اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی یا باور به اصالت وجود، اصطلاحی است که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم اعمال میشود که با وجود تفاوتهای مکتبی عمیق، در این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز میشود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستیگرایی، نقطه آغاز فرد به وسیله آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ خوانده میشود مشخص میشود.
یکی از پرسش های مهم دوره معاصر، پرسش از ربط و نسبت الهیات و فلسفه است. همواره الهی دانان برای تبیین و دفاع از آموزه های دینی از مفاهیم، اصطلاحات و امکانات فلسفی روزگار خود بهره جسته اند. آیا الهیات می تواند از امکانات فلسفه بهره برد؟ اگر می تواند چگونه؟ آیا فلسفه می تواند به الهیات شکل دهد؟ اگر می تواند چگونه؟ جان مک کواری در کتاب الهیات اگزیستانسیالیستی با بیانی صریح و روشن به پرسش های مذکور در قالب مقایسه اندیشه دو متفکر بزرگ ـ بولتمان و هیدگر ـ پاسخ گفته است