سال ۲۰۱۶ سال تغییر دبیر کل سازمان ملل اقای بان کی مون پس از دو دوره متوالی (ده سال) است. سازمان ملل متحد سازمانی از دسته سازمان های جهانی بشمارمی رود که در سال ۱۹۴۶ جایگزین “جامعه ملل” شد (۱۹۴۶ -۱۹۱۹). این سازمان از ارکانی چون: شورای امنیت، مجمع عمومی، شورای اقتصادی و اجتماعی، دیوان بین المللی دادگستری، دبیر خانه و شورای قیمومت با هدف اصلی حفظ صلح وامنیت بین المللی بعد از فجایع جنگ جهانی دوم تشکیل شد. وظایف، نحوه کار و اهداف هر یک از این ارکان در منشور سازمان ملل ذیل نوزده فصل و صد و یازده ماده همراه ضمیمه اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری بیان شده است. فصل ۱۵ منشور از ماده ۹۷ تا ماده ۱۰۱ اهداف، وظایف و نحوه کار دبیر خانه و دبیر کل را شرح داده است.
دبیر کل سازمان ملل متحد توسط مجمع عمومی و بنا بر توصیه شورای امنیت تعیین می شود. دبیر کل عالی ترین مقام این سازمان است و ریاست دبیر خانه را به عهده دارد. مدت تصدی این مقام در منشور تعیین نشده اما در ۱۹۴۶ مجمع عمومی این مدت را ۵ سال تعیین کرد که قابل تمدید است. رؤسای این سازمان از ابتدای تاسیس تا کنون عبارتند از: تری گوه لی (Trygve Lie) تبعه نروژ از ۱۹۴۶ تا آوریل ۱۹۵۳، دگ هامر شولد (Dag Hammer SkJold ) تبعه سوئد از آوریل ۱۹۵۳ تا سپتامبر ۱۹۶۱، او تانت (U. Thant ) تبعه میانمار از سپتامبر ۱۹۶۱ تا ژانویه ۱۹۷۲، کورت والد هایم (Kurt Waldheim) تبعه اتریش از ۱۹۷۲ تا ژانویه ۱۹۸۲، خاویر پرز دو کوئیار(Javier Perez De Cuellar ) تبعه پرو از ۱۹۸۲ تا دسامبر ۱۹۹۱، پطروس پطروس غالی (Boutros Boutros Ghali ) تبعه مصر از ژانویه ۱۹۹۲ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۶، کوفی عنان (Kofi Atta Annan) تبعه غنا از ژانویه ۱۹۹۶تا اول ژانویه ۲۰۰۷، بان کی-مون (Ban Ki-moon ) تبعه کره جنوبی از ژانویه ۲۰۰۷ تا اکتبر ۲۰۱۶.
امسال بنا براعلام مجمع عمومی انتونیو مانوئل دی الیویر گویترش ( انگلیسی: (António Guterres (پرتغالی: António Manuel de Oliveira Guterres) تبعه پرتغال دبیر کل جدید سازمان ملل شد. گویترش ۶۷ سال دارد و متولد و بزرگ شدهٔ شهر لیسبون، پایتختِ پرتغال است. او در رشتهٔ فیزیک و مهندسی الکترونیک تحصیل کرده و فعالیت سیاسی خود را با عضویت در حزب سوسیالیست پرتغال در ۱۹۷۴ آغاز کرد. او پس از انقلاب معروف به گل میخک در پرتغال و پایان پنج دهه دیکتاتوری وارد سیاست شد و به سرعت رشد کرد، تا جایی که در ۱۹۹۲ به رهبری حزب سوسیالیسم پرتغال رسید و در ۱۹۹۵نخستوزیر این کشور شد. از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ در رأس کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان بوده است. در این ده سال مستمراً برای رسیدگی به امور پناهندگان و مهاجران از کشورهای غربی میخواست که کمکهایشان را افزایش دهند. اعضای شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا و به شکل فوقالعاده و بدون حاشیه او را به عنوان نامزد دبیرکلی سازمان ملل متحد معرفی کردند و یک هفته بعد مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسماً آنتونیو گویترش را به عنوان دبیر کل انتخاب کرد. وی همچنین برنده جوایزی همچون جایزه آزادی شده است. جایزه آزادی توسط کمیته بین المللی نجات (IRC) به کمکهای فوق العاده به پناهندگان و آزادی انسانها اعطا میشود. جایزه آزادی توانایی و توجه یک فرد را برای شکل دادن تاریخ و تغییر برای داشتن یک دنیای بهتر و حرکت به سوی آزادی برای همه انسانها را نشان میدهد. گویترش در ۲۰۰۷ برنده این جایزه شد.
صرف نظر از وظایف و اختیاراتی که منشور در فصل ۱۵ برای دبیر کل مطرح کرده نقش وی در این زمینه با توجه به دامنه گسترده فعالیتها بسیار متاثر ازشخصیت اوست. به طور کلی وظایف دبیر کل دو دسته اند: وظایف اداری و وظایف اجرایی؛ وظیفه اولی مربوط به سازوکارهای اداری است اما انچه مهم است و دامنه بسیار وسیعی دارد وظایف اجرایی اوست که ماهیتی سیاسی و حساس دارد. دبیر کل در سایۀ این وظیفه می تواند نقش مهمی در چند جهت از جمله این موارد داشته باشد: جلب توجه شورای امنیت به مسایل حفظ صلح و امنیت بین الملل، ابتکار عمل در پر کردن خلأهای موجود در زمینه صلح بین الملل، کوشش در جهت میانجیگری میان دولتها. در این زمینه بر اساس ماده ۹۹ منشورملل متحد دبیر کل می تواند نظر شورای امنیت را به هر موضوعی که به عقیده او ممکن است صلح و امنیت بین المللی را تهدید نماید، جلب کند. این وظیفه خاص و خطیر است که فارغ از موضوعات و گرایش های سیاسی جامعه جهانی نقش دبیر کل را برجسته می¬کند و در طول شصت سال گذشته اشخاصی با نقش های مختلف بر این صندلی تکیه زده اند. نگاهی کوتاه به کارنامه دبیران کل در این جا میسور نیست اما برای این که معلوم شود شخصیت افراد چقدر می تواند در ایفای نقش سیاسی اجتماعی آنان تاثیر داشته باشد. به عنوان نمونه فردی چون اوتانت در برابر دعوت شاه ایران به مناسبت جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی ایران اعلام کرد:”در حالی که نیمی از جمعیت کره زمین به سبب فقر با مرگ دست به گریبان هستند و در حال گرسنگی مطلق به سر می برند، این همه اسراف معنا ندارد” و دعوت او را رد کرد. نمونۀ دیگر از نوع دیگر موضع دبیر کل سابق آقای بان کی مون در برابر فشار های سیاسی عربستان سعودی بود او در برابر سعودیها تسلیم شد و تصمیم گرفت نام عربستان را از لیست ناقضان حقوق کودکان به طور موقت خارج کند. این رفتار موجب فاصله گرفتن سازمان ملل از اهداف خود شد.
