آیا غذا از آن حیث که وارد کام آدمی میشود و با دستگاه چشایی او درگیر میشود هنر است؟ آیا هنر مربوط به حس چشایی یا ذائقه داریم، هنری که آدمی با کام خود هنر بودن آن را تشخیص بدهد؟ آیا میتوان گفت برخی غذاها به لحاظ چشایی هنرند؟ کتاب زیبایی شناسی خورد و خوراک دربردارنده مجموعه ای از مقالات فلسفی است که در پاسخ به اینگونه پرسش ها نوشته شده اند.
– الیزابت تلفر در مقالۀ «غذا در مقام هنر» استدلال میکند که در کنار تجربههای بصری زیباییشناختی از غذا، واکنش زیباییشناختی به مزه و بوی غذا نیز ممکن است.
– کرولین کورسمِیر در مقالۀ «شعفآور، خوشمزه، منزجرکننده» شرح میدهد که چگونه ممکن است غذایی هم لذیذ باشد هم منزجرکننده.
– دیو منرو در مقالۀ «غذا میتواند هنر باشد؟ معضل مصرف» به این نکته میپردازد که معضلی پیش روی هنر شمردن خوردوخوراک وجود دارد: «ممانعت به واسطۀ مصرف».
– کوین سوینی در مقالۀ «آیا ممکن است یک سوپ زیبا باشد؟ پیدایش خوراکشناسی و زیباییشناسی غذا» میپرسد که آیا میتوان برخی غذاها را به صفت زیبا متصف کرد.
گِلن کیون در مقالۀ «فتیشهای غذایی و زیباییشناسی گناه» از غذا خوردن در جمع و حتی از پلشتخواری جمعی به عنوان راهی برای تقویت پیوندهای گروهی سخن میگوید.
– راسل پرایبا در مقالۀ «دیویی، تنزیباییشناسی و پرورش ذائقۀ (چشایی)» غذا را محملی برای مراوده میان فرهنگها میداند.