ج‍ای‍گ‍اه‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ چ‍ش‍م‍ه‌ ع‍ل‍ی‌ در ف‍لات‌ م‍رک‍زی‌ ای‍ران‌

چِشْمه‌عَلی، تَپّه، از محوطه‌های باستان‌شناختی پرآوازۀ ایران با آثاری از اواخر هزارۀ ۶ ق‌م تا دوران اسلامی، که شهرت اصلی‌اش به سبب لایه‌های پیش از تاریخی آن است. این محوطه در جنوب تهران، در پای رخ‌نمونی از سنگ خارا از رشته‌کوههای البرز مشرف بر دشت ری واقع شده است.
نام تپه به مناسبت چشمۀ معروف کنار آن است که نقش بسزایی در شکل‌گیری سرزمین فرهنگی ری باستان داشته است. چشمه‌علی طی هزاره‌ها مهم‌ترین منبع آب شرب و کشاورزی منطقه بوده است. با درنظرگرفتن میانگین میزان بارندگی سالیانه ۲۵۰ میلی‌متر، دشت نسبتاً مرتفع ری (۸۰۰ تا ۲۰۰‘۱ متر از سطح آبهای آزاد) به آورد این چشمه و قناتهای محلی وابسته بوده است.
دشت ری یکی از غنی‌ترین دشتهای منطقۀ جنوبی البرز بوده، و از ویژگیهای منحصربه‌فرد آن قرار داشتن در مسیر مهم‌ترین راه تجاری تاریخ منطقه ــ راه ابریشم ــ بوده است. افزون بـر آن، بـرج آرامگاهی منسوب بـه طغرل‌بیگ و دیگر یادمانهای تاریخی ری مانند نقش‌برجستۀ فتحعلی‌شاه قاجار متعلق به ۱۲۴۸ق که به فاصلۀ اندکی از چشمه‌علی قرار دارند، نقش ممتازی برای چشمه‌علی رقم زده است.
در گوشه‌ای از محوطۀ وسیع باستانی ری، دو تپۀ متعلق به دورۀ پیش از تاریخ شناسایی شده که یکی به  “چشمه‌علی” و دیگری در فاصلۀ ۳۰۰ متری آن به “کوه سُرسُره” مشهور است. تپۀ چشمه علی ــ کـه امروزه تقریباً نابود شده است ــ زمانی به ارتفاع ۷ متر از سطح زمینهای پیرامون، و مساحت ۵ / ۳ هکتار بوده است. در سالهای‌ دهۀ ۱۳۶۰ش / ۱۹۸۰م بخشهای در امان‌ماندۀ آن از توسعۀ شهری، به صورت زباله‌دانی درآمد و در نهایت در سالهای اخیر با گسترش سکونت حاشیه‌نشینهای تهران محوطۀ چشمه‌علی تقریباً از دیده‌ها محو شده است.
فعالیتهای اکتشافی باستان‌شناختی در طی نیمۀ نخست سدۀ ۲۰م در دشتهای تهران و کاشان منجر به شناسایی محوطه‌ها و آثار با ارزشی متعلق به دوران پیش از تاریخ در فلات مرکزی شد. مدتی پیش از این زمان، هیئتی فرانسوی که از محوطه‌های مشهور دشت ری بازدید کرده بود، شرح بسیار کوتاهی از تپۀ چشمه‌علی در گزارش خود ذکرکرد. در سالهای ۱۳۳۰-۱۳۳۱ق / ۱۹۱۲- ۱۹۱۳م نیز دایت ــ از هیئت اعزامی فرانسه بـه سرپرستی ژاک دمرگان ــ فعالیتهایی در منطقۀ ری انجام داد.