اکنون مردم بسیاری از مناطق جهان بویژه منطقه خاورمیانه نیازمند ایفای نقش مؤثر و فعال سازمان ملل و دبیر کل آن است.
برترین اخبار
کنفرانس «وجوه تحقیقات قرآنی در تلاقی فقه اللغه و الهیات»
به همت چند دانشگاه و موسسهی پژوهشی در آلمان، از تاریخ ۲۳ تا ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۶ کنفرانسی در دانشگاه برلین با عنوان: «وجوه تحقیقات قرآنی در تلاقی فقه اللغه و الهیات» برگزار خواهد شد. خانم آنگلیکا نویورت (استاد بازنشستهی دانشگاه برلین) و آقای مهنَّد خورشید (دانشگاه مونستر) مدیران علمی کنفرانساند که در طی سه روز برگزاری آن، ۳۲ مقاله درباب جوانب مختلف مطالعات قرآنی در جهان امروز ارائه خواهد شد. جورج تامر، کریستیان رُبَن، محمد مَرَقطن، جِرالد هاوتینگ، ولید صالح، ذیشان احمد غفار، اسلام دایه، دوین استیوارت، آنگلیکا نویورت برخی از معروفترین شرکتکنندگان در این کنفرانس هستند. سه مقالهی نخست به موضوع مخطوطات کهن قرآنی و ارزش آنها در تحقیقات نوین قرآنی اختصاص دارد.
عناوین برخی از مقالات کنفرانس به قرار زیر است:
ارزیابی مخطوطات به جامانده در مجموعه قرآنی فسطاط (مصر قدیم) با تکیه بر مصحف شمارهی ۲۱۶۵ در لندن (میشائیل مارکس)
کشفی تازه درباب انتقال مکتوب قرآن در سدهی نخست (فرانسوا دروش)
اسنادی تازه بر تاریخ قرآن در صدر اسلام: بررسی مصحفی احتمالا مکی یا مدنی در شهر مشهد (مرتضی کریمینیا)
اسلامی سازی بتپرستی در مکه (جرالد هاوتینگ)
تصاویر نوافلاطونی از “زمان” در قرآن (جورج تامر)
اصنام و خدایگان شبه جزیره عربستان در روایات و کشفیات باستانشناسی (کریستیان رُبَن)
کتیبهها و شواهد سنگنوشته از پیش از اسلام و ارتباط آنها با زبان قرآن (محمد مرقطن)
قرآن در ساختار لطف (مهند خورشید)
ترجمه به مثابهی انتقال کلامی (مانولیوس اولبریشت)
گاو بنی اسرائیل و گاو قرمز: بازبینی مجدد آیات بقره، ۶۷ـ۷۶ در سنت مکتوب یهودی (علی آقایی)
هابیل و قابیل در قرآن: آموزش مکالمات متنی (دیرک هاتویگ)
تاملاتی در گفتمانهای یهودی و مسیحی درباب مریم و عیسای نوزاد در قرآن (کُرنلیا هُرن)
مفهوم کلمه (لوگوس) در مسیحیت و و اسلام: عیسی در برابر قرآن (ماسیمو کامپانینی)
تاریخچهای کوتاه از قواعد طهارت در یهودیت، مسیحیت و اسلام (هولگر زلتاین)
بیان “خود” و “دیگری” در دو سورهی مدنی (نورا اشمیت)
چرا حضرت محمد (ص) کاتب نبود؟ (اسلام دایه)
اشارات قرآن به معادشناسی زرتشتی: شواهدی چند از اوستا و متون فارسی میانه (سباستین بیچ)
علم نبوی و زبان اقناع کننده در سورهی شعراء (نورا کاترینا اشمید)
واعظ و مبلغ قرآن: جایگاه پیامبر اکرم از منظر قرآن (ولید صالح)
هنر قرائت آرام: ملاحظاتی لغوی و زبانی درباب آخرین سورههای مکی (هانلیس کولوسکا)
توجه طبری به وزن و جواز شعری در تفسیر جامع البیان (دوین استیوارت)
ساختار سورهی نمل (یوزف ویتزدوم)
درباب مفهوم امت: آیا ادیان در دوران باستان متاخر وجود داشتند؟ (دانیل بویارین)
سخن و تصویر قرآن از حضرت مریم (حُسن عبود)
دعوی حقیقت دینی از منظر قرآن: تفسیری بر آیات ۱۱۱ـ۱۱۳ بقره (سحیرون صیامسدین)
زوج و زوجیت در قرآن به مثابهی نشانهای از خلقت الهی (دینا العمری)
زبان قرآن از منظر نومعتزلیان معاصر (پرویز سلمانی)
منبع: clisel.com
خلافت مجازی: معرفی دولت اسلامی در اینترنت
خلافت اسلامی (داعش) قبل از آن که در موصل عراق و رَقه سوریه تشکیل شود، در اینترنت ظهور پیدا کرد. گزارش مفصلی از این ظهور توسط یاکوف لپین تهیه و در قالب کتابی زیر عنوان خلافت مجازی در سال ۲۰۱۱ چاپ شد. برای خواندن گزارشی از فصل های این کتاب که در شماره جدید فصلنامه نقد کتاب ایران و اسلام (خرداد ۱۳۹۵) منتشر شده اینجا را کلیک کنید.
با خواندن این کتاب و حتی گزارش خلاصۀ آن میتوان حدس قوی زد که داعش تا سالهای آینده متاسفانه میهمان ناخوانده منطقه خاورمیانه خواهد بود. تلاشهای نظامی برای سرکوب آنان راه حل مقطعی است. داعش یک اندیشه است؛ البته اندیشه ای افراطی و خطرناک. اما مقابله کنندگان با این اندیشه باید به فکر مبارزه فکری و فرهنگی با آن باشند. کاری که نه در ائتلاف غربی ها بر ضد داعش دیده می شود و نه در ائتلاف روسیه، ایران و سوریه و حزب الله لبنان. رسانه ها دائما آنها را تروریست یا صهیونیست می خوانند ولی این القاب برای شناخت این جریان فکری، نظامی، و ایدئولوژیک کافی نیست و حتی رهزن است. برای مواجهه و مبارزه فرهنگی با این جریان به اتاق های فکری استراتژیک نیاز هست که ابعاد مساله را به خوبی بررسی کند.
