هنر تحریم ها نگاهی از درون میدان

The Art of Sanctionsهنر تحریم ها نگاهی از درون میدان The Art of Sanctions: A view from the field

نویسنده: ریچارد نفیو (Richard Nephew)

ترجمه فارسی: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی

تهران: اول خرداد 1397

گزارش و اظهار نظر: سعید عدالت نژاد

 

نویسندۀ کتاب مسئول تيم طراحی تحریم ها عليه ایران در دورۀ دوم ریاست جمهوری اوباما و پيش از آن، ده سال مسئول امور ایران در شورای امنيت ملی و قائم مقام هماهنگی سياست تحریم در وزارت خارجۀ ایالات متحدۀ آمریکا بوده است. بنا بر این با نوشتۀ یک فرد دانشگاهی و با یک اثر آکادمیک مواجه نیستیم بلکه بیشتر با گزارش یک تجربه، از نگاه نویسنده یک تجربۀ موفق، روبروییم. خواندن تمام این کتاب، که با سرعت و البته نه با دقت توسط مرکز پژوهشهای مجلس منتشر شده، برای دست اندرکاران مذاکرات هسته ای و تیم های حقوقی، اقتصادی و امنیتی پشتیبان مذاکرات لازم است اما من در این جا برای علاقمندان فقط به چند نکتۀ مهم اشاره و به همراه این نکته‌ها در بعضی موارد نظر خودم را بیان می‌کنم.

برای دریافت متن کامل کتاب اینجا را کلیک کنید.

1- نویسنده در جای جای کتاب می کوشد راهبرد استراتژیک تحریم را یک راهبرد مبتنی بر یک نظریه سیاسی معرفی کند. در این نظریه رابطه ای (رابطۀ همبستگی) بین فشار و درد و استقامت و مقاومت تصویر می شود. فشار و درد از طرف کشور تحریم کننده اِعمال و استقامت و مقاومت از ناحیۀ کشورِ هدف اِبراز می شود. فشار و درد به صورت مطلق طراحی و اِعمال نمی شود بلکه به میزانی که کشورِ هدف را به مذاکره و تغییر رفتار سوق دهد. هر گونه افراط در اِعمال تحریم ممکن است به رفتار غیر معقول و نامناسب کشورِ هدف منجر شود و عملا استراتژی تحریم را به شکست بکشاند. هم چنین تحریم ها باید به گونه ای طراحی شوند که امکان مقاومت برای کشور هدف را به حداقل برسانند. اگر کشور هدف بتواند راههای مقاومت و استقامت را پیدا کند تحریم ها بی خاصیت می شوند. برای شکستن مقاومت، نقاط ضعف کشور هدف باید به خوبی و با دقت شناسایی شوند. حدود یک چهارم کتاب به توضیح این رابطه با مصداق‌های مختلف مانند روسیه، کره شمالی، و ایران اختصاص یافته است. نویسنده در بیان رابطه به روشنی وِجهۀ تبلیغاتی و تهاجمی به خود گرفته است، به گونه ای که خواننده را مرعوب استراتژی هدفمند آمریکا کند تا چه بسا خودِ انتشار این کتاب وسیله ای برای تحقق همان استراتژی و هدف تحریم ها باشد. خوانندگان ایرانی کارشناس در حوزه های مختلف باید در هنگام خواندن این کتاب و سپس تصمیم گیریهای لازم واقع بینانه رفتار کنند؛ نه مرعوب کتاب و سیاستهای تحریمی شوند و نه خیال پردازانه تأثیر تحریم ها را نادیده بگیرند.

