وضعیت سیاسی و اجتماعی، از ورود سلجوقیان تا سقوط عباسیان
كتاب شیعیان بغداد مشتمل بر دو مقدمه از ناشر و مؤلف و متن اثر است كه در مقدمه مؤلف، به شيوهاى علمى ابتدا واژههاى مفهومى بحث مورد بررسى قرار گرفته و سپس منابع اصلى پژوهش دستهبندى شده است. متن اثر نيز در سه بخش ارائه شده است: 1. بغداد و پراكندگى جغرافيايى شيعيان در آن؛ 2. اوضاع سياسى شيعيان بغداد؛ 3. اوضاع اجتماعى شيعيان بغداد (447- 656ق).
در مورد مباحث كتاب چند نكته گفتنى است:
1. هر چند برخى از فرق شيعه مانند زيدى و اسماعيلى بهطور محدود در بغداد بودند ولى منظور نويسنده در اين اثر از شيعه، همان شيعيان دوازده امامى است. همچنين مقصود نويسنده از اهل سنت، كسانى هستند كه خود را پيروان سنت نبوى مىدانند و در كنار شيعه، دو گروه اصلى انشعاب مذهبى را در اسلام تشكيل مىدهند. آنان به لحاظ فقهى، خود به چهار شاخه حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى، و به لحاظ كلامى، داراى دو انشعاب اصلى اشعرى و معتزلى هستند. اهل سنت در اينجا، اعم از توده مردم، خلافت عباسى و سلجوقيان است.
2. نويسنده توجه داده است كه برخى از مورخان اهل سنت درباره شيعيان بغداد، تعصب مذهبى را در تاريخنگارى خود دخيل كرده اند.
3. وضعيت شيعيان بغداد در دوره تركان سلجوقى -كه از سال 447ق آغاز شد و تا سال 575ق ادامه يافت- چنين بود كه آنان با سه گروه در اين دوران مواجه شدند: خلفاى عباسى، اهل سنت و سلجوقيان. قيام «بساسيرى» و شكست او توسط طغرل و احياى خلافت و اهل سنت به دست سلجوقيان، ضربهاى جدى بر شيعيان وارد كرد، البته با يك ديد كلى مىتوان گفت كه در اين دوره، علىرغم سقوط آل بويه و احياى قدرت خلافت و اهل سنت، شيعيان در مجموع دچار ضعف و شكست نشدند، اگر چه در ابتداى كار متحمل خسارت گرديدند و برخى محلهها مانند «مشهد العتيقة» ويران شدند و مسجد جامع «بُراثا» تعطيل شد ولى اينگونه وقايع به تدريج كم شد و بلكه از بين رفت و درگيرى ميان شيعه و سنى نيز محدود بود و اگر با دوره آل بويه مقايسه شود بايد گفت كه به مراتب، تعداد و شدّتشان كمتر بود و علت اين مسأله هم چيزى نبود جز سياست مدارا و تقيهاى كه شيعيان در پيش گرفتند. در مجموع، بايد سياست منطقى و درست شيعيان را رمز بقاى آنها و در دراز مدت، موجب نفوذ و قدرتيابى آنها دانست كه در دوران ناصر به اوج خود رسيد و تا پايان خلافت عباسى همچنان ادامه يافت.
4. نويسنده در نتيجهگيرى پايانى كتاب چنين استنتاج كرده است: شيعيان بغداد پيش از ورود سلجوقيان به بغداد (447ق)، فراز و نشيبهايى طى كردند و در نهايت حكومت آل بويه شيعهمذهب را تجربه نمودند. دوران آل بويه براى شيعيان فرصتى بود تا به نشر و گسترش عقايد مذهبى خود بپردازند و در سايه فعاليت بىدريغ علماى شيعه، به انسجام و تكوين مذهب شيعه اقدام نمايند. در اين زمينه آنان به دستاوردهاى مهمى نايل شدند. از لحاظ فرهنگى و تا حدى سياسى، شيعيان در اين دوره، موفق بودند، اما از لحاظ اجتماعى و مذهبى، صدمات زيادى ديدند؛ زيرا درگيرىهاى مذهبى و فرقهاى در اين دوره، ميان شيعه و سنى به اوج خود رسيد.