شناخت درست و اصولی انشعابات فرقهها و نحلههای اسلامی میتواند برای شناخت فرقهها و جنبشهای نوپدید راهگشا باشد و شاید بتوان الگوهای مشترکی را که هر دو از آنها پیروی میکنند یافت و به تحلیل آنها پرداخت. از طرف دیگر، برخی از جامعهشناسان برخی از فرقههای اسلامی همچون طالبان را که زیر عنوان بنیادگرایی اسلامی میگنجد جزء جنبشهای دینی جدید برمیشمرند. ابوحاتم رازی در کتاب حاضر به هر یک از فرقههای اسلامی، با توجه به اهمیت و گستردگی آن اشاره کرده، دربارهی چگونگی شکلگیری مؤسس و عقاید آنها مطالبی را بیان میدارد. همچنین وی به عقاید اصلی هر یک از فرقهها و شاخههای انشعابی آنها نیز اشارهی مختصری دارد و گاهی برخی احتجاجات کلامی آنها را نیز گزارش میکند؛ اما قبل از بیان عقاید هر یک از فرقهها به وجه یا وجوه مختلف نامگذاری آن فرقه اشاره دارد. تنوع مطالب، علمی بودن، توجه به اصطلاحات فرقهای و طرح مباحث عام فرقهای به همراه شواهد متنوع قرآنی و حدیثی، اهمیت خاصی به کتاب بخشیده است. آنچه در این کتاب مهم به نظر میرسد. تبیین چگونگی انشعاب این مذاهب و فرقهها و گرایشها از آیین اصلی و بیان تفاوتهای اساسی اندیشهها و باورهای هر یک از آنها با دیگر مذاهب است.