برقراری رابطه میان مفاهیم بنیادی دین با پارادایم های فکری-علمی مدرن در حالی که این مفاهیم در پارادایم های فکری-علمی قدیم مورد تفسیر قرار گرفته و این تفاسیر را در نزد حاملان سنت بس پرارج و حتی مقدس می نماید، امری آسان و سهل نیست. لیکن برای نقد اصول سنت، چاره ای جز عبور از دالان پر مخاطره، امّا بس متنوع وجود ندارد. سیری در اندیشه گی دوران گذشته، به خصوص دورانی که اندیشه و تفکر در این سامان سیال و زنده بود، نشان می دهد که پارادایم های فکری-علمی متفاوتی با یکدیگر تعامل و گفتگو می کردند و به همین خاطر است که سپهر اندیشه و تفکر در جامعه در دورانی خاص به وجود آمده و به عبارتی آنچه به عنوان سنت غالب به ما نمایانده می شود، بخش کوچکی از این تفکر و جهان بینی در تفاسیر مفاهیم بنیادی دین بوده است. در این کتاب تلاش شده که در وهله اول با طرح پرسش در مورد چگونگی رابطه مفاهیم بنیادین مذهب با پارادایم های فکری-عملی مدرن و همچنین نحوه برخورد این دانشمندان با مفاهیم بنیادین در پارادایم فکری-علمی سنتی به کنکاش بپردازیم.