از سرد و گرم روزگار

از سرد و گرم روزگار که با قلمی ساده و صمیمی نوشته شده است، شرح زندگی احمد زیدآبادی از کودکی تا زمانی است که در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران قبول می‌شود و عزم می‌کند برای تحصیل از سیرجان به تهران سفر کند. زیدآبادی کتاب را به روان مادرش و به همه‌ آنانی که به تعبیر او شرافت‌شان را از راه «خون» و «طلا» به دست نیاورده‌اند، تقدیم می کند. در سراسر این کتاب با رنج کودکی مواجه هستیم که با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کند. کودکی که به قول امروز «کودک کار» است.

قسمتی از کتاب:
«سرنوشت به دنبالم بود؛ «چون دیوانه‌ای تیغ در دست» به خلاف همسالانم، تسلیم آن نشدم. هر غروب پاییز از بلندای تک‌درخت تناور روستایمان چشم به افق‌های دوردست و بی‌انتهای کویر دوختم و به آواز درونم گوش فرا دادم؛ آوازی که مرا به «انتخاب» فرامی‌خواند. پس انتخاب کردم؛ فقر و بی‌پناهی را با شکیبایی تاب آوردم، از رنج و زحمت کار شانه خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همه‌ی تباهی‌های محیط اطرافم شوریدم…
این قصه‌ سرگذشت من است تا ۱۸ سالگی.»

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

توضیحات تکمیلی

نویسنده

احمد زیدآبادی

ناشر

نی

تاریخ نشر

1396

تعداد صفحه

286

فیپا

زیدآبادی، احمد، از سرد و گرم روزگار، تهران، نی، 1396، 286 صفحه.

شابک

9789641855200