جامعه و تاریخ از نگاه قرآن مشتمل بر دوازده بخش است که سه بخش اول آن به مباحث فلسفه علوم اجتماعی، نظیر بحث از مفهوم جامعه، اصالت فرد یا جامعه و قانونمندی جامعه اختصاص یافته است. مباحث بعدی به ترتیب در زمینه تأثیر جامعه بر فرد، تأثیر فرد بر جامعه، نقش تفاوت ها در زندگی اجتماعی، نهادهای جامعه، دگرگونی های اجتماعی، تعادل و بحران و انقلاب، رهبری، جامعه آرمانی و سنت های الهی در تدبیر جوامع است.
در مبحث مفهوم جامعه، مفهوم «علوم اجتماعی» و تفاوت آن با «جامعه شناسی» بررسی شده است. آن گاه «جامعه» به معنای گروهی از مردم دانسته شده، که معمولاً در ادبیات عرب، الفاظی مانند «مجتمع» و «مدینه» را معادل آن قرار می دهند؛ اما این الفاظ در قرآن به کار نرفته است و از این روی باید برای یافتن معادل قرآنی کلمه «جامعه» به واژه هایی مانند «قوم»، «امّت» و «ناس» مراجعه کرد.
در مبحث اصالت فرد یا جامعه، اصالت فلسفی جامعه نفی می گردد؛ هرچند اصالت روان شناختی آن پذیرفته شده است. به لحاظ فلسفی، فرد اصالت دارد.
در مبحث قانونمندی جامعه، این پرسش مطرح شده که اگر جامعه اصالت فلسفی ندارد، در حقیقت وجود نخواهد داشت، و نفی وجود مساوی است با نفی وحدت و شخصیت از جامعه. در این صورت این سؤال پیش می آید که چگونه چنین چیزی که وجود ندارد می تواند قانونمند باشد؟