انقلاب مشروطه در ۱۳۲۴ق / ۱۹۰۶م و نفوذ ملی‌گرایان ایران، به پایان سیطرۀ یک‌جانبۀ فرانسویان بر کاوشهای باستان‌شناختی ایران و ملغى شدن معاهدۀ فرانسویان در ۱۳۰۱ش / ۱۹۱۲م انجامید، و راه برای ورود دیگر هیئتهای بیگانه به عرصۀ باستان‌شناسی ایران هموار شد؛ هیئت اریک اشمیت که به کاوش در تپۀ چشمه‌علی شهر ری پرداخت، یکی از همین گروهها بود.
اشمیت با حمایت مالی موزۀ دانشگاه پنسیلوانیا و موزۀ هنرهای زیبای دانشگاه بُستن کار در چشمه‌علی را آغاز کرد، و طی سالهای ۱۳۱۳- ۱۳۱۵ش / ۱۹۳۴- ۱۹۳۶م، بیش از ۶۰۰ م‍‌ـ ۲ از محوطۀ چشمه‌علی را با کمک ۲۰۰ کارگر کاوش کرد. مهم‌ترین هدف اشمیت مطالعۀ افقهای فرهنگی باستانی در فلات ایران بود. از نظر او، ری دو اهمیت ویژه داشت: ۱. قرارگیری در چهار راه فرهنگهای منطقه‌ای ایران ۲. دیرینگی زمانی با آثاری غنی از پیش از تاریخ تا دورۀ تیموری. فعالیتهای اشمیت که در زمان خود از نظر دقت و بهره‌گیری از امکانات و تخصصهای مختلف بی‌نظیر بود، منتهی به کشف بقایایی از دوره‌های نوسنگی، کالکولیتیک، اشکانی و اسلامی در تپۀ چشمه‌علی شد.
به سبب عواملی مانند جنگ جهانی دوم، و نیز مرگ نابهنگام اشمیت در اثر سقوط هواپیما در ۱۳۴۲ش / 1963م، گزارش پایانی کاوشهای اشمیت در چشمه‌علی هرگز به چاپ نرسید، اما بر اساس گزارش بسیار کوتاهی که از وی در دست است، وی کهن‌ترین لایۀ استقراری چشمه‌علی را هم‌زمان با دورۀ «آنو ۱» تاریخ‌گذاری کرده است؛ در حالی که مطالعات مری وُیت و رابرت دایسِن افق سفالی چشمه‌علی را کهن‌تر معرفی می‌کنند.
برای نخستین بار دانلد مِکان در بررسیهای پیش از تاریخی ایران، نام “فرهنگ چشمه‌علی” را به‌عنوان بخش مهمی از دوره‌های پیش از تاریخی فلات مرکزی ایران وارد ادبیات باستان‌شناسی کرد. مِکانْ دورۀ مواد به‌دست‌آمده از لایه‌های تحتانی محوطۀ چشمه‌علی را به دو مرحلۀ اصلی تقسیم کرد: کهن‌ترین مرحله با دو زیرمرحلۀ IA زیرین و IA زبرین، و IB هم‌زمان با سیلک I تـا III. بعدها، مجیدزاده گاه‌نگاری فلات مرکزی ایران را از فهرست خسته‌کنندۀ نام محلها رهانید و بنیانی پویا و منطقه‌ای برای آن تدوین نمود. بر این اساس، مراحل مختلف دوره‌های پیش از تاریخی فلات مرکزی ایران به فلات عتیق، قدیم، میانه و جدید تقسیم‌بندی شد و برپایۀ این گاه‌نگاری جدید فرهنگ پیش از تاریخی چشمه‌علی IA زیرین و IA زبرین به مرحلۀ فلات قدیم، و چشمه‌علی IB به فلات میانه تعلق گرفت.
