نویسنده: یاسر میردامادی
فلسفی 42، شماره یازدهم، مهر 1398
در جهان شرور بیهودۀ بسیاری وجود دارد. از شرور طبیعی مانند سیل و زلزله گرفته تا شرور اخلاقی مانند جنگ و استبداد. اگر خدا نمیتواند شرور را از میان بردارد، پس همهتوان (قادر مطلق) نیست، اگر میتواند اما نمیخواهد شر را از میان بردارد، پس خیرخواه محض نیست. اگر خدا هم میتواند و هم میخواهد شرور را از میان بردارد، آنگاه از آنجا که شرور بیهودۀ بسیاری در جهان وجود دارد پس خدا وجود ندارد. مسئله شر از مسئلههای نظری کهن در تاریخ خداباوری است. بسیاری از خداباوران و خداناباوران بر این نکته توافق نظر دارند که مسئله شر قویترین دلیل علیه صدق/توجیه خداباوری است.
این مسئله به ویژه در تاریخ الهیات مسیحی اهمیت بسیاری دارد. نشانه اهمیت این موضوع آن است که آثار متعددی در الهیات قدیم مسیحی در مسئله شر نوشته شده است. بحث از شر در الهیات معاصر مسیحی نیز همچنان تازه و سرزنده است. هر ساله آثار فلسفی بسیاری در باب مسئله شر، به ویژه در زبان انگلیسی، منتشر میشود. در الهیات یهودی معاصر نیز، به خصوص بعد از هالوکاست (میانۀ سالهای 1941-1945 در آلمان نازی) مسئله شر اهمیت بسیاری یافت و الهیدانان و فیلسوفان یهودی به این پرسش عافیتسوز پرداختند که چرا خدا اجازه داد «قوم برگزیده»اش قربانی نسلکشی شود.
با این حال، از الهیات مسیحی و یهودی که بگذریم، اغراق نیست اگر بگوییم که در الهیات معاصر اسلامی مسئله شر چندان بحثبرانگیز نبوده است. به ندرت میتوان آثار معاصر اسلامیای یافت که به تفصیل و نوآورانه به مسئله شر پرداخته باشند. آثاری هم که امروزه به زبان کشورهایی با اکثریّت مسلمان (عربی، فارسی، ترکی، اردو و غیره) منتشر میشود عمدتا یا پژوهش در باب پاسخ الهیدانان و فیلسوفان مسلمان سدههای میانه به مسئله شر است و یا اگر به فضای جدید هم توجه دارد عمدتا به آثار متفکران غربی و مقایسۀ آنها با الهیدانان و فیلسوفان مسلمان سدههای میانه میپردازد.
فیپا:
میردامادی، یاسر، “مسئله شر” اسلامی: واکنش های اسلامی به مسئله شر، مجله فلسفی 42، شماره یازدهم، مهر 1398، صفحه 80-87.