مهمترین سوال اکنون این است که گیریم داعش مناطق جغرافیایی در عراق و سوریه را از دست بدهد اما آیا این اندیشه هم پایان پیدا می کند؟ جوهر اندیشه های داعشیان چیست و چرا نمیتوان با آنها موافقت کرد؟ این سوالها و ده ها سوال دیگر در باره این موضوع سوال های ساده و تک بعدی نیستند که بتوان پاسخ آن را به راحتی به دست آورد یا انتظار داشت که عده ای خاص مثلا دیپلماتها یا نیروهای نظامی در میدان عملیات پاسخ آن را بدانند.
نقد لایحه رسانههای همگانی
بهمن کشاورز میگوید در متن پیشنویس فعلی لایحه رسانههای همگانی راه تفسیر و تاویل بر روی مجریان و خوانندگان یا استنادکنندگان به آن بسته نشده است.
بهمن کشاورز (رئیس اتحادیه سراسری کانون وکلای دادگستری) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی لایحه جامع رسانههای همگانی که به گفته علی جنتی به زودی از سوی دولت برای تصویب به مجلس ارائه میشود؛ گفت: دانستن حق مردم است. اعمال و ایفای این حق نیز از طریق مطبوعات صورت میگیرد. مطبوعات رکن چهارم مشروطیت نام گرفته است و مورد حمایت قانون اساسی آن و قوانین عادی هستند. مطبوعات را به حق بهترین وسیله مبارزه با فساد، مبارزه با خودکامگی و مبارزه با بسیاری عوامل منفی دیگر دانستهاند و این کاملاً درست است.
این حقوقدان ادامه میدهد: از این رو قانون حاکم بر مطبوعات که نحوه ارتباط آنها را با مردم و حکومت و کل جهان تنظیم میکند ناچار قانون بسیار مهمی است. در وضعیت فعلی قانونی داریم که بر آن اشکالات و ایرادات بسیار وارد شده است و تردیدی نیست که این قانون نیز چون سایر ساختههای ذهن و دست بشر نمیتواند خالی از اشکال و منقصت باشد لذا تدوین قانون جدید قطعاً کار مثبتی است. مشروط بر آنکه در قانون جدید اشکالات و نواقص قانون فعلی رفع شود.
او سپس با اشاره به وجود عباراتهای متعددی که امکان تفسیر و تاویل از آنها وجود دارد ،بیان میکند: میدانیم که به کار بردن صفات و قیود و عبارات مبهم در متن قوانین، احکام دادگاهها و قراردادها ممنوع است. به عبارت دیگر به لحاظ اهمیت این متون و اینکه باید کاملاً معانی قاطعی را شامل باشند و راه تفسیر و تاویل تا جایی که ممکن است بر روی مجریان و خوانندگان یا استنادکنندگان به آن بسته و تنگ باشد. به نظر میرسد در متن پیشنویس فعلی این معنا رعایت نشده است. موارد متعددی در این پیشنویس وجود دارد که مشتمل بر الفاظ و عباراتیست که ممکن است ازدیدگاه مفسران مختلف اعم از مقامات قضایی، مقامات وزارت ارشاد، مقامات امنیتی و دیگر افرادی که با این قانون سروکار خواهند داشت؛ معانی و مفاهیم گوناگونی را افاده کنند.
کشاورز به عنوان نمونه به برخی موارد از مصادیق احتمال دریافتهای شخصی از برخی عبارات در مواد لایحه رسانههای همگانی اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال مظاهر فرهنگ استعماری مانند تجملگرایی، اسراف، تبذیر در بند ۷ ماده ۹ علاوه بر اینکه تصریح شده هریک از رسانهها باید در تحقق یکی از این موارد اثباتاً یا نفیاً دخالت داشته باشند شرط شده است که رسانهها باید از این موارد اجتناب کنند و تضادی با این شروط نداشته باشند. ملاحظه میشود هرکس ممکن است این مفاهیم را به گونهای تعبیر و تفسیر کند و این چیزی نیست که بتوان آن را واجد مفهوم عرفی دانست که احراز عرف با مقام قضایی است.
رئیس اتحادیه سراسری کانون وکلای دادگستری افزود: انتقادات سازنده مشروط بر اینکه از تحقیر و تخریب پرهیز کند. صفت سازنده قابل تاویل و تفسیر است و تحقیر و تخریب نیز تعریف حقوقی و کیفری ندارند (البته در امور معنوی وگرنه تخریب اشیاء دارای تعریف قانونی است.) همچنین اخلال به مبانی احکام اسلامی و حقوق عمومی و خصوصی، ایجاد اختلاف بین اقشار جامعه، ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند، ارزشهای مغایر با فرهنگ اسلامی و مقدسات دین مبین اسلام از دیگر عبارت قابل تاویل و تفسیر هستند.
او درباره مبحث توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی نیز یادآور شد: توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند. ملاحظه میشود از این عبارت میتوان اینگونه استنباط کرد که برخی انسانها حرمت شرعی ندارند و توهین به آنها مجاز است. در مورد انتشار مطلب علیه قانون اساسی به منظور متزلزل و بیاعتبار کردن آن نیز مشخص نیست که این “منظور” را از قصد بررسی انتقادی و بیان مسائل علمی چگونه باید تشخیص داد.
کشاورز سپس با اشاره به شرایط درنظر گرفته شده برای افرادی که درخواست دریافت مجوز رسانه دارند؛ گفت: در مورد کسانی که تقاضای پروانه رسانه میکنند هم ابراز وفاداری به قانون اساسی آمده است و هم اعتقاد به اسلام یا ادیان شناخته شده در قانون اساسی شرط شده است. سوال این است که اعتقاد افراد را که امری ذهنی و کاملا درونی است را چگونه میتوان احراز کرد؟
او اضافه کرد: همچنین عدم وابستگی به گروههای غیرقانونی شرط صدور پروانه شناخته شده که مبهم است. به این معنا که اگر گروهی غیرقانونی اعلام شده باشد و فردی عضو آن باشد سوابق نشان داده که با او برخورد میشود و چه بسا حکم و احکامی علیه او صادر میشود که تکلیف روشن است. اما وابستگی بدون اینکه موید به حکم دادگاه باشد چگونه قابل احراز است؟ علاوه بر این کسانی که از طریق مطبوعات، رادیو، تلویزیون و یا سخنرانی خدمتگذار تبلیغاتی رژیم گذشته بودهاند از داشتن رسانه محروم اعلام شدهاند. صرف نظر از اینکه گمان میرود چنین کسانی اگر زنده باشند در ایران نیستند، اصولا متر و میزان تاثیر اقدامات چنین افرادی چیست؟
این حقوقدان در ارزیابی بخشهای مرتبط با انتخاب اعضای هیئت منصفه تصریح کرد: در اعضای هیئت منصفه داشتن صلاحیت علمی و آشنایی با مسائل فرهنگی و مطبوعاتی شرط شده است، اما مشخص نشده مستند این موارد چه باید باشد؟ ناچار احتمال حضور کسانی که به نظر گروه انتخابکننده چنین اوصافی را دارند اما چه بسا به نظر اکثریت مردم فاقد این شرایط باشند کم نیست.
