هیچ فضایی به شدت واقعگرایانه و تلخ دارد. زندگی چند خانواده در کنار یکدیگر بررسی شدهاند. خانوادههایی که به خاطر فقر مالی ناچارند در جنوب تهران و در خانهای نسبتاً سنتی و کوچک در کنار همدیگر زندگی کنند. زندگیهایی که هر کدام به همدیگر گره خورده است. «نادر» مردی است که به دلیل مشکل ژنتیکی به بیماری پرخوری مبتلاست. او در کنار عمهاش زندگی میکند. از طرف دیگر «عفت» به دلیل فقر مالی مجبور به کار در منازل مردم است. از این طریق او با عمۀ نادر آشنا شده و عمه عفت را به عقد نادر درمیآورد. نادر در خانۀ عفت همراه دو پسرش و خانوادۀ خود زندگی میکنند. با ورود او به خانوادۀ آنها مشکلات یکی پس از دیگری از راه میرسند. نادر به دلیل بیماری شروع میکند به خوردن تمام مایحتاج و خوراکیهای خانۀ آنها و به همین دلیل آنها خسته شده و نادر را از خانه بیرون میکنند.
اما در اثر اتفاقی اعضای خانواده میفهمند که بدن نادر قادر به ساخت کلیۀ اضافی است. به همین دلیل او را به خانه آورده و مدام برای او خرج میکنند تا بدن او کلیهسازی کند و آنها از بدبختی و نداری خلاص شوند. مشکل از آنجایی آغاز میشود که نادر حاضر نیست پولهای میلیونی خود را که از طریق فروش کلیههای اضافیاش به دست آورده به آنها بدهد، به همین دلیل وضع زندگی آنها خوبتر که نمیشود هیچ، بلکه با حضور دوبارۀ نادر و چپاول زندگی آنها، عفت و پسرانش ندارتر و فقیرتر از قبل میشوند.
هیچ
توضیحات تکمیلی
نویسنده | حسین مهکام، عبدالرضا کاهانی |
---|---|
کارگردان | عبدالرضا کاهانی |
بازیگران | مهدی هاشمی، باران کوثری، پانتهآ بهرام، احمد مهرانفر، نگار جواهریان، مهران احمدی، مرضیه برومند، صابر ابر |
سال تولید | 1388 |