نویسنده: آذرتاش آذرنوش
یکی قطره باران، جشن نامه استاد دکتر عباس زریاب خوئی، به کوشش احمد تفضلی، نشر نو، 1370
چکیده:
نویسنده در این مقاله کوشیده است که دو موضوع را روشن کند: نخست آن که آیا تشابهی میان دو متن فارسی و عربی تفسیر طبری وجود دارد یا نه؟ دوم آنکه اگر تشابهی میان دو متن نیست، پس چرا متن فارسی را «ترجمه» خوانده اند؟ او برای کشف این موضوع در جای جای دو متن عربی و فارسی، صفحات نسبتا متعددی را بررسی کرده تا ببیند آیا مایه های اصلی تفاسیر، یا رشته های عمده حکایات با هم شباهتی دارند؟ نیز اگر از قضا، موضوع تفسیر یک آیه در دو کتاب یکی است، آیا شیوه بیان، یا ساختمان صوری و معنایی و یا برداشت عقیدتی آن دو نیز یکی است؟ که در همه این موارد به جواب منفی رسیده است. نگارنده در ادامه نتایجی را که از مقایسه چند سوره به دست آمده است شرح می دهد و در پایان به بررسی این موضوع می پردازد که چرا با وجود این تفاوت ها، متن معروف به «ترجمه تفسیر طبری» ترجمه نامیده شده است.
کلیدواژه ها: تفسیر طبری، ترجمه تفسیر طبری، قرآن.
فیپا:
آذرنوش، آذرتاش، آیا «ترجمه تفسیر طبری» به راستی ترجمه تفسیر طبری است؟، یکی قطره باران، جشن نامه استاد دکتر عباس زریاب خوئی، به کوشش احمد تفضلی، نشر نو، 1370، صفحه 551-560.