کتاب دربرگیرنده مقالات عمادالدین باقی است که به موضوع گفتمانها و برداشتهای دینی معاصر مربوط میشوند و هم جنبۀ گزارشی و توصیفی دارند و هم باورداشتهای او را در برهههای مختلف نشان میدهند. نویسنده مقالۀ “مقولهبندی گفتمانهای دینی معاصر” را در مقدمۀ کتاب خود آورده است. او میگوید در مقولهبندی گفتمانهای ابتدا باید بپرسیم معیار اصلی برای تقسیم چیست؟ ما نمیتوانیم در پی مقولهبندی جامعی باشیم که بتواند تمامی گرایشات فکری دینی در تاریخ معاصر را پوشش دهد. باقی از تقسیمبندی گفتمان علیرضا علویتبار سخن میگوید و آن را نقد میکند. تقسیمبندی او چنین است: 1. گفتمان بنیادگرا ــــــــ شریعتمحور 2. گفتمان مابعدالطبیعی ــــــــــ سنتگرا 3. گفتمان عرفانی تصوفگرا 4. گفتمان ایدئولوژیک رادیکال 5. گفتمان معرفتشناختی مردم سالار. باقی معتقد است که در مدل ارائه شده علویتبار همزمان مجموعهای از شاخصها به کار رفته است. نویسنده بر این عقیده است که نگاه ایدئولوژیک، تفکر اسلامی را دو شقه کرده است: اسلام فرهنگ و اسلام ایدئولوژیک که با شاخههای فرعیتر این دو شقه پنج گفتمان دینی معاصر را میتوان استخراج کرد: ۱. اسلام فرهنگ باورمند به جدایی دین از سیاست ۲. اسلام فرهنگِ سیاسی و سنتی ۳. اسلام فرهنگ سیاسی و نوگرا ۴. اسلام ایدئولوژی و التقاطی ۵. اسلام ایدئولوژی تامگرا یا نابگرا. باقی این مقولهبندی را تا امروز فراگیر میداند ولی ابدی نمیداند و بر این باور است که در صورت بروز تفکرات فکری دیگری در آینده و ظهور نحلهها و گفتمانهایی دیگر محتمل است نیاز باشد که طرحی نو در افکند.
فصل اول “گفتمانهای دینی عصر مشروطه” نام دارد . در این قسمت نویسنده برخی از مهمترین رئوس تضادهای فکری عصر مشروطه را ذکر میکندن سپس انگارههای مشروطهخواهی و مشروطهطلبی را بررسی میکند و نشان میدهد که جدال دموکراسی و مردمسالاری با آمریت و خودکامگی در ایران پیشینهای یکصد ساله دارد و نظام جمهوری اسلامی در واقع تبلور انگارههای مشروطهخواهان بود که همچنان در چالشهای سنتی اسیر است و همان انگارهها را اکنون نیز در عرصه سیاسی ایران میتوان مشاهده نمود.
فصل دوم “نسبت عقیده و انسان (ارتداد دین و حقوق بشر)” نام دارد که شامل سه مقاله است. در مقاله اول به رابطه قدرت و ارزش از دیدگاه اسلام میپردازد. مقاله دوم “دو پندار در ترازو” نام دارد که در آن مناظره مکتوب آیتالله منتظری و دکتر سروش را بازیابی و نقد می کند. مقاله سوم در این فصل که متن ویرایش شده یک سخنرانی باقی است “دین و خشونت” نام دارد او بر این باور است قانونی معتبر است که قانونگذار، عدالت، تساوی و آزادی را به معنایی که اغلب عقلای عالم قبول دارند حفظ نمایند در غیر این صورت این قانون که به اسم دین وضع شده منشأ خشونت به نام دین خواهد شد.
باقی در فصل سوم به تحولات فکر دینی پس از انقلاب میپردازد. وی در مقالهٔ اول این فصل که “سرگذشت یک فتوا” نام دارد نقل قولی از امام میآورد که میگوید هدف ما همچون انبیاء به خاطر حکومت و قدرت نبوده بلکه حفظ اسلام و ارزشهای اسلامی است. بنابراین اگر احکامی از فقه با حکومت که مقصد آن تحقق عدالت اجتماعی است تعارض پیدا کرد تقدم با حکومت یا مصلحت جامعه است چون شریعت با هدف عدالت به بشر هدیه گردیده است. نویسنده در مقاله دوم درصدد حمایت و همدلی انتقادی و توضیحی مقالهٔ “قبض و بسط تئوریک شریعت” عبدالکریم سروش بر آمده است. در مقالهٔ سوم که “برائت از مشرکین از دیدگاه مصلحان اجتماعی مسلمان” نام دارد نویسنده به این نتیجه می رسد که عموم مصلحان دینی و روشنفکران مسلمان بر ابعاد اجتماعی حج و اهتمام به آن توافق و تأکید دارند و در خصوص ابعاد سیاسی حج و برائت از مشرکین نیز اجماع وجود دارد ولیکن مسئله و بحث بر سر “حدود” است. بحث بعدی این فصل دربارهٔ مباهله است که نویسنده به بهانهٔ طرح سنت مباهله توسط محسن کدیور نگاشته است. باقی معتقد است که پیامبر در راستای اجتناب از خشونت و درگیری میان پیروان ادیان توحیدی، مباهله را به مثابهٔ روش احتجاج برگزید و آموخت که پیروان ادیان توحیدی داوری نهایی اختلافات میان خویش را به خداوند میسپارند نه به زندان و قتال. در قسمت بعدی این فصل نویسنده سیر تحول و واکنش جریانهای فکری دینی در ایران را قبل و بعد از انقلاب بررسی میکند.
باقی در فصل پایانی کتاب حکومت دینی و دموکراسی (ولایت فقیه) را بررسی میکند. از جمله عناوین این فصل میتوان به تفکیک و تداخل کارکردها، باستانشناسی ولایت فقیه، حکومت دینی و دموکراسی، نظریه ولایت فقیه از منظر جامعهشناختی، خبرگان رهبری و … اشاره کرد.
برای خرید از اینجا اقدام کنید.