روزنامه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر سوم فرنگستان، كتاب سوم از مجموعه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر خود به فرنگستان مىباشد. در اين كتاب آن چه در حال صحّت و بيمارى و وقايعى كه روزانه بر وى گذشته است را، ذكر كرده است.
كتاب به ترتيب با خلاصهاى از مندرجات، فهرست موضوعى اسناد، پيشگفتار و مقدمه كوششگران آغاز مىشود. شرح سفر ناصرالدين شاه از تاريخ 13 رجب آغاز مىشود و به يكشنبه بيست و سوم شوال 1306 (از طهران تا شهر آنورس) پايان مىيابد. در انتهاى اثر نيز بخشى با عنوان ضمائم آمده است.
ناصرالدينشاه يادداشتهاى مربوط به سفر سوم را در هر فصل به خط خود آغاز مىكرده و چند سطرى مىنوشته، آن گاه به تقرير خاطرات مىپرداخته و منشيان خوشنويس متعدد او، باسواد و كمسواد نوبت به نوبت تقريرات او را تحرير مىكردهاند؛ بنابراين گاهى اعلام جغرافيايى و تاريخى و كلمات فارسى را غلط نوشتهاند. از همه مهمتر اين كه كلماتى را كه از زبانهاى اروپايى به تازگى به زبان فارسى راه يافته بود، به صور مختلف تحرير كردهاند، در يك جا «گليوم» و در جاى ديگر «گيوم» در يك جا تاتر و جاهاى ديگر «تياتر- طياطر- تياطر» در يك جا «طرامواى» و در جاى ديگر «طرموى»، يك جا شلكنف آمده، جاى ديگر شليكونوف. محقق كتاب تا آن جا كه امكان داشته، رسمالخط كلمات اروپايى را به همان صورتهايى كه در متن آمده حفظ كرده است تا نمايانگر سرگردانىهاى دولت مردان در تلفظ كلمات تازه وارد باشد. اما صحيح كلمات فارسى را كه به علت سهو يا مسامحه يا بىسوادى غلط تحرير شده است را، در ذيل صفحه متذكر شده است.
ناصرالدین شاه، در ضيافتهايى كه به افتخار وی در كشورهاى اروپا برگزار مىشد، در معرفى بزرگان مدعو، احساس و استنباط خود را چه خوب و چه بد بر زبان آورده است: «اين زن، زن پير بدگل متعفّنى است؛ امّا جواهرهاى قيمتى، مرواريدهاى بزرگ عالى… .» او در نگارش بعضى عبارات ركيك و دور از ادب كه البته شمارش نسبتاً اندك است، چنان بىپرواست كه به ناچار از آوردن آن در كتاب خوددارى و به جاى آنان نقطه گذاشته شده است. گو اين كه در آن روزگار، استعمال اين گونه عبارات، به اندازهى امروز مشمئز كننده نبوده است؛ زيرا رسالهها و كتابهاى مشتمل بر لطيفهگويى و طنزسرايى و حكايت خندهدارى كه از آن زمانها باقى مانده، نشان مىدهد كاربرد عباراتى كه امروز بىادبانه تلقى مىشود، در گذشته رايج كوچه و بازار و مايهى تفريح خاطرها بوده است.
وى در اين سفر، در صحنهى سياست جهان آن روز با نوابغى روبرو شده كه از بازيگران برجستهى تاريخ جهان بودهاند؛ امّا كوچكترين اشارهاى به آنها نكرده است.