او اضافه کرد: ایراد وارد بر نحوه انتخاب اعضای هیئت منصفه که در قانون فعلی وجود دارد کماکان باقی است. اختصارا میتوان گفت اعضای هیئت منصفه باید از میان افراد باسواد اجتماع که شرط سنی خاص داشته و فاقد پیشینه کیفری باشند به طور اتفاقی انتخاب شوند و این انتخاب در مورد هر پرونده جداگانه صورت بگیرد. زیرا هدف این است که تشخیص داده شود آنچه به عنوان جرم به یک رسانه نسبت داده شده از دیدگاه مردم عادی موضوعی قابل سرزنش و جرم هست یا خیر؟ محصر بودن اعضای هیئت منصفه در مشاغل خاص و دائمی بودن آنها این امکان را سلب میکند و بدون تردید ملاحظات صنفی و گروهی و جناحی و سیاسی در تصمیمگیریها موثر خواهد بود. البته لزوم حضور هیئت منصفه در مرحله تجدید نظر کاملا مناسب ارزیابی میشود و امکان حضور دبیر یا منتخبانی از هیئت منصفه در مرحله تحقیقات نیز بسیار مفید خواهد بود. هرچند که نقش آنها به درستی تبیین نشده است.
کشاورز در مورد بندهای مرتبط با ممنوعیت دریافت هر نوع کمک رسانهها از منابع خارجی نیز اظهار داشت: دریافت هر نوع کمک رسانهها از منابع خارجی ممنوع اعلام شده که ضابطه بسیار خوبی است. اما در همان مواد به نهضتهای اسلامی و آزادیبخش این امتیاز داده شده که با سرمایه و مسئولیت اشخاص غیرایرانی فعالیت رسانهای در کشور داشته باشند. با توجه به تنوع و کثرت اینگونه نهضتها و اینکه بعضا پس از مدتها نیات و مقاصد آنها آشکار میشود، گمان میرود دادن این امتیاز با حاکمیت و امنیت ملی در معارضه باشد.
رئیس اتحادیه سراسری کانون وکلای دادگستری نیاز به تایید اکثریت سایر اعضای هیئت نظارت برای حضور نماینده مدیران رسانهها را محدودکننده ارزیابی کرد و گفت: در مورد هیئت نظارت که اختیارات وسیعی دارد نیز میتوان گفت؛ شرطی که در ماده ۴۵ برای نماینده مدیران رسانهها در هیئت نظارت گذاشته شده که باید صلاحیت آنها به تایید اکثریت سایر اعضا برسد، عملا محدوده انتخاب این نمایندگان را که نماینده صاحب اصلی قضیه هستند را بسیار محدود و شاید گزینش برخی را تعلیق به محال بکند.
او همچنین مجازات درنظر گرفته شده برای اعمال سانسور را کافی ندانست و بیان کرد: در ماده ۵۷ مجازاتی که برای اعمال سانسور پیشبینی شده بسیار قلیل است. به ویژه ممکن است این ماده در صورت تصویب ناسخ یا مخصص ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی تلقی شود. آزادی بیان و آزادی مطبوعات چیزی نیست که خدشه وارد کردن به آن با جزای نقدی حتی تا ۱۰۰میلیون تومان قابل جبران باشد.
کشاورز ادامه داد: اینکه در ماده ۶۸ مجازات جرایم رسانهای منحصر به موارد مندرج در این قانون شده بسیار خوب است. اما جرم موضوع ماده ۱۳ رسانه نیست و باید استثنا شود.
او همچنین تاکید کرد: در ماده ۶۵ پیشنویس به قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری اشاره شده که منسوخ است و اینک قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۴ جایگزین آن شده است.
این حقوقدان در پایان گفت: بدیهی است در جزئیات هریک از مواد با تفصیلی بیش از این هم میتوان وارد شد اما چیزی بیش از آنچه گفته شد در حوصله این مقال نیست.
منبع: ایلنا
ناگفتههای داود رشیدی از نیم قرن فعالیت هنریاش
داود رشیدی همچنان یکی از آرزوهایش این بود که در یک نقش خوب مقابل دوربین برود و خطاب به بازیگران جوانی که وارد این حرفه میشوند، گفته بود: عطش قدرت، عطش پول درآوردن از چیزهای بد دوران ماست. بازیگر به تماشاگر احتیاج دارد و تماشاگر هم به بازیگر.
داود رشیدی که در هشتاد و سه سالگی از دنیا رفت، دو سال قبل در هشتاد و یکمین سالروز تولدش و بعد از نیمقرن فعالیت هنری در دیداری که خبرنگار ایسنا با این هنرمند داشت، همچنان سرشار از عشق و امید به کارش بود و آرزو داشت در یک نقش خوب مقابل دوربین برود.
در ادامهی گفتوگوی ایسنا را با این بازیگر سینما،تئاتر و تلویزیون ایران بازخوانی میخوانیم.
احترام برومند چهره آشنای کودکان دهه ۵۰ هم که او را به عنوان مجری برنامه کودک تلویزیون میشناختند، در این دیدار در کنار داود رشیدی حضور داشت و در یادآوری خاطراتی، همسرش را یاری میکرد.
ترجمه نمایشنامهای برای اجرا
داود رشیدی دو سال قبل درباره فعالیتهایش گفته بود: مشغول ترجمه نمایشنامهایی هستم. کتابهایی را اشتراک دارم که پسرم از سوییس برایم ارسال میکند و از میان آنها نمایشنامههایی که خوب باشد را انتخاب میکنم و یا خودم و یا به شخص دیگری برای ترجمه میدهم. «اشمیت» را هم از همین کتابها انتخاب کردم که شهلا حائری ترجمه کرد و همچنین «منهای ۲» را که به روی صحنه بردم.
