این کتاب ترجمهای است از مقاله ۱۲۹ صفحهایِ بهنام صادقی (دانشگاه آکسفورد) و محسن گودرزی (دانشگاه هاروارد) با عنوان Ṣan‘ā’1 and the Origins of the Qur’ān که در سال ۲۰۱۲ در مجله Der Islam منتشر شده است.
این مقاله و دو مقاله دیگر بهنام صادقی با نامهای The Codex of a Companion of the Prophet and the Qur’an of the Prophet (Arabica, 2010) و (Arabica, 2011) The Chronology of the Qur’ān، نقش جدی در پیشبرد مطالعات قرآنی داشته است و در دهه اخیر، جزو پربازدیدترین و موثرترین مقالات اسلامشناسی در غرب بوده است. همچنین طبق دادههای گوگل اسکالر، هر یک از این مقالات تا زمان انتشار این پست، در حدود ۹۰ ارجاع گرفتهاند.
شایسته ذکر است پیش از این مقالات، عدهای از اسلامپژوهان غربی به پیشتازی ونزبرو، که به تجدیدنظرطلب (Revisionist) معروفاند، قرآن را قابل انتساب به پیامبر نمیدانستند و معتقد به تأخر تاریخ نگارش قرآن بودند. اما این مقالات بهنام صادقی و مقالاتی از دیگر محققان که در پی آن نگاشته شد، منجر به بهحاشیهرفتن این باور نادرست و تغییر نظر در میان بسیاری از پژوهشگران گردید.
برای نمونه، هربرت بِرگ، تجدیدنظرطلبی که مناظرات مختلفی با موتسکی داشته و سرویراستار دستینۀ Routledge Handbook on Early Islam است، در فصل “جمعآوری و تدوین قرآن” اظهار داشته است که تحقیقات بهنام صادقی دربارۀ تاریخی بودن مَصاحف صحابه، تحقیقات قانعکنندهای است و معتقد است که کار او نظریات تجدیدنظرطلبانی را که قرآن را مربوط به قرن دوم یا حتی دیرتر میدانستهاند، قویا به چالش کشیده است.
او در آخرین بند از مقالهاش میگوید که حتی پاتریشیا کرونه هم شواهد مربوط به رادیوکربن را میپذیرد و بر اساس آن نظریات پیشیناش را کنار میگذارد. کرونه در اواخر عمرش اظهار داشته است که هیچ دلیل منطقیای برای این وجود ندارد که تجمیع مصاحف توسط عثمان را زیر سوال ببریم و قرآن در زمانی وجود داشته است که روایات مسلمانان آن را ادعا میکنند.
او میگوید که با تحلیل انتقادی متن مییابیم که نسخه صنعاء و قرآن عثمانی، ریشه واحد داشتهاند که این ریشه واحد نمیتواند کسی باشد جز محمد.
همچنین شان آنتُنی، استاد دانشگاه ایالتی اهایو، معتقد است که تحقیقاتی که درباره قرآن انجام شده است نشان میدهد که این کتاب از نظر وثاقت و فرایند انتقال در میان باقی متون متقدم عربی بیهمتا است. این یک باور عامیانه یا مؤمنانه نیست، بلکه بعد از یک قرن و نیم تحقیقات شرقشناسان، محققان بر این مساله اجماع کردهاند.
او در آخرین کتاب خود درباره پیامبر، با استناد به پژوهش بهنام صادقی، مینویسد:
“بحث از قِدمت قرآن در دهههای اخیر به طور قابل توجهی به لطف پیشرفتهایی که در شواهد پالئوگرافیک و آزمایشهای رادیو کربنی که بر روی قطعههایی از قرآن بر روی پوست یا پاپیروس انجام شده، تقویت شده است.”