این کتاب درآمدی روش شناسانه برای ترجمه متون مقدس به ویژه قرآن است. زبان به مثابه بازتاب هستی انسان و روابط او با جهان، دریچه ورود به جهان معنا شناسی است. نویسنده بر آن است که ورود به جهان معنا و تفسیر متون مقدس، از طریق مدل های معنا شناختی، سبک شناسی ادبی، بررسی سیاق و متن، پایه تفسیری سازگار در سپهر قرآن خواهد شد. از اینرو باید به کاربرد واژگان در ساحت زبان و زمینه ِ اجتماعی و فرهنگی آن از یک سو و تبار شناسی واژه ها از سوی دیگر توجّه کرد وتصورات و تخیلات و ایماژ ها ی حمل شده بر کلمات و کتاب را با الگوی ایماژ برتر شناختی با یکدیگر سازگار نمود. نویسنده با مثال هایی تبار شناسی واژگان مختلف در زبان های سامی و هندو اروپایی را نشان می دهد و نسبت سپهر کلمات و سپهر اندیشگی را با پدیدار شناسی نص از طریق تحلیل همبستگی معنا شناختی با تأکید بر افق های مشترک معنایی پی جویی می کند و فرآیند معنا شناسی قرآن را با طرح الگویی هفت مرحله ای و ارائه یک نمونه از ترجمه سوره نباء معرفی می نماید.