پس از گذشت ۶۱ سال از آغاز کاوشها در تپۀ چشمه‌علی توسط اشمیت، برنامه‌ای برای سال‌یابی مطلق لایه‌های نوسنگی و کالکولیتیک چشمه علی در آن تپه به اجرا درآمد. در ارزیابی دوبارۀ بقایای فرهنگی لایه‌های چشمه‌علی، ۳ طبقۀ فرهنگی اصلی برای چشمه‌علی درنظرگرفته شد: نوسنگی متأخر، کالکولیتیک انتقالی و کالکولیتیک قدیم. بر اساس ۹ نمونه رادیوکربن جمع‌آوری شده از بخشهای مختلف ترانشۀ لایه‌نگاری، کاوشگران برای دورۀ انتقال کالکولیتیک زمانی برابر با ۵۳۰۰ تا ۴۶۰۰ ق‌م، و برای دورۀ کالکولیتیک قدیم مرحلۀ زمانی برابر با ۴۶۰۰ تا اوایل هزارۀ ۵ ق‌م را درنظرگرفته‌اند. تاریخ‌گذاری مرحلۀ نوسنگی متأخر در تپۀ چشمه‌علی از ۵۳۰۰ تا آغاز هزارۀ ۷ ق‌م در نظر گرفته شده است.
مدارک به‌دست‌آمده از فرهنگهای پیش از تاریخی در فلات مرکزی ایران مشخص ساخته است که در هزارۀ ۵ ق‌م ساکنان منطقه از اقتصاد ترکیبی، بهره‌گیری از حیوانات اهلی و وحشی و کشاورزی برخوردار بوده‌اند. آنان خانه‌هایشان را با استفاده از مشته‌های گلی، ساقه‌های نی و خشت می‌ساختند و مرده‌هایشان را در زیرِ خانه‌های مسکونی دفن می‌کردند. دربارۀ ویژگیهای معماری لایه‌های پیش از تاریخی تپۀ چشمه‌علی جز پلانی که اشمیت تهیه کرده، و تیموتی متنی آن را منتشر کرده است، هنوز اطلاعات دقیقی در دسترس نیست.
از دستاوردهای مهم فنّاوری اقوام و ساکنان فلات مرکزی در اواخر هزارۀ ۶ ق‌م، تغییر بافت سفالهای خشن با پخت ناکافی به سفالهای ظریف با پخت کافی بود که کنترل دقیق کوره‌های سفالگری را نشان می‌دهد. در این مرحله استفاده از مس نیز در سراسر منطقه گستـرش یـافت. این رشد و گسترش فناوری در مرحلۀ بعد رو به افول نهاد، اما در چشمه‌علی مدارک اندکی از وجود بقایای فلزی از این مرحله گزارش شده است.
قابلیتهای هنری ساکنان چشمه‌علی در تولید سفال و نقوش چشم‌نواز آن بازتاب یافته است. ساکنان قدیم چشمه‌علی از سفالهای دست‌سازی استفاده می‌کردند که رنگ غالب خمیرۀ آنها به رنگ روشن، با مادۀ چسبانندۀ کاه خرد شده، و آراسته به نقوش سادۀ هندسی با رنگ اخرا بودند. این گروه شبیه به سفالهای دورۀ اول سیلک است.
گونه‌ای از سفال قرمز رنگ توسط ساکنان قدیمی چشمه‌علی به‌کار برده شده که در مرحلۀ بعد با اندکی تغییر در مادۀ چسباننده و کیفیت ساخت و نیز ترکیب نقشی پیچیده‌تر، به صورت گسترده‌ای تحت نام سفال نوعِ چشمه‌علی در تمامی مناطق فلات مرکزی ایران فراگیر شده است. عناصر تزیینی در سفالهای چشمه‌علی عبارت‌اند از: نقوش هندسی، گیاهیِ شیوه‌یافته، حیوانی، پرندگان با پاهای بلند، غزال، سگ، بز و ماهی. نقوش انسانی به‌ندرت در میان نقوش چشمه‌علی دیده می‌شود.

