دانش حقوق با بداع و کاربرد ابزار حقوق “مرور زمان” کوشیده است تا شکاف میان گذر پر تحول زمان و انباشت پر تعداد دعاوی را به نوعی پاسخ گوید و با برش دادن به وضعیت های آشفتگی آور در عرصه روابط، به سمت تثبیت و تحکیم این روابط گام بردارد. از این رو اصل مرور زمان در حقوق به وضوح به فلسفه ای اشاره می کند که تحول روابط اجتماعی در گذر زمان برآن بنا شده است. با توجه به نکته فوق، ضرورت پرداختن به مسئله مرور زمان در فقه که در شرح وظایف، حیطه و اختیار به گونه ای چشم گیر با حقوق، هم داستان است و هم چون آن در معرض پرتو پرقدرت روابط جدید اجتماعی و مناسبات برآمده از آن قرارداد، آشکار می گردد. این اثر، در سه فصل، ابتدا کلیات این موضوع، سپس مرور زمان در حقوق عرفی و آن گاه حقوق اسلامی را کاویده است.