تورات، انجیل و قرآن: سه کتاب، دو شهر، و یک داستان. مؤلف کتاب حاضر، آنتون وِسِلز، استاد بازنشستۀ دانشکده الهیات دانشگاه آمستردام، با این نظریه که تورات، انجیل و قرآن را می توان به مثابه «داستان دو گونه شهر»، اورشلیم و بابل، مکه و مدینه، فهمید و هر سه کتاب را دارای یک پیام دانست، به چگونگی بهره بردن از کتابهای مقدس در دوران حاضر پرداخته است.
براساس دیدگاه او یک شهر، اورشلیم، نماد شهر عدالت و صلح است و دیگری، بابل، نماد شهر بی عدالتی و ظلم. همچنین قرآن را میتوان «داستان دوشهر»، یعنی مکه و مدینه، قلمداد کرد. مدینه نماد شهر فاضله و مطلوب است و مکه شهر شرک و تاریکی بود. پیام هر سه کتاب و دورنمای آنها ساخت شهری جدید است؛ اورشلیمی جدید یا مدینهای جدید که بنیان هایش براساس ارزشهای الهی طراحی شده است و عدالت در آنها تحقق خواهد یافت. اورشلیم جدید و مدینه جدید جایی عینی در این کره خاکی نیست که قدرتمندان و سیاستمداران بخواهند بر سر آن جنگی جدید راه بیاندازند.
به نظر آنتون وِسِلز، از گذشته تاکنون، هریک از این متون مقدس را غالبا به گونهای خواندهاند، فهمیدهاند و تفسیر کردهاند که گویا هریک بر ضد دیگری است. اما اکنون در دنیای ما، که افراطیونی از هر سه دین ادعای آخرالزمانی دارند، فهم این سه متن در تعامل با هم، بیش از هر وقت دیگر ضروری است. این سه کتاب به پاسخهای یکدیگر نیازمندند. آنها را باید با هم دید و همواره آنها را به گفتگو کشاند و آنها را با یکدیگر وارد بحث کرد. این کتابها بیش از آنکه سبب خشونت و ترور باشند، راه حلی برای این مشکلات هستند و داستانهای انبیاء، که به نظر وِسِلز یک داستان بیشتر نیست، همچنان برای عصر حاضر معنا دارند.
رویکرد وِسِلز به این سه کتاب را میتوان به طور کلی رویکردی ابتکاری تلقی کرد و آن را جدّی گرفت.