فیلم نیاز روایت زندگی «علی» است که پس از مرگ پدرش، به رغم مخالفت مادر و عمویش، تصمیم میگیرد نانآور خانه شود و شبها به درس و مشق خود برسد. او چند روزی را به كار عملگی میگذراند، اما تاب كار سنگین را نمیآورد و با پادرمیانی عمویش در چاپخانهای مشغول به كار میشود. ورود او به چاپخانه همزمان است با ورود جوانی به نام «رضا» كه یكی از كاركنان چاپخانه او را برای كار سفارش كرده است. رضا با علی بنای مخالفت میگذارد، اما به تدریج بین آن دو پیوند عاطفی برقرار میشود تا جاییكه علی میدان كار را برای رضا خالی میكند و خود در جای دیگری مشغول میشود.
نیاز، فیلمی ساده و تلخ است که رویکرد اجتماعی آن تکاندهنده به نظر میرسد و این ارزش و اعتبار این فیلم را افزونتر میسازد.