کتاب حاضر، شرح و نقد دیدگاه های «دیوید هیوم» درباره «دین» است.
هیوم یکی از اندیشمندان قلمرو فلسفه و فلسفۀ دین است که سعی در ارایه روش استدلالی تجربی برای فهم «علوم انسانی» داشت؛ از دیدگاه محمد فتحعلی خانی همین تعهد او به اصالت تجربه موجب ایجاد ضعف هایی در فهم فلسفه انسانی او شد و تلاشش را در این زمینه ناکام گذارد. علیت و رابطه علی و معلولی، مهم ترین آموزه ای است که در تاسیس روش شناسی هیوم به کار آمده است. نقدهای هیوم از ماهیت و کارکرد دین مبتنی بر تفسیر او از رابطۀ علیت است. دین در نظر او امری یکسره غیرعقلانی است و متعلق به دوره های کودکی فکری بشریت.
فتحعلی خانی با نقد روش او این تفسیر را غلط می داند. او معتقد است تلاش برای توجیه قضایای علمی و عقیدتی هیوم را به پذیرش عقاید توجیه ناپذیر وا می دارد؛ عقایدی در سرشت آدمی و نامستدل و غیر قابل نقد. طبیعت گرایی و تجربه باوری توأمان وی را به شکاکیت معتدل می کشاند؛ شکاکیتی که در مطالعه دین از اعتدال خارج شده و با نقد برهان نظم به عنوان مهمترین استدلال متدینان بر وجود خدا و با نقد ادله اعتبار اخبار معجزات به کمک روش استنتاج عِلّی، تلاش ناموفقی در ابطال عقاید دینی صورت می دهد.
کتاب فلسفه دین دیوید هیوم در سه بخش تشکیل یافته است: بخش نخست، مباحث کلی استنتاج علّی مطرح و بررسی و نقد شده و نشان داده شده که چگونه کاستی های رویکرد تجربه باورانه هیوم به تمسک به محاسبات احتمالاتی و توسل به طبیعت باوری انجامیده است. بخش های دوم و سوم عمدتا به مباحث دلیل شناسانه هیوم در قلمرو فلسفه دین اختصاص یافته، و در پایان بخش سوم، بحثی در معرفی و نقد مباحث علت شناسانه او آمده است.