مهمترین فرهنگهای لغت عربی

مهمترین فرهنگهای لغت عربی به ترتیب تاریخ دورۀ حیات مؤلفان در این جا فهرست شده‌اند. این فهرست به محقق کمک می‌دهد تا تغییرات و تحولاتی را دریابد که در فرآیند معنای لغت و استفاده از آن در بین مردم و متون در طولِ تاریخِ پیدایش و گسترش اسلام پدید آمده‌اند. با نگاهی به این فهرست می‌توان دریافت که محققان مسلمان از ابتدای قرن دوم به اهمیت کتابت آثاری در زمینه فرهنگنامۀ لغت عربی پی بردند و در این راه پیشگام بودند. محققان برای دریافت معنای واژه‌های قرآن و حدیث که متعلق به قرون اول هستند باید تا می‌توانند به قدیمترین فرهنگ لغت مراجعه کنند تا از تحولات معنایی واژه‌ها با اطلاع باشند. در این فهرست به معجم‌های فقهی توجه نشده است که به تعریف و بیان معانی اصطلاحات فقهی می‌پردازند. همچنین در این فهرست از کتابهای مربوط به جانوران (کتاب الحیوان)، کتابهای مربوط به شهرها و جایها (کتاب البُلدان)، کتابهای مبتنی بر ساختهای دستوری واژه‌ها (کتب الأبنیه)، و کتابهای معرفی اسماء یا نامها (کتاب الأعلام یا کتاب الأسماء) یادی نشده است.

مدیریت سایت آثار برتر از آقایان دکتر هادی عالم زاده، استاد ممتاز فرهنگ و تمدن اسلامی، دکتر محمد‌رضا ابن‌الرسول و دکتر باقر قربانی زرین، استادان ممتاز زبان عربی، بابت ارائۀ نکات سودمندشان دربارۀ پیشنویس این فهرست سپاسگزار است.