الان نمایش «مثل باران میبارد» را پسندیدم، مشغول ترجمه آن هستم و دوست دارم خودم کار کنم اگر روزگار کمک کند. آخرین کارم سال ۹۰ «آقای اشمیت کیه؟» بود و قبل از آن هم «منهای ۲» را در تئاتر شهر کار کردم که خوشبختانه هر دو با استقبال روبرو شدند.
تئاتر همیشه در اولویت بوده
رشیدی با بیان اینکه همیشه تئاتر برایش اولویت بیشتری نسبت به سینما و تلویزیون داشته است با یادآوری روزهای شروع فعالیت هنریاش یادآور شده بود: کار هنریام را با آقای نوشین شروع کردم و بعدها وقتی پس از پایان تحصیلاتم به ایران بازگشتم در سال ۴۲ گروه تئاتر “امروز” را در اداره تئاتر آن زمان تشکیل دادم که افرادی چون مرضیه برومند، سوسن تسلیمی، پرویز فنیزاده، خسرو شجاعزاده، فهیمه راستگار، یدالله شیراندامی، سیاوش طهورث و بعدها مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ در آن مشغول بودند و در سنگلج کار میکردیم.
احترام برومند در ادامه صحبتهای رشیدی به تشکیل اولین گروه تئاتر برای کودکان اشاره کرد وگفته بود: این گروه را آقای رشیدی در واحد نمایش تلویزیون به همان نام «تئاتر امروز» راه انداخت. با مرضیه و راضیه برومند، بهرام شاه محمدلو، رضا بابک، سعید پورصمیمی و چند نفر دیگر که فعالیتش تا سال ۵۷ ادامه داشت و بعد به هم خورد.
«فرار از تله» و ورود به سینما
داود رشیدی درباره حضورش در سینما، «فرار از تله» را اولین فیلماش دانست و مطرح کرده بود: با جلال مقدم از جوانی دوست بودیم. روزی به خانه ما آمد و گفت: «داود میخواهم یک فیلم با تو بسازم». سناریو را داد و خوشم آمد و بعد در پشت بام خانه با هم نشستیم و صحبت کردیم. او آدم روشنفکری بود که متأسفانه سالهای آخر عمرش درگیر بیماری شد.
گفتند مواظب بهروز باش
این بازیگر با اشاره به همکاریاش با بهروز وثوقی یادآور شده بود: به من میگفتند مواظب بهروز باش. او سوپراستار است و نقش تو را میخورد و سر تدوین میرود و نقش را کم و زیاد میکند. وقتی این حرفها را میشنیدم. برایم عجیب بود. اما خیلی با هم دوست شدیم و بسیار من را کمک کرد. اصلا اینگونه که میگفتند نبود و بسیار رفیق و همراه بود. در اولین روز کارم تفاوت زیاد سینما با تئاتر تو ذوقم زد و تصمیم گرفتم ادامه ندهم اما همان شب صحبتهای بهروز تأثیر مثبتی در ذهنم گذاشت.
دو فیلم اولم را در کنار سوپراستارهای آن موقع بازی کردم. در «میعادگاه خشم» فردین حضور داشت که آن هم تجربه خوبی بود و بعدها در فیلم «جهنم+من» که خودش کارگردانی کرد نیز بازی کردم.
رشیدی که سالها به عنوان مدیریت گروه نمایشات و سرگرمیهای “تلویزیون ملی” مسئولیت داشته با یادآوری آن روزها گفته بود: از سال ۵۲ مسئولیت این گروه را داشتم و تمام نمایشها، سریالها، سرگرمیها و مسابقات تلویزیون زیر نظر آن ساخته میشد. از کارهای شاخصی هم که در آن زمان ساخته شد میتوان به سریال «دایی جان ناپلئون» ناصر تقوایی اشاره کرد و همچنین «هزاردستان» علی حاتمی که قراردادش با عنوان «جاده ابریشم» در آن سالها بسته شد.
برومند در ادامه صحبتهای رشیدی با بیان اینکه آقای تقوایی برای نقش اسدالله میرزا«دایی جان ناپلئون» به آقای رشیدی پیشنهاد داده بود، مطرح کرده بود: اما به علت مسئولیت سنگین در تلویزیون فرصت کافی برای بازی در این سریال نداشت.
رشیدی هم در ادامه گفته بود: نمیتوانستم هر روز حضور پیدا کنم. به تقوایی گفتم هفتهای دو روز میتوانم که قبول نکرد. او بازیگر را تمام وقت در اختیار میخواست.
سال ۵۸ خواستند از تلویزیون تقاضای بازنشستگی کنم، همین کار را کردم اول با تقاضای بازنشستگی موافقت شد و بعد اخراجم کردند تا حقوق نگیرم. بچههای جوان در گروه پاکسازی بودند، آمدند و گفتند ما شما را پاکسازی نمیکنیم، اخراج میکنیم تا جای دیگر بتوانید کار کنید. من هم خداحافظی کردم و رفتم.
رشیدی با مرور آثار سینماییاش «کندو» را از موفقترین فیلمهایش دانسته و گفته بود:در این فیلم هم با بهروز وثوقی هم بازی بودم. حتی الان بچههای نوجوان به من «آقا حسینی» میگویند. کار فریدون گله که متأسفانه او هم در سالهای آخر عمرش به هم ریخته بود. میخواست «کندو ۲» را بسازد. آمد و سناریواش را به من داد که عمرش نرسید.
این بازیگر کارهایش با علی حاتمی را از آثار مورد علاقهاش میدانست و مطرح کرده بود: با حاتمی دوست نزدیک بودیم. در کلاسهایی که در دانشگاه داشتم با هم آشنا شدیم و از همانجا دوستی بین ما برقرار شد و معمولا کارهایش را با من در میان میگذاشت. نمایش «حسن کچل» نوشته او را به روی صحنه بردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. نقش مفتش شش انگشتی در «هزار دستان» را خیلی دوست داشتم. همچنین رضا شاه در «کمال الملک» که از کارهای خوبم است.
رشیدی که بعد از فیلم «پرچمهای قلعه کاوه» در سینما و مجموعه «کلاه پهلوی» در تلویزیون فعالیت بازیگری نداشت و بیشتر به تئاتر پرداخته با بیان اینکه نقشخوبی پیشنهاد نشد، در ادامه گفته بود:خیلی سال است در سینما بازی نکردم و پیشنهادات بیشتر نقش های کوچک شده که مناسب نیست. همچنین تلویزیون هم کار خوبی پیشنهاد نمیشود.
وی به طنز میگفت: در سینما جوان اول میخواهند که ما نیستیم.
