نتایج جستجو:


پذیرش مقاله در زمینۀ مجازات در فقه (هاروارد)

محل انتشار: دانشکده حقوق هاروارد، گروه فقه اسلامی

تاریخ اعتبار: 1403/10/23

The Journal of Islamic Law invites papers that explore both theoretical discussions and practical applications concerning the ḥudūd, penalties that Muslim jurists consider to be divinely ordained punishments for a Special Issue on “Moratoriums on Islamic Criminal Punishments: Legal Debates and Current Practices.” With the establishment of modern Islamic states and the incorporation of ḥudūd into their legal systems, these punishments have become a cause célèbre, contributing to heightened anti-Muslim sentiment, Islamophobia, and criticism from international human rights organizations. In response, some contemporary Muslim scholars have called for the suspension of ḥudūd, presenting a range of theological, jurisprudential, and political arguments. These calls, however, face substantial resistance from traditionalists who view ḥudūd as an essential component of sharīʿa. This has resulted in a polarized debate between proponents and opponents of ḥudūd, with each side presenting consequentialist and deontological arguments. The ongoing debate between pro-and anti-ḥudūd jurists not only underscores the conflict between progressive and conservative viewpoints but also challenges the foundational socio-legal and ethical norms within diverse societies. This debate invites further arguments and reflections to uncover subtler dimensions, challenge prevailing assumptions, and contribute to a deeper understanding of the intersection between Islamic law, human rights, international relations, and the global reputation of Muslims.

This special issue calls for work that will delve into both theoretical and practical dimensions of ḥudūd suspension, offering a comprehensive examination of this complex issue. Thematically, we invite papers that explore juristic and theological arguments related to the suspension of ḥudūd punishments, including interpretations of the Qur’ān and ḥadīth, as well as the theoretical and practical challenges that impede the suspension of ḥudūd across various jurisdictions. Papers offering real-world examples of the implementation or suspension of ḥudūd laws in countries such as Pakistan, Saudi Arabia, Sudan, and Malaysia, and other relevant states are particularly welcome. Submissions are also encouraged to address the broader implications of these legal practices, including their impact on social and political dynamics, and their influence on international perceptions of Islamic law. We encourage discussions that incorporate a diverse array of perspectives—legal, political, and sociological—to elucidate the complexities and challenges of navigating ḥudūd laws in today’s global context. By integrating these varied viewpoints, we aim to foster a nuanced understanding of the ongoing debates and practical realities surrounding ḥudūd suspension.

We seek articles of up to 15,000 words. Submissions for this year’s special issue are due by January 13, 2025, and must be submitted through either Scholastica or our online submissions portal. Once accepted, the paper goes through a process of peer review, a final decision on acceptance, editing, and publication. This special issue of the Journal of Islamic Law is edited by Bahman Khodadadi (skhodadadi@law.harvard.edu), research fellow at Harvard Law School’s Program in Islamic Law, and will be published in April 2025. For detailed submission guidelines, please visit our submissions webpage. For further questions, please contact us at pil@law.harvard.edu.

مؤسسه تاریخ اروپا لایپ نیتس-ماینز

مهلت درخواست: 1403/07/24

محل برگزاری: آلمان

کمک هزینه تحصیلی برای فرصت مطالعاتی پسادکتری

IEG Fellowships for Postdocs

Application deadline: October 15, 2024
For IEG Fellowships beginning in April 2025 or later

The Leibniz Institute of European History (IEG) awards fellowships to international postdocs conducting research in European history, the history of religion, and other historical disciplines (including Digital Humanities).

The IEG funds research projects on European history from the early modern period to contemporary history. The fellowship is intended to help you develop your own research project in close collaboration with scholars working at the IEG and to contribute to its ongoing research activities.

We are particularly interested in projects

  • with a comparative or cross-border approach
  • on European history, including its relation to the wider world, or
  • on topics of intellectual and religious history

What we offer

The IEG Fellowship provides a unique opportunity to pursue your individual research project while living and working for 6–12 months at the Institute in Mainz.
The monthly stipend is € 1,800. Additionally, you can apply for family or child allowance.

Requirements

During the fellowship you are required to reside at the Institute in Mainz. You actively participate in the IEG’s research community and the weekly colloquia. We expect you to present your work at least once during your fellowship. Applicants must have completed their doctorate no more than three years prior to taking up the fellowship. We expect proficiency in English.

