آفرینش در قرآن بیش از آن که کتابی در قلمرو تفسیر قرآن باشد کتابی است در قلمرو روش مطالعۀ قرآن. موضوع آفرینش موضوعی است که صرفا برای تمرین یادگیری این روش انتخاب شده است. مؤلف در فصل اول پس از اشاره ای کوتاه به چگونگی پیدایش سنت تفسیر قرآن در فرهنگ و تمدن اسلامی، به طور کلی، به چگونگی پیدایش رویکردهای علمی در تفسیر، به طور خاص، و، به طور اخص، به معرفی روش تفسیر در نگاه مکتب ادبی، به عنوان الگوی روشی این مطالعه، پرداخته است. در این بخش، برای معرفی الگوی تحقیق، بیشتر تکیه بر مطالبی بوده که امین الخولی (متوفی ۱۹۶۶)، قرآن شناس مصری، در مدخل “التفسیر- تکمله” دائرﺓ المعارف الاسلامیه چاپ قاهره آورده است. فصل دوم ویژه اثبات این فرض است که در قرآن آیاتی ناظر به چگونگی پیدایش جهان هستی و کیفیت خلق آسمان و زمین وجود دارد. آیات مذکور با رویکردی تاریخی و بدون اتکا بر هیچ تفسیری دسته بندی و بررسی شدهاند و سپس 35 آیه انتخاب شده که در آنها اطلاعی دربارۀ موضوع آفرینش به خواننده ارائه کردهاند ونه صرفا به تمجید و تحسین فعل خداوند پرداخته باشند.
در فصلهای سوم و چهارم تفسیر همین 35 آیه بر اساس نظر دو مفسر دوران قدیم (محمد بن جریر طبری و محمد بن عمر فخررازی) و دو مفسر جدید (محمد حسین طباطبائی و جوهری طنطاوی) گزارش شده است و قضاوت دربارۀ چند و چون این تفسیرها و میزان قانع کنندگی آنها بر عهدۀ خواننده گذاشته شده است. در فصل پنجم ریشههای همان اطلاعاتی که در 35 آیه مذکور آمده بررسی شده و به خواننده نشان داده شده که همۀ آن اطلاعات در فرهنگهای پیش از قرآن وجود داشته است و بنابراین قرآن در موضوع آفرینش معجزۀ علمی نمیتواند محسوب شود.
عدالتنژاد در فصل ششم ابتدا روش هرمنیوتیکی مؤلف محور (سنتی یا شلایرماخر) را تعریف کرده است و سپس بر اساس آن همین 35 آیه را به همان ترتیب تاریخی تفسیر کرده است. او بر این است که اولا تفسیرش قانع کنندهتر از تفاسیر پیشین است و ثانیا میتواند الگویی برای بررسی موضوعات دیگر در قرآن به ویژه موضوعات فقهی حقوقی دارای جنبۀ سیاسی اجتماعی قرار گیرد. برای نقد کوتاهی دربارۀ این کتاب اینجا را کلیک کنید.