اندیشههای میرزا آقا خان کرمانی
میرزا آقا خان کرمانی (1271-1314ق) یکی از اندیشمندانی است که در دورۀ تاریکی فکری و اقتصادی ایران زیسته است. در این کتاب آدمیت فقط به شرح حال او نپرداخته بلکه گونهای تاریخ اندیشه نوشته است؛ تاریخی از چگونگی ورود اندیشههای جدید به ایران. از این جهت خواندن این کتاب توصیه میشود، هر چند به نظر میرسد آدمیت در میزان آشنا بودن میرزا آقا خان کرمانی با اندیشههای نوین اغراق کرده است. شاید آدمیت میرزا آقا خان کرمانی را بهانه کرده تا شمهای از تحولات اندیشههای جدید را بازگوید. از این رو، در مقدمه مینویسد:
«میرزا آقا خان کرمانی از نادرههای زمان خود بود و در سیر افکار [تاریخ اندیشه] مقام بزرگی دارد. خودش مهجور مانده و مقامش ناشناخته است. کوشش میکنم احوال او را بازنُمایم، پایهاش را بشناسانم و تحلیلی از عقاید و اندیشههایش را بدست دهم. شخصیت فکری میرزا آقا خان کرمانی جنبههای متعدد و گوناگون دارد: از پیشروان حکمت جدید در ایران است، نخستین بار برخی آرای فیلسوفان اخیر مغرب را در نظام فکری واحدی به فارسی درآورد، حکمت را از قالب «معقولات» و سنتهای فلسفی پیشینیان آزاد ساخت و بر پایۀ دانش طبیعی و تجربی بنیان نهاد. اولین کسی است که علم اجتماع و فلسفۀ مدنیت را عنوان کرد، مجموعه بنیادهای مدنی و مظاهر مختلف تمدن را یک کاسه مورد بحث قرار داد … و قانون تحول تکاملی [نظریه چارلز داروین] را بر همه منطبق گردانید. بنیانگذار فلسفۀ تاریخ ایران است و ویرانگر سنتهای تاریخ نگاری، برجسته ترین مورخان ما در قرن پیش است و یکتا مورخ متفکر زمان خویش … از لحاظ جامعیت فکری و ژرف اندیشی میرزا آقا خان کرمانی در جامعه های اسلامی زمان کم نظیر است؛ خاصه در فلسفۀ جهان بینی و مسلک انسان دوستی..»
میرزا آقا خان کرمانی در دورهای اَزَلی، از پیروان صبح ازل جانشین اول سید محمد علی باب، بود ولی چنان که آدمیت در این کتاب و در کتاب دیگرش امیرکبیر و ایران نشان داده است کرمانی بزودی دریافت که مسلک بابی و بهائی چیزی جز افزودن خرافه به خرافههای پیشین نیست و در عالم فکر و اندیشه مفت نمیارزد. یکی از ویژگیهای برجستۀ کرمانی قلم اوست؛ در اواخر دورۀ ناصرالدین شاه، برخلاف زبان رایج در میان باسوادان، قلمی روان و دقیق و شیرین دارد.