. او این آیات را متعلق به دورۀ اول می‌داند و آنها را «آیات متقدم» می‌خواند. دورۀ دوم به تعبیر او «دورۀ قرآن» است که از اواخر دورۀ مکه شروع و تا پایان جنگ بدر خاتمه می‌یابد. فهرست این آیات در فصل هشتم آمده است. داستان‌های پندآموز مانند داستان یوسف، نه داستان‌های عذاب هفت قوم اصلی یا سَبع مثانی، متعلق به دورۀ قرآن هستند. دورۀ سوم «دورۀ کتاب» است که علاوه بر اشاراتی به سیره و شرح حال پیامبران شامل داستانهای سَبع مثانی می‌شود. جمع اینها زیر نظر خود حضرت محمد (ص)، در نظر بِل، مُصحف کنونی را می‌سازند. این فرضیۀ بل در خصوص دوره‌ای به نام “دورۀ قرآن”، که شایستۀ توجه بیشتری از طرف محققان است، مبتنی بر تحقیق دربارۀ قرآن با همۀ جزئیات آن است و دربردارندۀ ملاحظاتی بسیار جدّی.

این کتاب برای متخصصان علوم قرآنی است و همۀ پیشنهادها دربارۀ جایابی آیات از باب تحلیل ادبی یک متن کلاسیک است و نباید با آن مواجهه‌ای اعتقادی و کلامی داشت.

 

شخصیت های مثنوی

شخصیت‌های مثنوی از سه فصل تشکیل شده است: باباخانی مؤلف کتاب درفصل اول جبر و اختیار را در لغت، اصطلاح علم کلام، عرفان، و قرآن و حدیث بررسی کرده است. او در فصل دوم تاریخچۀ مختصری از پیدایش مسئلۀ جبر و اختیار ارائه می‌دهد و به تبع آن به چگونگی پیدایش فرقه‌های  جبرگرا و اختیارگرا در قرن دوم و سوم می‌پردازد. مؤلف درادامه درباره دو گروه معتزله و اشاعره که با مسئله جبر و اختیار و بحث‌های مربوط به آن ارتباط مستقیم داشتند به تفصیل سخن می‌گوید.

باباخانی در فصل سوم به شخصیت‌هایی می‌پردازد که در مثنوی معنوی مولانا جلال الدین رومی به نوعی با مسئله جبر و اختیار پیوند خورده اند. او این شخصیت‌ها را در پانزده عنوان مطرح می‌کند.

اولین شخصیت، پادشاهِ عاشق و کنیزک رنجور است. در این داستان دو موضوع به چشم می‌خورد که به نوعی با مسئله جبر پیوند می‌یابد: عجز حبیبان حاذق و کشتن زرگر به اشارت حکیم روحانی. تقریر مولوی در این ابیات ناظر بر جبر ممدوح و ستودنی است یعنی رؤیت قدرت الهی در همهٔ امور و خود را در برابر او عاجز و ناتوان دیدن. پادشاه در این داستان درمی‌یابد که طبیبان در چنبرۀ قدرت الهی گرفتار شده‌اند و دارویشان اِفاقه نمی‌کند پس چارۀ کار را در دعا و نیایش به درگاه خداوند می‌بیند و خدا هم گره از کار او می‌گشاید. در مورد دوم هم کشتن زرگر به امر و الهام الهی است که نشان از اندیشه‌های جبرگرایانه دارد.

شخصیت دوم داستان شیر و نخجیران است. شیر معتقد به جُهد و کوشش است و می‌گوید خداوند ابزار و وسایلی در اختیار ما قرار داده است تا با استفاده از آنها سعی و کوشش کنیم و به منزل مقصود برسیم. مولوی نشان می‌دهد رسیدن به مطلوب و مقصود وقتی امتیاز شمرده می‌شود که سعی و کوشش در آن دخیل باشد. گروه حیوانات در این داستان طرفدار توکل‌اند و گاهی به سوی جبر کشیده می‌شوند. در پایان این قصه شیرِ اختیارگرا و طرفدارِ سعی و کوشش با اینکه در مناظره با نخجیرانِ به ظاهر جبری پیروز می‌شود و آنان را در بطلان عقیده به جبر قانع می‌کند ولی در مبارزهٔ نهایی از آنان شکست می‌خورد و به چاه هلاکت می‌‌افتد. بابا خانی بر این باور است که در این داستان اگر چه  شیر در گفتار و نخجیران در عمل نشان می‌دهند کفه ترازوی اختیارگرایی سنگین‌تر به نظر می‌رسد اما مشخص است که اتکای صرف به عقل و جهد و کوشش‌ باعث غرور و خودبینی و غفلت از نیروی غیبی الهی می‌شود و ثمره‌ای جز هلاکت و تباهی ندارد.

