آلبوم تازه انتشار یافتۀ استاد شجریان “طریق عشق” مربوط به اجرای کنسرتی در اروپا در سال ۱۹۸۹ است. پرویز مشکاتیان سرپرست گروه عارف و داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی، محمد فیروزی، اردشیر کامکار، بیژن کامکار و ارژنگ کامکار از اعضای گروه عارف بودند که در اجرای این قطعات نقش ایفا کردهاند. برای پرداختن به چند و چون این اثر باید به فضای موسیقی آن زمان توجه داشت، چرا که سازبندی و آواز شجریان در ده سال اخیر مسیر متفاوتی را طی کرده است. درآخرین آثار شجریان گرایش به تشکیل گروهای بزرگ و ارائه تعداد زیادی ساز های ابداعی در این گروه ها و در پی آن توجه بیشتر به نواختن قطعه ها و پررنگ شدن تصنیف و ترانه به جای آواز فضای جدیدی را در آثار شجریان ایجاد کرده است که با آثار پیشین او تفاوت چشمگیری دارد.
این اثر با تنظیم و آهنگسازی پرویز مشکاتیان تهیه شده است. از این رو گروه نوازی و تنظیم سازهای ایرانی برای گروه مانند دیگر آثار مشکاتیان اهمیت ویژه و نقشی پررنگ داشته است. گروه نوازی بویژه گروه نوازی از روی نُت با چند نوازی قدما تفاوتی فراوان دارد و بیشتر از قوانین گروه نوازی موسیقی کلاسیک غربی پیروی می کند. در این گروه نوازی تنوع مِلودی و ایجاد رنگ بندی صدا اهمیت ویژه دارد و همین نکته است که ارکستر را برای بیننده جذاب و شنیدنی می کند. اما در این اثر نسبت به سایر آثار مشکاتیان مانند آلبومهای “دستان”، “بیداد” ، “نوا ” و”مرکب خوانی” تنوع و رنگ بندی کمتر است و ملودی های تکراری در این اثر بسیار به گوش می خورد و برای شنونده آشنا و آگاه به دستگاههای موسیقی پیش بینی جملات امکان پذیر شده است. به نظر بعضی متخصصان این تکرار و حدس جملات بعدی در موسیقی ایرانی نقص محسوب می شود.
اما آواز، صدای وسیع و قراء شجریان بویژه شروع با افشاری اوج، ارتباط تحریرهای بم و اوج چنان شنونده را اسیر می کند که نقد و تحلیل اثر را سخت می گرداند. در خصوص آواز شجریان باید گفت که ایشان آواز خوانی تیز هوش و آشنای به شعر با صدایی وسیع و شش دانگ است اما آواز ایشان را در مکتب خاصی نمیتوان قرار داد. شجریان از مکاتب رسمی آواز ایران در صد سال اخیر برنخاسته، و تقریبا تمامی استادان بنام موسیقی ایرانی همچون ادیب خوانساری، قمر الملوک وزیری، بنان، تاج اصفهانی، گلپا و دیگران متعلق به یکی از مکاتب موسیقی (مکتب اصفهان، مکتب شیراز(تهران)، مکتب قزوین(تبریز) هستند. این ویژگی در صدای شجریان نیست و در آثار مختلف او لحنهای متفاوتی که وامدار این مکاتب است شنیده میشود وبه دلیل شروع خواندن با قرائت قرآن در محضر پدرشان شیوه آواز ایشان با صوت قرآن قرابت بسیاری داشته و لحن تجویدی قرآن در بیانش بسیار شنیده می شود. در سبک او واجها و واژه ها جویده و شکسته و با قدرت بیان می شوند و یکپارچگی قرائت در آواز ایشان احساس می شود. نکته قابل گفتن این است که شجریان پس از آمدن به تهران از مکتب اکثر استادان آواز بهره جسته و او را نمی توان شاگرد مکتب خاصی دانست، لذا آوازها و اجراهای او را بویژه اجراهای بعد انقلاب او را می توان چکیده ای از آواز ایرانی در قرن اخیر دانست.
غزلهای آواز این اثر آقای شجریان همانند بسیاری از غزل های دیگر او از حافظ انتخاب شده اند. گنگ خوانی در آواز شجریان نکته ای برجسته است چنان که پیش از او نیز اواز اساتیدی چون قمر و طاهر زاده و ادیب از این ویژگی برخوردار بوده است. در این اثر حتی شنونده آشنا با شعر و سخن حافظ هم به سختی جملات این آواز را متوجه می شود این در حالی است که سیر تکاملی آواز در موسیقی دستگاهی در قرن اخیر به سوی درخشان و واضح خوانی بوده است. غزل آغازین و مشهور دیوان حافظ “الا یا ایّها السّاقی…” در “طریق عشق” ابزار اهنگسازی مشکاتیان قرار گرفته و باید به این نکته توجه داشت که اشعاری با این میزان شهرت و استفاده متعدد در آهنگ سازی برای استفاده مجدد باید بسیار بدیع پرداخته شوند تا به گوش شنونده جذاب بیایند و مشکاتیان در این اثر آهنگ چندان بدیع و خاصی بر این غزل ننهاده است. تنها صدای وسیع و کاریزماتیک شجریان است که این اثر را شنیدنی می کند. جواب آوازها در این آلبوم در مجموع ضعیف می نمایند، تار داریوش پیرنیاکان که هنرمندی به معنای کامل سنتی است و از سنت قدما در نوازندگی تار پیروی می کند در جواب آوازها دارای تنوع ملودیکی پایین می باشد. بداهه نوازی کمتر و نواها خشک و مقید می نماید و در این میان سنتور نوازی مشکاتیان آزادتر است و پر وبالی به جوابآواز داده است. در مجموع از دیدگاه نگارنده در آلبوم “طریق عشق” با آوازی متوسط از شجریان نسبت به سایر آثارش در آن سالها مواجه هستیم. گروه نوازی، جواب آواز و آهنگسازی این اثر نسبت به دیگر آثار شجریان نمره پایینی دارد.
نگارنده : سروش دریاشناس