جامعه شناسی آئین های سوگواری و هیئت های مذهبی در ایران
اثر برگزیدهی سومین جشنوارهی بینالمللی فارابی (1388)
این کتاب، پژوهشی توصیفی-تحلیلی و کتابخانهای-میدانی درباره مراسم عزاداری امام حسین (ع) و هیئتهای مذهبی در ایران، به ویژه تهران، با تأکید بر دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. بسیاری از اطلاعات کتاب درباره هیئتهای تهران، منحصر به فرد است و حاصل دیدهها و شنیدههای نویسنده است.
فصل اول که مفصل ترین فصل کتاب است، به بررسی و تحلیل تاریخ پیدایش و تکوین آئین ها و مجالس عزاداری می پردازد. فرضیه بنیادین کتاب، رابطه عزاداری و تغییر و تحولاتش با وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر عصر است. از این رو در این فصل، به تفصیل در باب بسترهای اجتماعی و فرهنگی که در هر عصر سبب ظهور یک آئین یا صورت جدید در عزاداری عاشورا شده است سخن گفته شده است. در این فصل هم چنین به مدل های دین داری و گفتمان دینی هر عصر و نیز مناسبات بین نهاد دین و سیاست به ترتیب در دوره های تاریخی زندگی امامان شیعه، آل بویه، سلجوقیان، مغولان، تیموریان، صفویان، افشاریان، زندیان، قاجاریان، پهلوی و انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، دوران پس از جنگ تا امروز پرداخته شده است. بخش های واپسین این فصل هم به بیان تحولات سال های اخیر در جریان مداحی و عزاداری اختصاص یافته است.
در حقیقت نویسنده کتاب در این بخش مشاهدات و تجربیات خود را در قالب واقعه نگاری آورده است. پرداختن به زندگی و شرح حال مداحان مشهور (مانند ارضی، حدادیان، کریمی، هلالی، ذاکر و …) و نیز تحلیل و نقد عملکرد شاهان، سلاطین، شخصیت های سیاسی و فرهنگی، مراجع تقلید، روحانیان، روشنفکران و نهادهای سیاسی در قبال عزاداری عاشورا از جمله مباحث فصل یک است.
فصل دو «مفاهیم و کلیات» نام دارد و چنانچه از نامش پیداست؛ به ارائه ی تعاریف و بررسی مفاهیم و مباحث کلی و زیربنایی کتاب اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل به تعریف مفاهیمی از جمله «فرهنگ خواص»، «فرهنگ عامه»، «دین»، «دین داری»، «مناسک دینی» و «آئین های دین داران» پرداخته است.
پس از تعاریف مفاهیم اساسی، نویسنده به تعریف و بررسی هفت مفهوم که آن ها را «عناصر هویتی هیأت های مذهبی» می نامد، پرداخته که عبارتند از: «کارکرد»، «سازمان»، «مخاطب»، «مدل دینداری»، «متولیان»، «مداحی» و «ادبیات». این ها متغیرهایی اند که وی در فصول بعدی از منظر آن ها به مقایسه و بررسی و نقد گونه های مختلف هیأت های مذهبی معاصر می پردازد.
فصل سوم به بررسی مدل های مختلفی اختصاص یافته است که با آن ها می توان هیأت های مذهبی را گونه بندی کرد. نویسنده در این فصل با در نظرگرفتن دو معیار «سازمان» و «مخاطب»، 15 مدل فرضی گونه بندی را بررسی کرده و در انتها یک مدل تلفیقی و چندبعدی را به عنوان «مدل ساختی-کارکردی» پیشنهاد کرده است.
فصل های 4، 5، 6 و 7 به بررسی مجزا و تفصیلی چهار گونه ای اختصاص یافته اند که نویسنده آن ها را محوری ترین و گسترده ترین گونه ها محسوب کرده است؛ به ترتیب: «هیأت های سنتی»، «هیأت های انقلابی دوران جنگ»، «هیأت های انقلابی دوران پس از جنگ» و «هیأت های عامه پسند».
در هر یک از این فصل ها گونه مربوط بر اساس هفت شاخصه ای که پیش تر از آن ها به عناصر هویتی هیأت های مذهبی تعبیر شد بررسی شده است؛ به علاوه تعریف و ارزیابی آن گونه. در فصل 8 کتاب هم «شبه هیأت ها» معرفی شده اند.
و بالاخره در فصل پایانی ـ که «جمع بندی و نتیجه گیری» نام دارد ـ نویسنده کوشیده است براساس مباحث طرح شده در فصول پیشین، یک مدل نظری کاربردی را برای تبیین تغییرات و تحولات هیأت های مذهبی تدوین کند.