شخصیت سوم آدم است. مهمترین و محوری‌ترین موضوعی که در داستان آفرینش آدم با مسئله جبر و اختیار درپیوسته است گناه نخستین آدم و کیفر و مجازات و توبه اوست. به تبع این مسئله مسئله اختیار یا آزادی انسان در گزینش میان خیر و شر به وجود می‌آید. باباخانی ابیاتی را بررسی می‌کند که برخی از آن‌ها نشان از جبر و برخی نشان از اختیار دارد. او در پایان این قسمت به این نتیجه می‌رسد که درابیات این داستان تناقض آشکاری به چشم می‌خورد که ناشی از تحیر و سرگردانی مولوی بین جبر و اختیار است.

شخصیت چهارم فرعون و تضرع و زاری او به درگاه خداست. پادشاهان مصر باستان را فرعون می‌نامیدند ولی در قرآن منظور فرعونِ زمان موسی است. مولوی که بیشترین توجه و نظرش به مضمونهای قرآنی است در سراسر مثنوی بر فرعون تاخته و او را با صفاتی چون کور و لعین و عنود و دیگر اوصاف مذموم معرفی کرده است که برای حفظ قدرت و سلطنت خود از هیچ جرم و جنایتی سر بار نمی‌زند. در یک جا، مولوی از تضرع و زاری فرعون به درگاه خدا یاد می‌کند. او در خلال داستان با ترتیب دادن گفتگویی بین فرعون با خدا سخنانی از فرعون بازگو می‌کند که از آنها اندیشه جبرگرایی برداشت می‌شود. چنین می‌نماید که گویی فرعون  در ارتکاب این جرم و جنایت‌ها ازخود  هیچ اختیاری نداشته و مسخر مشیت الهی در انجام گناه بوده است. مولوی از زبان فرعون، تیرگی و پلیدی، کژی و نادرستی و خطاکاریهای فرعون و صفای باطن و درستکاری موسی را به خداوند نسبت می‌دهد. در بیتهایی نیز سخنهای جبرگرایانه در نیمه شب و در حالت دعا و تضرع و زاری فرعون بر زبان جاری شده است. باباخانی بر این باور است که این ابیات نه با مضمون‌های قرآنی هماهنگ است و نه با وقایع تاریخی و بعید نیست مولوی تحت شرایط حیرت‌آوری از حضور خداوند سرمست و بی‌هُشانه و لاابالی‌وار از جبر سخن گفته است.

شخصیت پنجم خلفای عباسی هستند. مولوی در ابیاتی که اندیشه جبرگرایانه بر آنها حاکم  است معتقد است خداوند این خاندان را بر مسند قدرت نشانده و مقدر کرده است که تا قیامت امر خلافت و حکومت در این خاندان باقی بماند. بابا خانی نقدهایی بر این تلقی نگاشته است. او به همین ترتیب به بررسی ابیاتی از مثنوی در مورد شخصیت‌های دیگر می‌پردازد که پشت هر کدام از آنها اندیشه‌هایی از جبر یا اختیار وجود دارد.

شخصیت‌های دیگری که باباخانی به آنها پرداخته است، عبارتند از: امام علی و رکابدار او، موسی و شُبان، شیطان، قوم سبأ و پیامبرانشان، حضرت محمد، داوود، قوم یونس، مسلمانان و مُغ، دزد و شَحنه ـ دزد و باغبان، اَیاز و سلطان محمود.

در پایان کتاب بابا خانی می‌گوید که مولوی در داستان‌های خود گاهی به جبر و گاهی به اختیار کشیده می‌‍شود و این امر هم شاید در بعضی جاها ناخودآگاه صورت گرفته باشد. او معتقد است مولوی با این که هر جا بحث اختیار مطرح شده آن را تایید کرده است و به دفاع از آن پرداخته و بر جبریان مخالف تاخته ولی در مناجاتی با خداوند از قوهٔ اختیار می‌نالد و می‌گوید ای کاش نبود. بابا خانی در تحلیل این آرزو می‌گوید چون مولوی عاشق دیدار حق است و جوار حق عالم بی‌اختیاری است، و در آنجا عاشق در معشوق محو می‌شود، از خدا می‌خواهد او را بی‌اختیار کند تا بتواند به وصل خداوند نایل شود.