آرزوهای زیادی در بازیگری دارم
داود رشیدی در بخش دیگری از این گفتوگو مطرح میکرد: هنوز علاقه زیادی به بازیگری دارم و کار خوبی باشد حتما قبول میکنم. آرزوهای زیادی در بازیگری دارم و علاقمندم نقش خوبی را برای کارگردان خوبی بازی کنم.
احترام برومند و داود رشیدی
احترام برومند هم که از سال ۴۷ در کنار داود رشیدی حضور دارد یک روزنامه نگار را مسبب این آشنایی و ازدواج میداند و میگوید: حاصل این ازدواج دو فرزند به نام لیلی و فرهاد است. لیلی فعالیت بازیگری دارد. فرهاد هم دکتری برق دارد و در دانشگاه پلی تکنیک لوزان به عنوان پروفسور کرسی دائمی دارد. او جایزه بلوندل، معتبرترین جایزه مهندسی دنیا را دریافت کرده و در کارش بسیار موفق است.
داود رشیدی هیچ وقت نا امید نمیشود
وی ۴۶ سال زندگی مشترکش را پر از شادی، خوبی و اتفاقات مختلف دانست و با اشاره به ویژگیهای رشیدی مطرح کرد:او هیچ وقت ناامید نمیشود.هر وقت اتفاق بدی برایمان میافتاد که بسیار هم بوده با تلاش بیشتر و امید بیشتری راهش را ادامه میداد. هیچ وقت نق نمیزند، هیچ وقت طلبکار نبوده و هیچ وقت هم گله نمیکند که این به نظر من فوقالعاده است چون بیشتر ما مرتب عادت داریم گله کنیم و طلبکار باشیم. با وجود جفاهایی که در حقاش شده اما هیچ وقت کوچکترین گلهای نکرده و کوچکترین توقعی نداشته است. همیشه هم تا آنجا که توانسته بدون تظاهر خدمت کرده است.
داود رشیدی در حالیکه در میان صحبتهای همسرش وارد شد به شوخی مهمترین ویژگیاش را خوش اخلاقی و خوش تیپی عنوان کرد.
برومند درباره بهترین کارهای رشیدی گفته بود: «شیلات» را دوست داشتم و فیلمی بود که بازتاب خیلی خوبی داشت. همچنین «تاتوره» که آن زمان تکان دهنده بود. «فرار از تله»، «کندو» و «گلهای داودی» هم دوست دارم.
ارتباط با هم دورهها
رشیدی هم درباره ارتباط با هم دورهها و همکارانش گفته بود: با بسیاری از آنها ارتباط تلفنی دارم. تلفنی با کشاورز حال و احوال میکنیم که پایش ناراحت است و نمیتواند راه برود. با نصیریان هم صحبت میکنم. در قدیم هم با انتظامی و مشایخی رفت و آمد داشتیم که کمکم سن که بالا میرود رابطه هم کم میشود. اسماعیل شنگله و سیروس ابراهیمزاده مرتب سر میزنند، داریوش اسدزاده، علی دهکردی و علیرضا خمسه تلفن میکنند، رضا بابک دائم میآید و واقعا با محبت است. محمود بصیری هم آدم بسیار معرفتی است که هم تلفن میزند و چند روز یک بار هم به سراغمان می آید.
این بازیگر درباره کتابهایش که جلد اول آن رونمایی شد هم گفته بود: آقای منصوری چهار، پنج سال است که مشغول آماده کردن این کتابها هستند. یک جلد بیرون آمده که مربوط به نمایشنامههایم است. جلد دوم هم که مربوط به نمایشها است آماده شده و سومی مربوط به نمایش«در انتظار گودو» است. جلد چهارم هم مربوط به زندگی تئاتری است که صحبتها کامل شده و باید آماده شود که امیدوارم زودتر این اتفاق بیافتد.
رشیدی که از علاقمندان مسابقات فوتبال بود در بخش دیگری از گفتوگویش درباره بازیهای جام جهانی فوتبال که در مقطع انجام این گفتوگو برپا میشد، گفته بود: بازیها را میبینم و خوشبختانه ایران حضور خوبی داشت. مسابقات والیبال را هم پیگیری میکنم که آنها هم بسیار خوب بازی میکنند. خودم هم در دبیرستان در بروکسل والیبالیست و کاپیتان تیم بودم.
با حاتمی مثل برادر بودیم
داود رشیدی در پایان این دیدار درباره سالروز تولدش بار دیگر به شوخی با بیان اینکه از تولدش به دلیل اینکه خیلی کوچک بوده است، چیزی یادش نمیآید، گفته بود: ناراحتم از اینکه یک سال از عمرم گذشته اما خوشحالم سال جدیدی آغاز میشود.از این دوران طی شده راضی هستم اما میشد بهتر باشد. آن دورهای که با حاتمی بودم خیلی خوب بود و مثل دو برادر با هم بودیم.
عطش پول درآوردن از چیزهای بد دوران ماست
رشیدی همچنین خطاب به بازیگران جوانی که وارد این حرفه میشوند، گفته بود: عطش قدرت، عطش پول درآوردن از چیزهای بد دوران ماست. بازیگر به تماشاگر احتیاج دارد و تماشاگر هم به بازیگر. این دو باید با هم هم سنگ باشند. بازیگرانی بودند در برخی نقشها موفق بودند اما دوباره موفقیتشان تکرار نشد. بازیگر باید سعی کند پیشرفت کند و در حال درجازدن نباشد. بازیگرانی بودند که سریع بعد از یکی دو کار فید شدند چون از بازیگری چیز دیگری میخواستند. نقش برای بازیگر باید جایی برای نفس کشیدن باشد و از تازگیاش لذت ببرد.
داود رشیدی متولد ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران، فارغ التحصیل کنسرواترا ژنو در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر و لیسانس حقوق سیاسی از دانشگاه ژنو بود که ۵ شهریور ماه به دلیل ایست قلبی از دنیا رفت، او طی چند سال اخیر از بیماری آلزایمر رنج میبرد.
از آثار شاخص این بازیگر میتوان به فیلمهای سینمایی «فرار از تله»، «خروس»، «کندو»، «اعدامی»، «مرز»، «رهایی»، «جایزه»، «هیولای درون»، «کمال الملک»، «شیلات»، «خانه عنکبوت»، «گلهای داوودی»، «تاتوره»، «بیبی چلچله» و سریال های «هزاردستان»، «کوچک جنگلی»، «گرگها»، «عطر گل یاس»، «امام علی(ع)»، «گل پامچال»، «آوای فاخته»، « تنهاترین سردار»، «ولایت عشق»، «خاطرات یک خبرنگار»، «معصومیت از دست رفته»، «مختارنامه» و «کلاه پهلوی» اشاره کرد.
