ک‍وش‍ش در آسیب ش‍ن‍اسی ف‍ل‍س‍ف‍ه ایرانی
از قرن چهارم قبل از میلاد تا کنون، غربیان گفته اند و تکرار کرده اند که افلاطون فیلسوف کلیات است و ارسطو فیلسوف جزئیات. اگر این داوری درست باشد که هست و رافائل نیز آن را به زیبایی در تابلوی دیواری معروف خویش «مکتب آتن» به تصویر کرده است – آن جا که افلاطون با انگشت اشاره آسمان را نشان می دهد و ارسطو زمین را – پس نه افلاطون جهان اسلام شباهتی به افلاطون آتن دارد و نه ارسطوی بغداد شباهتی به ارسطوی یونان. قرن ها قبل از ظهور اسلام، تفکر یونانی در نقاطی که بعدها نام امپراتوری اسلامی به خود گرفت، پراکنده شده بود. مراکز اصلی تدریس و اشاعه ای این تفکر عبارت بودند از اسکندریه، ادسا که مسلمانان بعدها آن را رها نام دادند، کرائه که بعدها حران نام گرفت، نصیبین، و انطاکیه.