چشمه‌علی، ظرف سفالی با نقش هندسی دورۀ انتقالی کالکولیتیک

در چشمه‌علی و برخی از محوطه‌های هم‌زمان بین لایه‌های مرحلۀ قدیم و اوایل میانۀ فلات، نمونه‌ای از سفال غیربومی آشکار شده که به سفال آلویی معروف است. بر خلاف سفالهای مرحلۀ ابتدایی چشمه‌علی، در ظروف سفالی مرحلۀ IB چشمه‌علی تغییراتی پدید آمده است؛ تنها بخش بالایی ظرف نقش‌اندازی شده، و ظروف با پایه‌های گرد بلند معمولاً با نوارهای عمودی سه‌تایی یا بیشتر تزیین شده‌اند. نقش‌مایه‌های گیاهی، حیوانی و انسانی در این مرحله بیشتر از گذشته پدیدار شده‌اند. نقوش مرحلۀ IB به رنگهای قهوه‌ای تیره مایل به قرمز نقش شده‌اند.
جابه‌جایی استقرارها در طی مرحلۀ فلات قدیم به جدید در بسیاری از محوطه‌های شناخته‌شده در فلات مرکزی ایران به ثبت رسیده است. از آن دست نمونه‌ها می‌توان به جابه‌جایی از محوطۀ سیلک شمالی به جنوبی اشاره کرد که گیرشمن دلیل آن را نقصانهای محیطی دانسته است.
مجیدزاده جابه‌جایی استقرار در طی مرحلۀ فلات قدیم به میانه از تپۀ چشمه‌علی به تپۀ مرتضى‌گرد در جنوب تهران را قطعی می‌پندارد. این وضعیت در شمال شرق فلات مرکزی هم ثبت شده است، به گونه‌ای که تپۀ شیرآشیان جای خـود را بـه تپـه‌حصـار داده است.
بر اساس گزارش منتشرنشده از کاوش اشمیت مربوط به سال ۱۳۱۴ش / ۱۹۳۵م، وی روی بقایای پیش از تاریخی چشمه‌علی یک ساختمان خشتی متعلق به دورۀ اشکانی را کاوش کرده است. این ساختمان بخشی از بنای باشکوهی بوده، که اشمیت آن را معبد نامیده است و با استفاده از سکه‌های به دست آمده آن را به دورۀ اشکانی نسبت داده است.
بر پایۀ گزارش کوتاهی که از اشمیت در دست است، دورۀ اسلامی چشمه‌علی از گستردگی زیادی برخوردار بوده، و بنا بر همین گزارش ضخامت آثار دورۀ اسلامی چشمه‌علی روی لایه‌های اشکانی دو متر بوده است. شماری گور دورۀ اسلامی که اسکلت درون آنها به‌شدت مضطرب شده بـود، و یک سنگ گور مرمرین آراسته به خط کوفی تزیینی از این محوطه به‌دست آمده است. دورۀ اسلامی چشمه‌علی به دورۀ میانۀ اسلامی (آل‌بویه و سلجوقیان) و نیز اوایل اسلامی (بنی‌امیه و بنی‌عباس) تاریخ‌گذاری شده است.
پیش از ایـن، مجموعۀ اشمیت ــ کـه هم‌اینک بخشی از آن در دانشگاه پنسیلوانیا و بخش دیگر آن در مؤسسۀ شرق‌شناسی دانشگاه شیـکاگو نگهداری می‌شود مـورد مطالعه قرار گرفته است. تیموتی متنی در پروژۀ پسا دکترای خود مواد به دست آمده توسط اشمیت را که بیشتر شامل سفال بود، مورد بازبینی قرار داده است. این برنامه از ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴م ادامه داشته، و هم‌اینک نیز به صورت یک پروژۀ بین‌المللی غیر رسمی درآمده است و اعضای آن درصدد کسب اعتبار مالی برای چاپ گزارش نهایی به زبانهای انگلیسی و فارسی‌اند.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

آذر میدخت اسفندیاری

محل نشر

تهران

ناشر

پژوهشکدۀ باستان‌شناسی، معاونت پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور

تاریخ نشر

1378

تعداد صفحه

120

تعداد جلد

یک جلد

فیپا

میدخت اسفندیاری، آذر، ج‍ای‍گ‍اه‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ چ‍ش‍م‍ه‌ ع‍ل‍ی‌ در ف‍لات‌ م‍رک‍زی‌ ای‍ران‌، تهران، س‍ازم‍ان‌ م‍ی‍راث‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌ ک‍ش‍ور، م‍ع‍اون‍ت‌ پ‍ژوه‍ش‍ی‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ب‍اس‍ت‍ان‌ ش‍ن‍اس‍ی، 1378، 120

شابک

‭9646027555‬