  1. خلیل بن احمد فراهیدی (100ـ175)، کتاب العَین فی الُّلغة، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، 1409-1410؛ اصل کتاب، به دلیل علاقۀ مؤلف به آواهای موسیقی، به ترتیب مخارج حروف حلقی “ع، ح، ه، خ، غ، ق، ك، ج، ش، ض، ص، س، ز، ط، د، ت، ظ، ذ، ث، ر، ل، ن، ف، ب، م، و، ا، ی، ء” آغاز می‌شود ولی ویرایشی بر اساس حروف الفبا در 3 جلد دارد به نام ترتیب کتاب العین، تهران، انتشارات اُسوه (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه)، 1414ق/1372ش.
  2. ابن دُرَید، محمدبن حسن (223ـ321)، جَمهَرة اللُّغة، چاپ رمزی مُنیر بَعلبَكی، بیروت، 1987-1988.
  3. اَزهری، محمد بن احمد (280ـ370)، تَهذیب اللُّغة، 14ج، چاپ یعقوب عبدالنبی، قاهره، [بی تا].
  4. ابوعلی قالی (356)، البارع فی‌اللغة، تحقیق هاشم الطعان، بیروت، 1975. شیوۀ چینش مدخلها بر اساس العین خلیل و جَمهَرة اللُّغة ابن دُرید است اما با ترتیب پیشنهادی سیبویه: ه ع غ ق ک ض ج ش ل ر ن ط د ت ص ز س ظ ذ ث ف ب م و ا ی ء. بخش‌هایی از کتاب مفقود شده است و از این رو بخش حروف ح خ در این ترتیب نیست.
  5. صاحب بن عَبّاد (385)، المحیط، تحقیق محمد حسن آل یاسین، 11 جلد، بیروت، 1994.
  6. جوهری، اسماعیل بن حَمّاد (393)، الصِّحاح: تاج اللُّغة و صِحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره 1376، چاپ افست بیروت 1407.
  7. ابن فارِس، احمد بن فارس (329ـ395)، مُعجم مَقاییس اللُّغة، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم، 1404ق؛ همو، مجمل اللغة، تحقیق هادی حسن حمودی، کویت 1405ق. مؤلف در اولی بیشتر به دنبال یافتن معنای جامع ریشه‌های لغات بوده است ولی در دومی در پی گردآوری و ذکر معانی واژگان.
  8. ابو هلال عسكری، حسن بن عبدالله (395؟)، الفُروقُ اللُّغویة، چاپ حسام الدین قدسی، بیروت، 1401/1981. این دست فرهنگها با این فرض تهیه شده‌اند که چیزی به نام ترادف در معانی لغات عربی وجود ندارد و باید برای هر لغتی معنایی متفاوت قائل شد. بسیاری از زبانشناسان با این فرض مخالفند و معتقدند معانی در ذهن مردم سیال‌اند و چه بسا برای یک معنا چند لفظ قرارداد کنند و لازم نیست بین این معانی تفاوتی تراشید.
  9. ابن سیده اندلسی (458)، المحکم و المحیط الأعظم، تصحیح مصطفی سقا و دیگران، قاهره، 1958، تصحیح عبدالحمید هنداوی، بیروت، 2000.
  10. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (502) ، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید كیلانی، بیروت، 1961. درست است که این کتاب فقط به معانی الفاظ قرآنی می‌پردازد، آن هم با رویکردی معتزلی، اما این ویژگی را دارد که خواننده را از تحولات معانی عرفی به سمت معانی دینی آگاه می‌کند. از این رو، نام آن در این فهرست جای گرفته است.
  11. زَمَخشَری، محمود بن عمر(467ـ538)، اساس البلاغة، چاپ محمد باسل عیون سود، بیروت، 1419/1998. مهمترین ویژگی این فرهنگ معرفی معانی مجازی کلمات در کنار معانی حقیقی آنها است. معانی مجازی که در دوره‌ای یا در فرهنگی از گویش یا لهجه‌های عربی رواج داشته و چه بسا در دوره‌های بعد منسوخ شده است. نیز: زَمَخشَری، محمود بن عمر، مقدمة الأدب، با مقدمۀ دکتر مهدی محقق، تهران، مؤسسۀ مطالعات اسلامی و دانشگاه تهران 1386. این کتاب پنج بخش دارد، شامل همۀ اقسام کلمه: نامها، فعلها، حرفها، گردانیدن نامها (صرف الأسماء)، و گردانیدن فعلها (صرف الأفعال). سه بخش اول لغت شناسی است و دو بخش آخر دستور زبان.  
  12. بیهقی، احمد بن علی (470؟-544)، تاج المصادر، به تصحیح، تحشیه، و تعلیق هادی عالم زاده، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1390. این کتاب به ترتیب حروف الفبای آخرین حرف مصدر است و ترجمۀ فارسی لغات را نیز دربردارد.
  13. صغانی، حسن بن محمد، العُباب الزاخر واللُباب الفاخر، تصحیح محمد حسن آل یاسین، بغداد، 1977-1981. این فرهنگ تکمله‌ای است بر الصحاح جوهری. مؤلف آن فرصت تکمیل کتاب را نیافت و از دنیا رفت.
  14. ابن منظور، محمد بن مكرم (630ـ711)، لِسان العرب، چاپ علی شیری، بیروت 1412/1992. این فرهنگ، در حقیقت، شرحی است بر الصِّحاح: تاج اللُّغة و صِحاح العربیة، اثر اسماعیل بن حمّاد جوهری. بگفته شده ابن منظور یشتر سعی در جمع آوری مطالب داشته و باید در اعتماد به آن احتیاط کرد.
  15. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب (729ـ817)، مُعجم القاموس المحیط، چاپ خلیل مأمون شیحا، بیروت 1428/2007.
  16. طُرَیحی، فخرالدین بن محمد (1085)، مَجمعُ البَحرَین، چاپ احمد حسینی، تهران، 1362ش.
  17. زَبیدی، مرتضی بن محمد (1145ـ1205)، تاج العَروس من جَواهر القاموس، چاپ علی شیری ، بیروت، 1414/1994. این فرهنگ، در حقیقت، شرحی است بر مُعجم القاموس المحیط. زبیدی اهل واسط عراق بود ولی به دلیل اقامت طولانی در زبید، یکی از شهرهای یمن، به زَبیدی مشهور شد. بر اثر بیماری مسری طاعون از دنیا رفت.
  18. بُستانی، پطرس (1883/1300ق)، محیط المحیط، بیروت، 2001. از جمله فرهنگهای معاصر عربی در دو جلد قطور است. خود مؤلف کتاب را خلاصه کرده و با نام قُطر المحیط منتشر کرده است.
  19. شرتونی، سعید خوری (1889/1307ق)، أقرب الموارد فی فُصَح العربیة والشوارد، بیروت 2000.
  20. معلوف، لویس (1946/1324ش)، المنجد فی اللغة، بیروت 1995.
  21. المورد، قاموس انگلیزی-عربی، به کوشش منیر بعلبکی، بیروت، دارالعلم للملایین، 1989؛ المورد، قاموس عربی-انگلیزی، به کوشش روحی بعلبکی، بیروت، دارالعلم للملایین، 1999. مدخلها به صورت ترتیب الفبایی است و کاربر نیازی نیست که کاربر ریشۀ کلمات عربی را بداند. این دو نسخۀ المورد مکمل یکدیگرند ولی کار روحی بعلبکی از دقت بسیار خوبی برخوردار است و اصطلاحات معاصر را هم دربرمی‌گیرد.
  22. المعجم الوسیط، به کوشش ابراهیم مصطفی و دیگران، زیر نظر فرهنگستان زبان عربی قاهره، با مقدمۀ ابراهیم مدکور، استانبول، 1989. کاربر باید با استفاده از ریشۀ کلمات عربی معنای آنها را بفهمد.   
    گفتنی است که در معجم الدوحة التاریخی للغة العربیه معنای لغتهای عربی به ترتیب تاریخی و با ارجاع به منابع معتبر تنظیم شده است. این معجم به صورت آنلاین در دسترس است و مدام در حال به‌روزرسانی. برای دیدن سایت آن اینجا را کلیک کنید.
  23. چهار فرهنگ عربی- فارسی معتبر به خصوص با تأکید بر معانی معاصر عبارتند از:    
    • خلیل جُرّ، فرهنگ عربی-فارسی لاروس، پاریس، انتشارات و کتابخانۀ لاروس 1973. این فرهنگ به کوشش آقای دکتر حمید طبیبیان به ترتیب الفبایی به فارسی ترجمه شده و در تهران انتشارات امیرکبیر آن را در دو جلد بارها منتشر کرده است.