Application
Please send your application to: application@ieg-mainz.de

We accept applications in either English or German; we recommend that you use the language in which you are most proficient. The IEG encourages applications from women.

Please download the application form here: https://buff.ly/3SRT1ud 

Please direct your questions concerning the IEG Fellowship Programme to Ms. Joke Kabbert: fellowship@ieg-mainz.de

For further information, please also visit our website:
https://www.ieg-mainz.de/en/fellowships/funding/postdoc-fellowships 

مقدمه رومی و تفسیر مثنوی معنوی

این کتاب آخرین اثر تحقیقی رینولد آلن نیکلسون است که دربارۀ مثنوی مولوی نوشته است. وی تمام مجلدات شش گانه مثنوی را قبل از این اثر تصحیح و به انگلیسی ترجمه نمود و بر آن تفاسیر و حواشی بسیار فاضلانه نوشت. نیکلسون تحت تاثیر افکار، آثار مولانا قرار گرفت و بعد از نگارش شرح احوال او، پیشگفتاری در قالب صوفیانه به زبان انگلیسی در ابتدای کتاب آورده است که در خور تحسین می باشد.

کتاب حاضر در دو بخش، ابتدا مشتمل بر مقدمهٔ رومی، تحقیقی در احوال و آثار مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی رومی، اثر نیکلسن با ترجمه و حواشی مترجم است. سپس ترجمهٔ 119 قطعه از مثنوی مولوی، دیوان شمس تبریزی، و کتاب فیه مافیه و تفسیری بر آن‌ها توسط نیکلسن را در پی دارد.

ترجمهٔ تفاسیر و حواشی آن و همچنین شرح احوال و آثار رنالد الن نیکلسن، که مقدمهٔ کتاب را بسیار خواندنی و سودمند ساخته است، اثر قلم اوانس اوانسیان است. کشف‌الابیات، کشف‌الآیات و فهرست‌های متعددی از احادیث و عبارات و اعلام و اصطلاحات در پایان کتاب خواننده را در مطالعه و تحقیق در این وادی یاری می‌کند.

چون رسیدند پیش مولانا
نوش شد جمله نیش مولانا
در سجود آمدند، هر دو شهان
چون شود تن، بگو ز دیدن جان؟
آن دوی که کمال یکدگرند
یک بود چون بسر آن نگرند

این کتاب را فقط در برخی کتابخانه های ایران میتوان یافت ولی علاقمندان به تهیه یک نسخه کپی (به منظور استفاده پژوهشی و غیرتجاری) می‌توانند ابتدا با خواندن شرایط و قیمت در بخش راهنمای خرید با بخش فروش سایت آثار برتر تماس بگیرند.

بوروکراسی حاکم بر مجلات علمی پژوهشی علوم انسانی ایران

فصلنامه مطالعات منافع ملی، سال نهم، شماره سی وپنجم، بهار1403

نویسنده: کاظم استادی

چکیده:

بوروکراسی در انواع نظام‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی ایران، رسوخ سریع داشته است. یکی از این نظام‌ها که درگیر مفهوم و مصداق بوروکراسی واقع شده است نظام پژوهشی ایران، و البته مهم‌ترین زیرساخت آن، یعنی مجلات پژوهشی‌اند. جدا از مزایای این نوع بوروکراسی، به نظر می‌رسد که این وضعیت، معایب یا مشکلاتی را نیز با خود به ارمغان آورده است که عدم توجه به آنها می‌تواند موجب افسردگی محققان یا انحراف مسیر توسعه علمی کشور شود. اکنون، از جنبه‌های متنوع و مختلف، مشکلاتی در روند پذیرش و داوری و انتشار مجلات پژوهشی ایران، و مخصوصاً در عدم هماهنگی و یکپارچگی نشریات علمی در شیوه‌نامه‌های مقالات وجود دارد. در این مقاله ضمن طرح برخی از این مشکلات و پیشنهادات پیرامون آنها، توجه داده شده که طی بررسی‌ها و تحقیقاتی، مشکلات پیش‌روی نویسندگان و پژوهشگران و پیشنهادات آنها جمع‌آوری و احصاء شوند، و در ساختار و روند پذیرش و داوری و انتشار نشریات، لحاظ گردند.
 
برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.
 