2- یکی از راهبردهای پیش برندۀ سیاستهای تحریم اطلاعاتی است که آمریکا دربارۀ میزان مقاومت کشورِ هدف (از این پس ایران) و تأثیر سیاست تحریمی در آن باید بداند. این اطلاعات به گفتۀ نویسنده از چند طریق بدست می‌آیند. یکی از طریق مبادی رسمی اعلام کنندۀ تراز تجاری، بویژه میزان واردات ابزارهای مرتبط با مسائل نظامی امنیتی، و از طریق گزارشهای بانک مرکزی و مراکز دیگر دربارۀ تورم و ارزش پول ملی. دوم، اظهار نظرهای مسئولان در رده های مختلف دربارۀ تأثیر گذاری تحریم ها؛ از یکسو اظهار نظرهای تندی که بر ضد نظام تحریم ابراز می شود و از سوی دیگر سیگنال‌های دربردارندۀ آمادگی برای عقب نشینی و مذاکره؛ هر دو به معنای این است که سیاست تحریم در مسیر درستی به پیش می‌رود. به نظر نویسنده (ص73، 103- 104) غالب جریانها و نهادهای مخالفِ تحریم در ایران همان نهادها و کسانی بودند که بیشترین منفعت را از استراتژی تحریم می بردند. نویسنده با اشاره به بی انضباطی و فساد مالی در دولتهای نهم و دهم ایران به قوت گرفتن پاره‌ای نهادها در سایۀ تحریم تصریح می کند و مخالفت آنان با برجام را در این ارتباط معنادار می‌بیند. به نظر او (ص 121) اقدام آمریکا برای تغییر رژیم ایران نتیجۀ معکوس خواهد داشت و در عوض باید بر اقداماتی نظیر سیاست تحریم متمرکز باشد تا آسیب رفتارهای ایران را به حداقل برساند و وضع زندگی طبقه متوسط در ایران را بهبود ببخشد. نویسنده (ص 99-111) سه عامل بی خاصیت کنندۀ تحریم ها را از این قرار می داند: 1- جامع نبودن تحریم ها؛ 2- افراط در انتخاب دامنۀ تحریمها؛ 3- نداشتن هدف مشخص و سردرگمی کشور تحریم کننده. به نظر می‌رسد با توجه به این بخش از کتاب اگر جمهوری اسلامی در دورۀ اوباما و در فرصتی که آمریکا در برجام حضور داشت راههای سرمایه گذاری آمریکا در ایران و صادرات بعضی محصولات این کشور به ایران را تسهیل کرده بود، هر چند به مقدار اندک، کسانی مثل ترامپ نمی توانستند اکنون برجام را به آسانی نقض کنند. بعلاوه میدان رقابتی برای آمریکا و اروپا در انتقال سرمایه و کالا به ایران ایجاد می شد و مشکلات بانکی هم به طور طبیعی و به مرور حل می شد.

