واقعۀ عاشورا: تحلیلی ساختارگرایانه از درام کربلا

 

تورستن هیلن، واقعۀ عاشورا: تحلیلی ساختارگرایانه از درام کربلا به گزارش طبری، ترجمۀ احسان موسوی خلخالی، تهران، نشر کرگدن، 1401، 240 صفحه.

این کتاب در قلمرو مطالعات اسلامی از چند جنبه، به خصوص جنبۀ روش شناسانه، ارزش خواندن و الگوبرداری دارد.

اول این که نویسنده واقعۀ عاشورا را یک اسطوره دانسته است. اما اسطوره در نظر او داستانی است با پیش زمینۀ دینی که کارکردی مشخص دارد و می‌تواند الگوی رفتار انسانی باشد و چنان برای عده‌ای مهم است که می‌توان آن را در نظر آنان امری بنیادی یا زیربنایی دانست. چنین اسطوره‌ای به لحاظ فُرم رِوایی و غالباً شفاهی، و به لحاظ بافتار معمولاً آیینی و مراسم گونه است که وقایع آن گویا اینجا و اکنون تکرار می‌شود.

دوم، نویسنده با معیاری مشخص از میان روایتهای موجود کربلا روایت محمد بن جریر طبری (متوفی310) در تاریخ الرسل و الملوک را مبنای تحلیل خویش قرار داده که در دل آن روایت ابومِخنف (متوفی حدود 157) درج شده است. پژوهشها دربارۀ امام حسین و کربلا به مثابه «واقعه» تقریباً فراوان اند ولی به مثابه «متن» کم. مؤلف کتاب داستان کربلا را به مثابه یک اسطوره به معنای داستانی بنیادین و با تکیه بر متنی خاص تحلیل کرده است.

سوم، چگونه می‌توان واقعه‌ای تاریخی مانند قیام امام حسین در کربلا را با نگاه ساختارگرایانه مطالعه کرد. ساختارگرایی تعریف‌های متعدد دارد ولی نویسنده بر پایۀ نظر لِوی استروس/اشتراوس تعریفی ارائه داده است که می‌توان آن را قدر مطلق تعریفها دانست. ساختار یعنی روابط میان عناصرِ درونِ یک پدیدۀ طبیعی یا فرهنگی. پس محور تحلیلهای ساختاری روابط است نه خود عناصر. حتی معانی عناصر در سایۀ رابطه معلوم می‌شود. ساختارها هم در جهان مادی مانند مولکولها و کهکشانها حضور دارند و هم در جهان متافیزیکی مانند دستور زبان، موسیقی، و جهان بینی‌های اقوام و پیروان ادیان. غالب ساختارها در ذهن ما انسانها ناخودآگاه ساخته می‌شوند اما سازندگان ساختارها از روی نیاز یا علاقه دست به چنین کاری زده‌اند و باید توجه داشت که هر ساختاری معنایی دارد. هدف اصلی ساختارسازان طبقه بندی جهان و نظم دادن به آن است. ساختارگرایی در علوم انسانی معمولاً مدعی است که مسائلی را بررسی می‌کند که به ژرفترین دغدغه‌های وجود انسانی تعلق دارند و ناشی از بی‌نظمی‌های جهان‌اند. اسطوره (مطابق تعریفی که گذشت) کمک می‌کند تا زیست‌جهان‌مان را ساختارمند کنیم، توضیح دهیم، و تعارض میان آرمان و واقعیت را رفع کنیم. البته می‌دانیم که نزاعهای بنیادین جهان حل ناشدنی‌اند اما اسطوره‌ها مسائل را به عرصه‌هایی منتقل می‌کنند که به نظر می‌رسد خطر کمتری دارند.

چهارم، در این تحلیل می‌خوانیم که معنای آب دادن امام حسین به کوفیان در اولین مواجهه با آنان چیست. چرا ایستادن کوفیان به نماز به امامت حسین اهمیت ساختاری دارد؟ پوشیدن لنگ و ردا و نعلین برای خطبۀ نماز در روز عاشورا چه معنای ساختاری دارد؟ چرا در سخنان امام رمزهای زمانی، مکانی، اجتماعی، اقتصادی، نوع پوشش، و بیش از همه رمز نَسَبی (تکرار انتساب خویش به پیامبر) برجسته شده اند؟ چرا برای نشان دادن مشروعیت خویش و اهل البیت به جای تأکید بر مفهوم ایده‌آل تقوا و صیانت از اسلام این همه بر بزرگ کردن نَسَب اصرار ورزیده است؟ کربلا در تحلیل ساختاری هیلن شامل سیاه‌ای از تقابل‌هاست: خون و آب؛ آب دادن و دریغ کردن از آن؛ ریختن خون و دریغ کردن از آن؛ هدایت و ضلالت؛ صبر و بی صبری؛ پذیرش تقدیر و مخالفت با آن؛ صلح و خونریزی؛ پیروزی اخلاقی و پیروزی نظامی؛ حیات معنوی و مرگ معنوی.

پنجم، تحلیل اسطوره پایان ناپذیر است. زیرا نمی‌توان در آن مطابق روش تحلیل دکارتی مسئله را به مسئله‌های خُردتر تبدیل کرد و به راه حل رسید. در تحلیل اسطوره وقتی فرآیند خردکردن مسئله کامل می‌شود، هیچ وحدت پنهانی نیست که از دل آن برون بیاید. درونمایه‌ها را تا ابد می‌توان تفکیک کرد. به محض این که خیالت راحت می‌شود که کلاف را از هم بازکرده‌ای و اجزا را جدا کرده‌ای درمی‌یابی که به سبب وابستگی‌های دور از انتظار دوباره به هم تنیده‌اند.

ترجمۀ کتاب عالی است و احسان موسوی خلخالی حق آن را به خوبی ادا کرده است. برای خرید کتاب اینجا را کلیک کنید.
گزارش کتاب: سعید عدالت نژاد

توضیحات تکمیلی

نویسنده

تورستن هیلن

مترجم

احسان موسوی‌خلخالی

محل نشر

ت‍ه‍ران‌

ناشر

انتشارات کرگدن

تاریخ نشر

1401

تعداد صفحه

232

تعداد جلد

یک جلد

فیپا

هیلن، تورستون، واقعۀ عاشورا: تحلیلی ساختارگرایانه از درام کربلا، احسان موسوی خلخالی، کرگدن، تهران، 1401، 232 صفحه

تعداد چاپ

چاپ اول

شابک

6226420448