گنج گوهرهای مثنوی

کتاب گنج‌ گوهرهای مثنوی از آثار چاپ نشدۀ مرحوم همایون صنعتی‌زاده به همراه کتابخانه ایشان به مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) سپرده و اهداء شده است، کتابخانه مرکز به استناد یکی از مواد آئین‌نامه مجموعه‌های اهدایی، موظف به انتشار آن است.

سبب تألیف و فراهم آمدن این اثر را مؤلف در مقدمه به روشنی و مشروحاً بیان کرده است. قطعاً خوانندۀ محترم پس از مطالعه آن علّت چنین تألیفی را در ایامی خاص درخواهد یافت. امّا این مطلب را نیز اضافه کند که چند سال پیش از این نظر استاد فرزانه دکترمحمدرضا شفیعی‌کدکنی را در باب این اثر جویا شدیم. استاد پس از ملاحظه اجمالی کتاب، فرمودند:

“تمام ابیات نقل شده با مثنوی چاپ نیکلسون تطبیق شود؛ آنچه فعلاً در باب این اثر می‌توانم بگویم این است که همایون صنعتی‌زاده کار بیهوده انجام نمی‌داد”.

مورد دیگری که ضرورت دارد در اینجا گفته شود علاقمندی و اهتمام خاص سرکارخانم نوشین سرلتی است در انتشار آثار مرحوم همایون صنعتی‌زاده، که در باب این اثر نیز تمامی هزینه‌های چاپ آن، انتشارات مرکز را مدد و یاری رساند که اینک شما شاهد انتشار این اثر هستید.

قصه شاه و کنیزک و بینامتنیت

فصلنامه کاوش نامه، دانشگاه یزد، شماره 28، سال پانزدهم، 1393

نویسنده: محمد پارسانسب

چکیده:

مأخذیابی و ریشه‌شناسی حکایات مثنوی، به طور رسمی، سابقه ای به قدمت تألیف کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی دارد و بدون شک، این پژوهش کم نظیر، بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع کرده است. با این همه، مطالعات انجام یافته در این باره حکایت از آن دارد که در ریشه‌یابیِ قصّه‌های مثنوی، نمی‌توان به مأخذی واحد ارجاع داد. مثنوی مولوی حاصل ارتباط و تعاملِ فکری مولانا با گروه کثیری از منابع و متون دینی، تفسیری، صوفیانه، تاریخی، و بویژه فرهنگ عامّه است. ردیابیِ این سرچشمه‌های غنی ، هرگز از مطالعات تک بعدی و یکسونگرانه ساخته نیست. از این رو، در این نوشتار برآنیم تا به مدد مطالعات ساختاری، روایت شناختی، گفتمان شناختی و برخی تحلیل‌های معنایی، ردّپای دقیق‌تری از سرچشمه این حکایت به دست دهیم. برای این منظور، نخستین و بنیادی ترین قصّه مثنوی، یعنی قصّه شاه و کنیزک را واکاوی و تحلیل کرده ایم. مطالعات ما نشان می دهد که این قصّه، مستقیم یا غیرمستقیم، با خیل کثیری از قصّه‌ها و بن مایه‌های عاشقانه، عارفانه و تعلیمی فارسی نسبت دارد و در این میان، شباهت آن با روایتی در کتاب آداب الحرب و الشّجاعه، آشکارتر می نماید.

برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.

مآخذشناسی تحلیلی حکایاتی از مثنوی

نشریه مطالعات عرفانی، دانشگاه کاشان، شماره 14، پائیز و زمستان 1390

نویسنده: محمد پارسانسب

چکیده

مطالعۀ رابطه چندسویه متون ادبی, از ارتباطات عمیق فرهنگی, داد و ستدهای محتوایی و تعاملات ادبی آنها در طی قرون متمادی, پرده برمی گیرد و به کشف راز زیبایی, کمال هنری و جاودانگی شاهکارهای ادبی می‌انجامد. مثنوی معنوی مولوی, از شاهکارهایی است که نه تنها با متون ادبی پیشین رابطه دارد و با آنها گفت وگو می‌کند, بلکه به جدّ با فرهنگ مردم گذشته و اهالی دین و تصوف و عرفان پیوند خورده است. بررسی و تحقیق در آثاری که بتوان رد پای مفاهیم, ایده ها و ساخت‌های مثنوی را در آنها یافت و نیز, تبیین نوع تعامل مثنوی با این متون, از اهداف پژوهش حاضر است؛ پژوهشی که لاجرم, به کشف منابع و مآخذی نویافته از حکایت‌هایی منجر شده که در کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی نیامده‌اند و سرچشمه‌های تازه‌ای از آبشخور فکری مولانا را نمایان می سازد و جنبه‌های هنرمندی او را تبیین می کند.

برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.

مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی

کتاب مآخذ قصص و تمثیلات شامل احادیث، قصص و تمثیلاتی است که صریحاً یا به تلمیح و اشاره در مثنوی شریف آمده است. این آمیختگیِ شگفت عرفان با معارف اسلام و تبلور یافتنش در قالب مثنوی – که بیشترین توان و تجربه را در بیان افکار و احوال و راز و رمزهای آدمی دارد – موجب شده است که هم اندیشه‌های بلند مولوی به خلود و جاودانگی رسد و هم به تبع آن زبان و ادب فارسی بیش از پیش غنای فرهنگی یابد.

گرچه حفظ احادیث و اخبار و استناد به آنها در طول تاریخ اسلام به عنوان محکم‌ترین سخن اعتقادی پس از قرآن کریم و فصیح‌ترین کلام بشر توسط کسانی چون محدثان و علما و واعظان معمول و متداول گردید، ولی شاعران و ادیبان زبان عربی و فارسی نیز در این زمینه نقش داشته‌اند و بر این باور بوده‌اند که شعر و کلام خود را با بهره گرفتن از چنان مضامینی آغاز کنند و ادامه دهند تا بر اصالت و فصاحت سخن خویش بیفزایند. مرحوم استاد فروزانفر خود در این زمینه چنین گفته است:

“هیچ شک نیست که شعرای پارسی گوی نیز غالبا در ضمن تعلم لغت و ادب، کتب حدیث را که بهترین نمونۀ کلام فصیح عربی است خوانده و در حفظ داشته‌اند و از قدیمترین عهد، تأثیر مضامین احادیث در شعر پارسی محسوس است. چنان‌که این قطعۀ رودکی:

زمانه پندی آزادوار داد مرا

زمانه را چو نکو بنگری همه پند است

به روز نیک کسان گفت تا توغم نخوری

بسا کسا که به روز تو آرزومند است

تعبیری است شاعرانه و لطف آمیز از این حدیث:

أُنْظُروُا إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَکُمْ وَلاَ تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ هُوَ دُونَکُمْ فَاِنَّهُ أَجْدَرُ أَنْ لاَ تُزْدَرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ.

همچنین بیت ذیل:

این جهان پاک خواب کردار است

آن شناسد که دلش بیدار است

بی‌گمان ترجمه گونه‌ای است از این حدیث: أَلدُّنْیاَ حُلُمٌ که مأخذ آن در کتاب حاضر (ص۲۸۲) ذکر شده است .”

بی‌شک اثرپذیری و اثرگذاری شاعران از مضامین احادیث در دوره‌های مختلف یکسان نبوده است. همچنان‌که این تأثیر و تأثّر در طول زندگی هر شاعر نیز شدت و ضعف داشته است. به میزانی که یک شاعر از زندگی تملّق‌آمیز و ستایشگرانه فاصله می‌گرفت و برای تعالی روحی خود مراحل بیشتری از کمال و حقیقت‌جویی را طی می‌کرد تلقی و درکش از معارف اسلام عمیق‌تر و شیفتگی و ذوب شدنش در آن بیشتر می‌شد.

گذری بر آثار شاعران بزرگی چون سنائی، عطار، سعدی و حافظ و مقایسۀ آن با آثار شعرای قبل و بعدشان این حقیقت را به خوبی نشان می‌دهد. در این میان اثر جاودانۀ عارف بزرگ مولانا جلال‌الدین محّمد بلخی یعنی مثنوی مولوی جایگاه دیگری دارد و از ویژگی و اهمّیت خاصّی برخوردار است و به همین جهت تتبّع و تحقیق در این اثر جاویدان کار هر کسی نیست.