وی همچنین سابقه تهیه چند فیلم سینمایی از جمله «الو الو من جوجو ام»، «قطعه ناتمام»، «امتحان» و «صبحی دیگر» را نیز دارد.
گفتوگو از مسعود نجفی
منبع: ایسنا
آلبوم موسیقی «بیات ترک» منتشر شد
آلبوم موسیقی «بیات ترک» با آهنگسازی رکنالدین مختاری و خوانندگی مهدی شهسوار به همت موسسه فرهنگی هنری ماهور در بازار موسیقی کشور منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آلبوم «بیات ترک» مجموعه ساختههای رکنالدین مختاری و شامل ۹ قطعه به نامهای «پیش درآمد بیات ترک»، «درآمد و کرشمه»، «چهارمضراب بیات ترک»، «ساز و آواز»، «تصنیف گر رقیب آید»، «ساز و آواز ۲»، «تصنیف صبحگاهان»، «ساز و آواز (مثنوی)» و «رنگ» است که از بیپ تونز در دسترس قرار گرفته و محمد باقر زینالی (کمانچه)، علی اکبر داداش زاده (عود)، سعید جلالیان (تنبک) و خشایار پارسا (سنتور) به عنوان نوازنده در این آلبوم در کنار حامـد جوکـار (سرپرست گروه و نوازنده تار)، مهدی شهسوار (خواننده) و رکنالدین مختاری (آهنگساز) به هنرنمایی پرداخته اند.
«حمیدرضا نوربخش» خواننده موسیقی ایرانی نیز طی یادداشتی درباره آلبوم موسیقی «بیات ترک» چنین نوشته است: «بسیار خوشحالم که آقای مهدی مشهدی (شهسوار) یکی از رهروان سختکوش این وادی پر پیچ و خم، از سالها پیش آموزش آواز را نزد من آغاز و با پشتکار و همت والای خود مدارج ترقی را طی کردند و در دوره عالی آواز و شیوههای مختلف آوازی رنج آموزش را بر خود هموار کردند و با صبوری و متانتی که لازمهی کار خوانندگان موسیقی ایرانی است آهسته و پیوسته به سوی نور و روشنایی گام برداشتهاند. حامد جوکار، نوازندهی تار (و سرپرست گروه) این آلبوم نیز یکی دیگر از جوانان خوشفکر و با آتیهای است که در مکتب استاد علیاکبرخان شهنازی پرورش یافته و از برکشیدگان استادش جناب داریوش پیرنیاکان است. او نوازندهای قبراق و چابک است که بر مدار اصالت و اندیشه کوشیده و در کنار خواننده اثر به زیبایی تمام در پدید آوردن اثری اصیل و ارزشمند سهمی بسزا ارائه داده است. در زمانهای که اغلب جوانان و هنرجویان در صدد پیمایش ره صدساله در یک شب هستند و تعجیل و سرعت در سبقت گرفتن از دیگران آن هم در عرصهی هنر موجبات پدید آمدن ناهنجاریهای متعدد شده است حضور و فعالیت هنرمندان جوانی چون آقایان مهدی مشهدی و حامد جوکار مغتنم و قابل ستایش است. برایشان آرزوی موفقیت روز افزون و آیندهای روشن دارم.»
منبع: خبر آنلاین
فراخوان جایزه «ابوالحسن نجفی» اعلام شد
نخستین دوره جایزه ابوالحسن نجفی برگزار میشود.
به گزارش ایسنا، مرکز فرهنگی شهر کتاب اعلام کرد به منظور پاسداشت یاد استاد نجفی در عرصه ترجمه و تشویق مترجمان در اعتلای زبان فارسی، مراسم اولین دوره جایزه ابوالحسن نجفی را در دوم بهمن سال جاری برگزار میکند و از بهترین ترجمه رمان و مجموعه داستان کوتاهی که در سال ۱۳۹۴ منتشر شده، تقدیر میکند.
هیات داوران این جایزه را ضیاء موحد، حسین معصومیهمدانی، عبدالله کوثری، مهستی بحرینی، مژده دقیقی و محمود حسینیزاد با دبیری علیاصغر محمدخانی تشکیل میدهند.
مترجمان و ناشران علاقهمند به شرکت در این جایزه میتوانند دو نسخه از کتاب خود را تا پایان مهر ۱۳۹۵ به دبیرخانهی جایزه به نشانی تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم، پلاک ۸، مرکز فرهنگی شهر کتاب ارسال کنند و برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارههای ۸۸۷۱۷۴۵۸ و ۸۸۷۲۳۳۱۶ تماس بگیرند.
در فراخوان این جایزه همچنین عنوان شده است: استاد ابوالحسن نجفی از چهرههای ممتاز فرهنگ، ادبیات و ترجمه در دوران معاصر است. دقت و وسواس او در ترجمه و تحقیق، الگویی برای مترجمان و محققان است. ترجمههای او از ادبیات فرانسه از شاهکارهای ترجمه فارسی است. ترجمهها و نوشتههای نجفی، بسیاری از امکانات ناپیدا و ناشناخته زبان فارسی را نشان میدهد و هر یک از آنها الگویی است برای مترجمان و نویسندگان و محققان دیگر برای ترجمه، تحقیق و نوشتن بهتر.