گزارش: فاطمه عباسی

تاریخ بر دوش یک نفر: رشدیه

درباره معلمی بازنشسته_ رضا باقریان موحد_ و احضار روح میرزا حسن رشدیه
مهدی سلیمانیه

۱
بعضی کارها را تنها می‌شود پیش‌ برد. اما بعضی کارهای دیگر، چنان مفصل‌اند که قاعدتاً باید یک تیم انجام‌شان بدهد. یک “نهاد”. حالا وقتی شرایط دورانی ما در ایران پساانقلاب، تیم و نهادی برای انجام آن کارهای بزرگ باقی نگذاشته، چه باید کرد؟ دست روی دست گذاشت؟ تنها غصه خورد؟ تنها در جهان سیاست، به دنبال تغییرات بزرگ گشت؟

بعضی آدم‌ها اما این پاسخ را کافی نمی‌دانند. دست به “کار” می‌شوند. یک تنه، با صرف عمر و داشته و نداشته‌شان، لحظه‌هایشان را به ماه و سال و سال‌ها، وقف کاری بزرگ می‌کنند. من پیش‌تر،‌ نام‌شان را “نفر-نهادها” گذاشته‌ام.

۲
“میرزا حسن رشدیه” را می‌شناسم. اگر ایرانی باشی و سواد خواندن و نوشتن داشته‌باشی، نمی‌شود او را نشناخت. چرا که بدانی یا ندانی، مدیونش هستی. رشدیه، از آن آدم‌هایی است که خواندن داستان زندگی‌اش، مبهوتت می‌کند. از آن “نفر-نهادها”ی غریبی که انگار بار یک تاریخ نداشتن یک ملت و اراده‌اش را به داشتن و ساختن، یک تنه بر دوش می‌کشند. میرزا حسن رشدیه، پایه‌گذار مدارس و آموزش جدید در ایران. کسی که جانش را پای این کار گذاشت. و تمام عمرش و آبرو و سلامتی و سرمایه‌هایش را. و در گمنامی و فقر، داستان زندگی عجیب و با برکتش را تمام کرد.

۳
“رضا باقریان موحد” را اما نمی‌شناختم. زمانی که در یکی از شب‌های بخارا درباره میرزا حسن رشدیه شرکت کردم، از تألیف کتابی جامع در مورد زندگی‌اش آگاه شدم: “مجموعه آثار میرزا حسن رشدیه”. کتابی به کوشش و پژوهش و نگارش معلمی گمنام، در قم، درباره میرزا حسن رشدیه. کتاب رونمایی شد اما به چاپ نرسید. تا اینکه ۱۴۰۱، زمانی که در ایران نبودم، از انتشارش آگاه شدم و با شوق، از همان‌جا سفارشش دادم. کاری کارستان. با کیفیتی چشمگیر و دقتی مثال‌زدنی. در حد قامت میرزا حسن رشدیه.

۴
باقریان موحد در مقدمه‌ی جلد نخست این کتاب نوشته‌بود: وقتی به هفتاد سال تلاش میرزا حسن رشدیه در راستای اصلاح نظام تعلیم و تربیت و بنیادگذاری مدارس جدید فکر می‌کنم و گزارش آن همه مشقت جسمی و روحی را می‌خوانم،‌از صبر و همت او شگفت‌زده می‌شوم. (…) اگر گذشتگان، حق هفتاد سال تلاش تلاش رشدیه را به خوبی ادا نکردند و نام و یاد او را پاس نداشتند، امروزه که هفتاد سال از مرگ او گذشته، ما چه کرده‌ایم؟ (…) بیست و هشت سال است که به عنوان یک معلم، بر سر سفره‌ای نشسته‌ام که رشدیه پهن کرده‌است. به همین علت تصمیم گرفتم که به پاس زحمات هفتاد ساله‌ی آن پیر معارف، هفت سال در راستای احیای آثار او بدون هیچ چشمداشت مالی تلاش کنم. باشد که دین خود را نسبت به او ادا کرده‌باشم.»