مرحوم استاد بدیع‌الزمان فروزانفر از معدود چهره‌های ادبی و سرشناس معاصر است که با صرف سال‌های طولانی از عمر خویش موفق شد در این میدان وسیع گام بردارد و ابعادی از اندیشه‌های مولانا را نشان دهد. از آن جمله مستندات شاعر را از احادیث و روایات که به گونه‌ای شگفت و ظریف در جای جای شش دفتر مثنوی تجلی یافته استخراج کند. خود در این باره گوید:

“سبب تألیف این کتاب آن بود که نگارنده از آنگاه که مثنوی شریف را در مطالعه داشت به هر وقت که در تضاعیف آن به تعبیری از قبیل «در حدیث آمد» و «گفت پیغمبر» یا «مصطفی فرمود» بر می‌خورد مایل بود که اصل حدیث را بیرون از تصرّفات شاعرانه و دستکاری‌های صنعت به دست آورد و ناچار به حواشی و شروح که بر آنها اعتمادی داشت مراجعه می‌کرد و جوشش درون و طلب باطن را تسکین و آرامش می‌داد تا اینکه به تدریج بر عده‌ای از شروح مثنوی و حاشیۀ عبداللطیف عباسی موسوم به «لطائف معنوی» دست یافت و…”

سرانجام، حاصل سال‌ها تحقیق و مطالعۀ استاد و بررسی شروع و منابع مختلف مثنوی تألیف کتاب‌های ارزشمند متعددی گردید، از جمله کتاب به نام‌: “مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی”. برای تهیه کتاب از اینجا اقدام کنید.

عالی نسب، میر مصطفی

محمد حسین رفیعی فنود، “عالی نسب، میرمصطفی”، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ج32، 1403، ص65-69. 

عالی نسب، میر مصطفی، کارآفریــن، صنعتگــر، و دولتمــرد ایرانــی در ســدۀ چهاردهــم. او از پیشــگامان عرصــۀ مدیریــت جدیــد صنایــع و اقتصــاد ملــی مبتنــی بر تولید به شمار میرفت و تولید کننده لــوازم خانگــی ِ نفتــی و گازی عالی نسب، خیر و مدرسه ساز بود. عالی نسب به گفته خانواده‌اش در 1296 ش و به استناد شناسنامه، در 1298 ش در
خانــواده‌ای تبریــزی مقیــم کاظمیــن عــراق متولــد شــد. جــد ّ مــادری‌اش، حاج علی اکبر اهرابی، به سبب فعالیت بر ضد سیاست استعماری بریتانیا، پــس از شــکل‌ گیری کشور عراق بــه ترکیــه تبعیــد شــده بــود. پــدرش، کربلایی سیدحســین، پــس از بازگشــت بــه ایــران در تبریــز ســاکن و بــه تجــارت چــای مشــغول شــد.

برای ادامه لینک را کلیک کنید.

عالیخانی، علینقی

پروین قدسی زاد، “عالیخانی، علینقی”، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ج32، 1403، ص50-55.

عالیخانــی، علینقی، نخستین وزیر اقتصاد در ایران و رئیــس دانشــگاه تهــران در دهــۀ 1340ش. علینقــی امیرعالیخانــی (مشــهور بــه عالیخانــی)، کــه در پــی بحــران اقتصــادی ِ اواخــر دهــۀ 1330ش به عنوان فن سالار وارد حــوزۀ تأســیس  سیاســت شــد، در وزارت خانه تازه تأسیس اقتصــاد بــه وزارت منصوب گردید و در مقــام وزیــری اقتصــاددان، در دوره ای کوتاه بــا مدیریتــی کارآمــد کشــور را از بحــران اقتصــادی رهانیــد ←(ادامــۀ مقالــه). او در اول بهمــن 1307 در روســتای میمون دره، از توابع ابهر ( در استان زنجان)، در خانواده‌ای کشــاورز بــه دنیــا آمــد. پــدرش، عابدیــن، از اقــوام لــر و مــادرش از آذربایجانیهــای مهاجــر قفقــاز بودنــد. پــدرش مدتــی ریاســت امـلاک رضا شــاه (حکــــ: 1304ـــــ1320ش)
 در منطقــۀ خمســۀ زنجــان و ســپس ورامیــن را برعهــده داشت. از همین رو  علینقــی کودکــی و تحصیــلات ابتدایــی را در روســتای پلشــت ِ ورامیــن (اکنــون شهرســتان پاکدشــت) و تاکســتان ســپری کــرد. ســپس بــرای ادامــۀ تحصیــل بــه قزویــن رفــت و ســال اول دبیرســتان را آنجــا گذراند.
برای ادامه مقاله اینجا را کلیک کنید.




جستجوی پیشرفته با گوگل

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۴