    • آذرنوش، آذرتاش (مهر 1400)، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، تهران، نی، ۱۳۹۳، ۱۲۶۹ صفحه.

    • قیّم، عبدالنّبی، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، تهران، فرهنگ معاصر، 1393، 2 جلد، 2248 صفحه.
    • میرزایی، نجفعلی، فرهنگ اصطلاحات معاصر (عربی-فارسی)، تهران، فرهنگ معاصر، 1394، چاپ سوم، 1230 صفحه
      گفتنی است تدوین فرهنگهای لغت عربی-فارسی از قرن پنجم شروع شده است و تاریخی بلند دارد. شمارى از این فرهنگهاى مفيد را می‌توان به این فهرست افزود: مانند البُلغة المترجَم في اللغة که از كهن‌ترين فرهنگ شناخته شده عربی ـ فارسی در نیمه اول قرن پنجم به توسط یعقوب بن احمد قاری کردی نیشابوری (متوفی 474) است؛ دستور  اللغة اديب نطنزى، السامى في الاسامي ميدانى ،قانون ادب  تفليسى، المصادر زوزنى و شايد دهها فرهنگ ديگر. اما بنای ما در اینجا ارائۀ فهرستی کوتاه از مهمترین این فرهنگها بوده است. برای اطلاع از چرائی پیدایش این دست فرهنگها و سیر تحول آنها نگاه کنید به مقدمۀ مفصل و محققانۀ استاد دکتر هادی عالم زاده بر تاج المصادر (به خصوص ج1، صفحۀ سی و دو تا پنجاه و یک). منبع و مأخذ اصلى اين داده‌ها در  مقدمه خود اين فرهنگ‌ها و بيشتر كتاب ارزشمند فرهنگامه‌هاى عربى به فارسى تأليف ع [علينتقى] منزوى، انتشارات دانشگاه تهران، تهران ١٣٣٧ش/١٩٥٩م بوده است.