قصه شاه و کنیزک و بینامتنیت

فصلنامه کاوش نامه، دانشگاه یزد، شماره 28، سال پانزدهم، 1393

نویسنده: محمد پارسانسب

چکیده:

مأخذیابی و ریشه‌شناسی حکایات مثنوی، به طور رسمی، سابقه ای به قدمت تألیف کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی دارد و بدون شک، این پژوهش کم نظیر، بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع کرده است. با این همه، مطالعات انجام یافته در این باره حکایت از آن دارد که در ریشه‌یابیِ قصّه‌های مثنوی، نمی‌توان به مأخذی واحد ارجاع داد. مثنوی مولوی حاصل ارتباط و تعاملِ فکری مولانا با گروه کثیری از منابع و متون دینی، تفسیری، صوفیانه، تاریخی، و بویژه فرهنگ عامّه است. ردیابیِ این سرچشمه‌های غنی ، هرگز از مطالعات تک بعدی و یکسونگرانه ساخته نیست. از این رو، در این نوشتار برآنیم تا به مدد مطالعات ساختاری، روایت شناختی، گفتمان شناختی و برخی تحلیل‌های معنایی، ردّپای دقیق‌تری از سرچشمه این حکایت به دست دهیم. برای این منظور، نخستین و بنیادی ترین قصّه مثنوی، یعنی قصّه شاه و کنیزک را واکاوی و تحلیل کرده ایم. مطالعات ما نشان می دهد که این قصّه، مستقیم یا غیرمستقیم، با خیل کثیری از قصّه‌ها و بن مایه‌های عاشقانه، عارفانه و تعلیمی فارسی نسبت دارد و در این میان، شباهت آن با روایتی در کتاب آداب الحرب و الشّجاعه، آشکارتر می نماید.

برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.

مآخذشناسی تحلیلی حکایاتی از مثنوی

نشریه مطالعات عرفانی، دانشگاه کاشان، شماره 14، پائیز و زمستان 1390

نویسنده: محمد پارسانسب

چکیده

مطالعۀ رابطه چندسویه متون ادبی, از ارتباطات عمیق فرهنگی, داد و ستدهای محتوایی و تعاملات ادبی آنها در طی قرون متمادی, پرده برمی گیرد و به کشف راز زیبایی, کمال هنری و جاودانگی شاهکارهای ادبی می‌انجامد. مثنوی معنوی مولوی, از شاهکارهایی است که نه تنها با متون ادبی پیشین رابطه دارد و با آنها گفت وگو می‌کند, بلکه به جدّ با فرهنگ مردم گذشته و اهالی دین و تصوف و عرفان پیوند خورده است. بررسی و تحقیق در آثاری که بتوان رد پای مفاهیم, ایده ها و ساخت‌های مثنوی را در آنها یافت و نیز, تبیین نوع تعامل مثنوی با این متون, از اهداف پژوهش حاضر است؛ پژوهشی که لاجرم, به کشف منابع و مآخذی نویافته از حکایت‌هایی منجر شده که در کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی نیامده‌اند و سرچشمه‌های تازه‌ای از آبشخور فکری مولانا را نمایان می سازد و جنبه‌های هنرمندی او را تبیین می کند.

برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.

زاهد عالی مقام: صنعت تهکّم در شعر حافظ

فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی ،سال چهارم، شماره 16، پاییز 1395، صفحات 91-100.
حافظ حاتمی

چکیده

دیوان حافظ گنجینه‌ای ارزشمند از شعر ناب فارسی است. در شعر خواجۀ شیراز نه تنها موضوعات و مضامین برای همیشه تازه و گسترده‌اند، بلکه از منظر بلاغت و عناصر زیبایی شناختی، بهره مندی از صُور خیال، به کارگیری زبان ممتاز، خلق انواع موسیقی، وزن‌های زیبا و مطبوع و مانند آن نیز کم نظیر است .

بررسی و تحلیل عوامل مختلف زبانی حافظ و استفاده از شیوه‌های گوناگون در آفرینش محتوای برجسته، امکان شناخت بهتر دریافت تصاویر و توصیفات او را به مخاطب می‌دهد. یکی از شگردهای خاص او نقد اجتماعی و طنز انتقادی است و در این زمینه از انواع طنز استفاده کرده است. تهکّم یا استعارۀ تهکّمیّه یا کنایۀ طنزآمیز و راه های ساخت و پردازش این نوع طنز و همچنین، رابطۀ تهکّم با تحکّم مورد توجّه پژوهش حاضر قرار گرفته است. 

برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.

روش کار فرهنگ‌های دوزبانه و سه زبانه ﻋﺮبی ـ ﺗﺮکی ـ ﻓﺎرسی

فصلنامه تخصصی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، علمی پژوهشی، ﺳﺎل چهارم، ﺷﻤﺎره اول، ﺑﻬﺎر1390، شماره پیاپی11

نویسنده: علی صباغی

چکیده:

زبان، عامل پیوند میان افراد جامعه و نهادی اجنماعی و پویاست که همانند دیگر نهادها پیوسته در حال دگرگونی بوده، با گذشت زمان و تغییر ساختار جامعه، دچار تحول میشود. فرهنگ ‌نویسی کوششی در راستای ثبت این دگرگونیها، به منظور سهولت فهم زبان گذشتگان و جلوگیری از گسست فرهنگی است. فاصله مکانی، بُعد زمانی و نفوذ نیروهای بیگانه در حوزه یک زبان، ازجمله عوامل زمینه ساز فرهنگ نویسی است. تحت تأثیر سه عامل حمله اعراب و گسترش دین اسلام؛ هجوم ترکان و ورود عناصر زبان ترکی در فارسی؛ و گسترش حوزه کاربرد زبان فارسی در خارج از قلمرو نخستینش، فرهنگ نویسی دو و سه زبانه فارسی- عربی- ترکی رونق گرفت. در این گفتار بمعرفی و بررسی این جریان فرهنگ نویسی بویژه حوزه فارسی- ترکی که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است، پرداخته خواهد شد.

برای دیدن مقاله فرهنگهای دو زبانه ترکی، عربی و فارسی کلیک کنید

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