نویسنده: آذرتاش آذرنوش
دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد هفدهم، 1388
در لوح فشرده «الموسوعة الشعریة» تنها برای دورۀ پیش از اسلام و آغاز آن، حدود 47 بار کلمۀ «جهل» در شکلهای صرفی گوناگون پدیدار میشود که 10 بار آن -با اندکی تساهل- آشکارا به معنی ندانستن است و در 26 مورد «جهل» در تقابل با «حلم» آمده است. در نظر عموم مفسران مسلمان بنمایۀ معنایی این کلمه، همانا نادانی است که چون از دیدگاه زمان به آن مینگرند، دوران «جهل» نسبت به اسلام را بیان میکند. در سدۀ 19م گلدسیهر با نظر نویسندگان مسلمان مخالفت کرد و چنین اظهار داشت که «جهل» در دوران پیش از اسلام، نه در مقابل «علم»، که در مقابل «حلم» مینشسته است. نظر گلدسیهر را بسیاری پسندیدند، اما ایزوتسو با بهرهگیری از پژوهشهای گلدسیهر، بیش از همه به موضوع پرداخته و با استناد به یکی دو روایت معروف اسلامی نتیجه گرفته است که جاهلیت در نظر پیامبر و مردم آن روزگار دورهای نبود که گذشته باشد، بلکه حالت روانی خاصی بود که با برآمدن اسلام، دامن در کشیده بود، اما آثارش همچنان در جامعۀ عربها میتوانست مشاهده شود.
فیپا:
آذرنوش، آذرتاش، جاهلیت، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد هفدهم، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1388، صفحه 440-442.
برای مطالعۀ کامل مقاله به اینجا مراجعه کنید.