ما و کیارستمی
حق مطلب این است که ما ایرانیان چندان کیارستمی و سینمایش را دوست نداشتیم. و این احساس مربوط به عامه مردم هم نبود. کسانی که فضای مطبوعات سینمایی دهه شصت را یادشان است می دانند که بیشتر منتقدان سینمایی ما به فیلمهای او نمره منفی می دادند و جدی اش نمی گرفتند. وقتی فیلمهایش در جشنواره های معتبر سینمایی جایزه گرفت مهمترین مسئله این بود که چرا به این فیلمها جایزه داده اند و می دهند و تقریبا نظر جمع این بود که نوعی سادگی و فضای شرقی و ایرانی و شاید نوعی تصویر از جهان در حاشیه در فیلمهای کیارستمی هست که ساکنان جهان متن را خوش می آید و گرنه به لحاظ هنر و فن سینما که حرف تازه ای ندارد. قضیه که جلوتر رفت برچسب فیلم جشنواره ای یا جشنواره پسند را ساختند که توجیهی باشد برای موفقیتهای هنری کیارستمی و ناتوانی ما در درک سینمایش. میگفتتد کیارستمی از ماشین فرانسوی در فیلمهایش استفاده میکند تا به کن برود. در گیشه هم که وضع فیلمهایش معلوم بود. اما جوایز و اعتبار بین المللی او که از حدی گذشت و بسیاری از فیلمسازان بزرگ جهان شروع به تجلیل از اوکردند (از جمله فیلمسازانی که جامعه سینمایی ما کاملا درکشان می کرد مثل اسکورسیزی) حداقل ظاهر قضیه کمی عوض شد و البته باید گفت که نسل جوان اهل هنر و فرهنگ ارتباط جدی تری با آثار او برقرار می کردند اما در زمانی که دیگر فیلمهای کیارستمی اکران نمی شد و تغییرات مهمی در روند تولید و عرضه فیلم در داخل پیدا شده بود. طنز ماجرا اینجاست که این دفعه دوستان چپ گرا سعی کردند بت شکنی کنند و نشان دهند که در پس ژست و چهره هنری کیارستمی چیزی نیست یا اگر هست همان سازش و مصالحه وحفظ وضع موجود است! حرفهایی که همچنان در لابه لای سوگ نوشته های محترمانه شان هم به چشم می آید. از فراستی و حاتمی کیا تا فرهادپور و که و که بر ضد او نوشتند و می نویسند. البته نقد و نظرات متفاوت محترمند اما اصل قضیه این است که در همه این سالها جز چند تلاش نادر ما کاری در جهت فهم و درک و مواجهه جدی با سینمای این نامدارترین فیلمساز ایرانی نکردیم. حاتمی کیا حق داشت با درکی که از سینما و شناختی که از هنر داشت نفهمد چرا فیلمهای او را به جشنواره ها راه نمی دهند اما به فیلمهای کیارستمی بدون زیرنویس و حاشیه و تبلیغات نخل می دهند زیرا هنوز هم کیارستمی و سینمای منحصر به فردش و توانایی شگفتش در سیطره بر مدیوم سینما در ایران ناشناخته است و این را مقایسه کنید با تلاش فرانسویان برای شناخت کیارستمی. البته این کوتاهی خطای دیگران نیست من نمیخواهم دیگران را متهم کنم. این کوتاهی خطای ما و من است که به هر دلیلی ناتوانیم از صورت بندی درست و منظم حرفهایمان و تجلیل علمی آنچه و آنکه قابل ستایش میدانیم در زمان و وقت درخورش.
نویسنده: امیر مازیار
معرفی مجمع ذخائر اسلامی
معرفی مجمع ذخائر اسلامی (zakhair.net):
مجمع ذخائر اسلامی، مؤسسه ای خصوصی است با ۴۰ سال سابقه فعالیت، و دامنه فعالیت بین المللی.
این مؤسسه تاکنون بیش از ۷۰۰ جلد کتاب منتشر کرده است. فعالیتها به ترتیب اولویت:
۱. دیجیتال سازی مجموعه های خصوصی و دولتی مشتمل بر اسناد و نسخه های خطی. تاکنون بیش از ۲۰۰ کتابخانه (مشتمل بر نسخه های خطی، اسناد، چاپ سنگی، متون کهن) عکسبرداری شده، مشتمل بر بیش از ۱۰۰.۰۰۰ نسخه خطی وکتابهای کهن، بیش از ۲۰۰.۰۰۰۰ برگ سند و بیش از ۱۰۰.۰۰۰ سنگ (کتیبه و سنگ قبر).
۲. فهرست نویسی نسخه های خطی و اسناد. از این مجموعه تاکنون حدود ۲۵۰ جلد منتشر شده است. مجمع بیشترین تعداد فهارس نسخه های خطی و اسناد شرعی و مردمی در ایران را تاکنون منتشر کرده است. فهرستهای مخطوطات، بیشتر مربوط به کتابخانه های ایران، و بعضی از آنها از دیگر کشورها همچون هند، پاکستان، ترکیه، افغانستان، عراق، لبنان و ایتالیا می باشد. اسناد منتشره بیشتر با موضوعات شرعی و اجتماعی، و مربوط به اسناد ایران در دوره قاجار می باشد. در عین حال اسنادی مهم از کشورهای عراق، افغانستان ترکیه نیز منتشر شده است.
۳. برگزاری همایشهای بین المللی با همکاری مراکز علمی. تاکنون همایش بین المللی میراث مشترک ایران و هند (سال ۲۰۱۳) و میراث مشترک ایران و عراق (۲۰۱۵) برگزار شده و میراث مشترک ترکیه و ایران نیز در مارس ۲۰۱۷ برگزار خواهد شد.
۴. تحقیق و تصحیح نسخه های کهن با موضوعات مختلف. تاکنون بیش از ۱۲۰ جلد منتشر شده است.
۵. چاپ فاکسیمیله آثار علمی. (بیش از ۵۰ جلد منتشر شده است).
۶. همکاری در برگزاری کارگاههای آموزشی نسخه های خطی و اسناد.
مطالعه انتقادی آثار شهید مرتضی مطهری در زمینه حدیث شناسی
مطالعه انتقادی نسبت به آثار همه علما و بزرگانِ اندیشه ضرورتی است که در جامعه ما به ندرت به آن توجه می شود. این دست مطالعات در پویایی تحقیق و رشد بیشتر دانش پژوهان بویژه در عرصۀ مطالعات اسلامی بسیار موثر است. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره دربارۀ شهید مرتضی مطهری نکات ارزنده و مثبت از فعالیتهای علمی ایشان از طریق رسانه های رسمی به مخاطبان عرضه شده است. در طول این سالها شاید یکی دو مقاله در نقد آرای کلامی و سیاسی مرتضی مطهری نوشته و منتشر شده باشد. به تازگی مهرداد عباسی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، ضمن ارج نهادن به فعالیتهای علمی شهید مطهری به مطالعه انتقادی دیدگاه های او در حدیث شناسی پرداخته است. در مقاله او گفتمان تبلیغ و تحقیق تفکیک شده اند و به فضایی که شهید مطهری در آن می زیست کاملا توجه شده است ولی در عین حال خواننده با نقدهایی از منظر حدیث شناسی بر گفته ها و نوشته های مطهری آشنا می شود. نام مقاله مهرداد عباسی “رهیافت به حدیث در اسلام شناسی مرتضی مطهری” نام فارسی چندان گویایی برای محتوای مقاله اش نیست ولی به خوبی از عهدۀ بررسی و ارزیابی میزان تسلط مطهری بر شناخت سند، اسناد و محتوای حدیث برآمده است. در این مقاله جا داشت نویسنده در باره داوری هایی که شهید مرتضی مطهری به طور مطلق در باره گرایش های اخباری گری در فرهنگ شیعه داشته نکته هایی را گوشزد می کرد. برای دریافت نسخه کامل مقاله اینجا را کلیک کنید.