3- نویسندۀ کتاب معتقد است ایران برای خنثی کردن تحریمها راههای سیاسی-اقتصادی و حقوقی پیش روی خود داشت و دارد و از بسیاری از این راهها کمتر توانست بهره ببرد. مثلا ایران با دستکاری در آمارهای نرخ تورم و بیکاری همواره درصدد گمراه کردن کشور تحریم کننده بوده است اما برای مجریان تحریم همان آمارهای دستکاری شده هم دارای ارزش اند. راهکار دیگر، ایران با حمایت از گروههای همفکر منطقه‌ای و پای بندی به قوانین جهانی بانک‌ها و با دیپلماسی فعال می توانست آمریکا را در صحنۀ نظام تحریم تنها بگذارد و هزینۀ فشار بر خود را بالا ببرد. آمریکا با ازدست دادن همراهی کشورهای دیگر نمی تواند به اهداف عینی خود دست پیدا کند. اما ایران فقط از بخشی از این راهبرد سود جست (ص74-75، 116-119). راهکار دیگر، ایران می‌تواند و می‌توانست از ابزار شکایت به سازمان ملل، به سازمان تجارت جهانی و به صندوق بین المللی پول خود را از میدان تحریم ها دور کند. طرح ادعای وارد شدن خسارت به دلیل نقض قراردادهای کشورهای اروپایی و ژاپن و غیره ابزاری مؤثر در حقوق بین الملل است و ایران با طرح چنین ادعاهایی می‌تواند نشان دهد که یک قربانی است و نه مهاجم. بعلاوه ایران در دوره‌ ای از ظرفیت کشورهای جنبش عدم تعهد استفاده کرد ولی این روند ادامه پیدا نکرد (ص71، 81-83). در مقابل، بخش هایی از حاکمیت در ایران با طرح شعارهایی تند چون بستن تنگۀ هرمز عملا شانس طرح دعواهای بین المللی را از بین بردند و کشورهای منطقه را هم نسبت به خود بدبین کردند (ص83-84، 93). به نظرم وزارت خارجه می تواند از این پیشنهاد نویسندۀ کتاب به خوبی استفاده کند. راه ساده و فوری این است که با فراخوان به دانشگاهها و استادان حقوق بین الملل کمک کنیم تا آنها از طرف دستگاههای مسئول دعوای حقوقی در مجامع بین المللی طرح کنند. از یک کنفرانس بین المللی ساده در دانشگاه تهران شروع کنید. متاسفانه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نهادهای فرهنگی مدعی مباحث استراتژیک بسیار ضعیف تر از آنند که بتوانند به این مباحث وارد شوند و کمکی کنند. درست نیست که همۀ بار رفع تحریم و اجرای برجام را بر عهدۀ وزارت خارجه و آن هم فقط بر عهدۀ یک جمع محدود و در نهایت یک نفر یعنی آقای دکتر ظریف گذاشت. در این رابطه قوۀ قضائیه با دعوت از بهترین حقوقدانان کشور باید در کناروزارت امورخارجه عهده دار طرحِ شکایتهای متعدد به نهادهای بین المللی شود. راهکار دیگر نویسندۀ کتاب برای مقاومت در برابر تحریم ها، استفاده از مبانی اخلاقی و اعتقادی مردم است: ایثار، تحمل درد و رنج، ساده زیستی، اعتقاد به عزت و استقامت در برابر دشمن، استفاده از کالاهای داخلی و اهمیت دادن به منافع ملی می تواند به حاکمیت ایران کمک دهد. اما به نظر نویسندۀ کتاب این راهکار در این مقطع چندان در میان ایرانیان کارگر نبوده است (ص46-47). به نظر من دلیل این ناکارآمدی گسستی است که میان مردم و حاکمیت ایجاد شده و اعتماد عمومی را خدشه دار کرده است. قوۀ قضائیه در بازگرداندن اموال اختلاس شده و جدیت در مبارزه با فساد مالی و با رانت خواریها می‌تواند اعتماد را به مردم بازگرداند و عملا به شکست تحریم‌ها کمک کند. بعلاوه اعترافِ صریح به اشتباهات گذشته از طرف مقامات عالی نظام و جریان‌های مختلف سیاسی آنها را نزد مردم بزرگ و بزرگتر و در تاریخ ماندگارتر می کند. جمهوری اسلامی برای بازگرداندن اعتماد مردم بیش از هر زمان دیگر به تغییر رویکرد نیاز دارد: تغییر از رویکرد صرفا ایدئولوژیک به رویکرد همدلی و دوستی با یکدیگر، رویکرد احترام به تنوع منافع ملی، رویکرد احترام به نظر نخبگان و کارشناسان فراجناحی، و رویکرد استفاده از سرمایۀ هویت ایرانی اعم از هر دین و مذهبی. با این تغییر رویکرد، ایران و تمامیت ارضی آن بیمه خواهد شد و نه با تکیه بر قدرت نظامی-امنیتی.

1 دیدگاه در “هنر تحریم ها نگاهی از درون میدان

  • 18 خرداد 1397 در 01:52
    پيوند يکتا

    بسيار مفيد است.
    در بند شماره ٢. چطور ممكن است سياست هاي تحريم متمركز زندگي طبقه متوسط را بهبود ببخشد؟

    پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این جا یک سایت کتاب فروشی نیست.

هدف اول و غیر انتفاعی ما معرفی بهترین ها در میان انبوه آثار است.
در عین حال امکان خرید هم دارید.

×
تمام حقوق برای وب سايت آثار برتر محفوظ است. © 1387 - ۱۴۰۳