نظام اخلاقی همچون نظام حقوقی تا حد زیادی از تحولات جهان خارج و نحوۀ زیست انسانها تأثیر میپذیرد. تحولاتی که در ساختار زیست انسانها و نحوۀ ارتباط میان ایشان در جهان مدرن رخ داده است تجدیدنظری بنیادین را در اخلاق سنتی الزام میکند.
از جمله تحولات مهمی که در جهان جدید رخ داده است نزدیکی پیش از پیش انسانهای سراسر جهان و وابستگی روزافزون ایشان به یکدیگر است. در جهان امروز، موج تحولات اقتصادی در یک گوشۀ جهان به فاصلۀ کوتاه سراسر جهان را درمینوردد و زندگی گروه پرشماری از انسانها را در آن سوی جهان عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد. میزان گاز دی اکسید کربن که توسط اتومبیلها و کارخانهها در یک گوشۀ جهان تولید میشود میتواند سرزمین قومی دیگر را در سوی دیگر جهان به زیر آب فروبرد. جنگی که در دورافتادهترین گوشۀ جهان رخ میدهد همزمان از طریق تصاویر خبری به خانۀ شمار کثیری از شهروندان عادی در سراسر دنیا راه مییابد. اینها نمونههایی است از پدیدۀ آشنای «جهانیشدن».
پدیدۀ جهانیشدن اقتضائات اخلاقی تازهای را به همراه آورده است و در رویارویی با این تحولات نوین، اخلاق سنتی لاجرم باید چندان بسط و تحول یابد که به نیازهای تازۀ انسانها پاسخ مناسب دهد و به ایشان شرایط اخلاقی زیستن را در این جهان تازه بیاموزد. از جمله مسائلی که پدیدۀ جهانیشدن در برابر اخلاق سنتی نهاده است و «اخلاق جهانیشدن» لاجرم باید به آن بپردازد مسئلۀ حقوق بشر است.
حقوق بشر از جمله حقوق تکلیفآور است و ساختار آن مانند سایر مصادیق حقوق تکلیفآور از سه جزء اصلی تشکیل شده است: 1. فرد صاحب حق، 2. فرد صاحب تکلیف، 3. امری که حق به آن تعلق میگیرد. در این رابطه فرد صاحب تکلیف در برابر فرد صاحب حق مکلف است و فرد صاحب حق میتواند در صورت لزوم طلبکارانه حق خود را از او مطالبه کند یا بار تکلیف را از دوش بردارد.
مقالات این مجموعه بیشتر در قلمرو اخلاق عملی است تا اخلاق نظری. این مقالات عمدتا دربارۀ جنبههای اخلاقی مفهوم و مصداق حقوق بشر است. البته در سراسر این مقالات جنبههای نظری حقوق بشر نیز مورد توجه و بررسی قرار میگیرد، اما تأکید اصلی بر روی حقوق خاص و جنبههای عملی این حقوق، تأثیر آنها بر زندگی انسانها و امثال آن است.
شیوۀ غالب در این مجموعه مقالات «تحلیلی» است، یعنی تلاش بر آن است که پرسشهای محوری و نیز مفاهیم اصلی و کانونی به دقت توضیح داده شود، دیدگاههای موافق و مخالف همدلانه، دقیق و روشن بیان گردد، پیشفرضهای اصلی اما نامصرّح آن دیدگاهها آشکار شود و مدعیات اصلی نگارنده نیز تا حد امکان روشن و مستدل ارائه گردد.