قصد این کتاب نه شرح احوال و افکار مولانا، بلکه تنها طرح و توضیح خصیصهای معین در طریقت عشق مولانا است. مولانا خدا را پرستشی عاشقانه میکند و در این سیر نیازمند چنگزدن در دامن شیخی است که خلیفه و مظهر حق و محرم عالم عرفان و همدم عارفان عالم است و حق در آینۀ صورت وی مشاهده میشود. عشق او از ایمان راسخش به سزاواری و شایستگی مردان در نیل به مقام خلیفگی و خدانمایی آب میخورد و فقط آنان را که درّ و گوهر اسرار حق در باطنشان به جوش آمده مظاهر راستین انسان کامل میداند.