۵
او سپس با توضیح سختی‌های عجیبی که در این مسیر کشیده و بی‌تفاوتی نهادهای به ظاهر فرهنگی، از آموزش و پرورش تا حوزه، داستان نگارش این کتاب را در هفت سال عمرش توضیح داده بود. همان‌جا در سال ۱۳۹۹ گفته بود که دو جلد دیگر از این پژوهش را نیز در نظر داشته که منتشر کند اما نمی‌داند که در توانش هست یا نه:
مجموعه اسناد رشدیه، شامل اسناد و مکاتبات اداری و خاطرات و یادداشت‌های پراکنده
و
شناخت‌نامه‌ی رشدیه، شامل مجموعه مقالات مخالفان و موافقان رشدیه.
این را که دیدم، با خودم آه کشیدم و مطمئن بودم که یک نفر،‌به تنهایی، بی‌پشتوانه، نخواهد توانست چنان کار بزرگی را به سرانجام برساند. شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل! نفس کشیدن هم در این شرایط، کمرشکن است. چه رسد به…

چند هفته قبل اما، خبر انتشار آن دو جلد دیگر را کانال کتابفروشی دماوند دیدم. یاد این عهد این معلم عجیب، باقریان موحد در مقدمه‌ی کتابش افتادم. در سکوت بغض کردم.

گرچه این انسان شریف و معلم بازنشسته را نمی‌شناسم، اما به عنوان یک اهل خاورمیانه، یک دانش‌آموز و مدیون میرزا حسن‌ رشدیه و میرزا حسن‌ها، از دور، به احترام این وقف عمر و صبر و شرافتش، زانو می‌زنم.گرچه هیچ مسوول و سازمان و نهادی به شما دستمریزادی نگوید. حالا وقت خواندن ماست. وقت شناخت دقیق‌ رشدیه.

آقای باقریان موحد! شما به جای یک ملت، به جای یک تاریخ، ادای دین کردید.

به نقل از کانال تلگرامی راهیانه @raahiane

پذیرش مقاله در زمینۀ مجازات در فقه (هاروارد)

محل انتشار: دانشکده حقوق هاروارد، گروه فقه اسلامی

تاریخ اعتبار: 1403/10/23

The Journal of Islamic Law invites papers that explore both theoretical discussions and practical applications concerning the ḥudūd, penalties that Muslim jurists consider to be divinely ordained punishments for a Special Issue on “Moratoriums on Islamic Criminal Punishments: Legal Debates and Current Practices.” With the establishment of modern Islamic states and the incorporation of ḥudūd into their legal systems, these punishments have become a cause célèbre, contributing to heightened anti-Muslim sentiment, Islamophobia, and criticism from international human rights organizations. In response, some contemporary Muslim scholars have called for the suspension of ḥudūd, presenting a range of theological, jurisprudential, and political arguments. These calls, however, face substantial resistance from traditionalists who view ḥudūd as an essential component of sharīʿa. This has resulted in a polarized debate between proponents and opponents of ḥudūd, with each side presenting consequentialist and deontological arguments. The ongoing debate between pro-and anti-ḥudūd jurists not only underscores the conflict between progressive and conservative viewpoints but also challenges the foundational socio-legal and ethical norms within diverse societies. This debate invites further arguments and reflections to uncover subtler dimensions, challenge prevailing assumptions, and contribute to a deeper understanding of the intersection between Islamic law, human rights, international relations, and the global reputation of Muslims.

This special issue calls for work that will delve into both theoretical and practical dimensions of ḥudūd suspension, offering a comprehensive examination of this complex issue. Thematically, we invite papers that explore juristic and theological arguments related to the suspension of ḥudūd punishments, including interpretations of the Qur’ān and ḥadīth, as well as the theoretical and practical challenges that impede the suspension of ḥudūd across various jurisdictions. Papers offering real-world examples of the implementation or suspension of ḥudūd laws in countries such as Pakistan, Saudi Arabia, Sudan, and Malaysia, and other relevant states are particularly welcome. Submissions are also encouraged to address the broader implications of these legal practices, including their impact on social and political dynamics, and their influence on international perceptions of Islamic law. We encourage discussions that incorporate a diverse array of perspectives—legal, political, and sociological—to elucidate the complexities and challenges of navigating ḥudūd laws in today’s global context. By integrating these varied viewpoints, we aim to foster a nuanced understanding of the ongoing debates and practical realities surrounding ḥudūd suspension.

We seek articles of up to 15,000 words. Submissions for this year’s special issue are due by January 13, 2025, and must be submitted through either Scholastica or our online submissions portal. Once accepted, the paper goes through a process of peer review, a final decision on acceptance, editing, and publication. This special issue of the Journal of Islamic Law is edited by Bahman Khodadadi (skhodadadi@law.harvard.edu), research fellow at Harvard Law School’s Program in Islamic Law, and will be published in April 2025. For detailed submission guidelines, please visit our submissions webpage. For further questions, please contact us at pil@law.harvard.edu.




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۴