مرحوم آذرتاش آذرنوش ضمن تحقیقاتی که در باب کلمههای فارسی معرب و اصل و تحول آنها میکرد، همیشه این سؤالها برایش مطرح بود که: این کلمههای فارسی در عربی در چه روزگاری به این زبان راه یافتهاند؟ چرا گاه به شدت تغییر شکل دادهاند؟ آیا ممکن است از طریق غیر مستقیم، یعنی از راه زبانهای دیگر به عربی نفوذ کرده باشند؟ کدام دسته از اعراب بیشتر با ایرانیان برخورد داشتهاند؟ کیفیت این برخوردها چگونه بوده است؟ اعراب بیابان، یا ساکنان شهرها تا چه حد میتوانستند از زندگی اشراف ایران تقلید کنند؟ آیا دینهای ایرانی نیز در عربستان نفوذ کرده بوده است؟
این قبیل سؤالها او را بر آن داشت که پیش از هر چیز به عربستان پیش از اسلام نظر اندازد و به بررسی روابط ساکنان آن با ایرانیان بپردازد تا شاید شرایط و عواملی را که به تأثیرپذیری اعراب پیش از اسلام از فرهنگ ایرانی انجامیده است باز یابد. تأثیر ایران در هر گوشه از عربستان به شکل خاصی جلوه میکند و آنچه در شمال دیده میشود غیر از آن چیزی است که در جنوب میتوان یافت.
بخش اصلی کتاب عبارت است از بررسی آخرین دولتهایی که، پیش از اسلام، در اطراف عربستان وجود داشتهاند: در شمال به دولتهای تدمر و بطرا پرداختهاست و از غسانیان سخنی نگفته است، در شرق، به تفصیل تمام پادشاهی نیمه مستقل حیره را مورد بحث قرار داده و کوشیدهاست همۀ آثار ایران و تمدن ایرانی را که در تاریخ این دولت به چشم میخورد بازنماید.
در جنوب غربی عربستان، یعنی یمن، ایرانیان مدت یک قرن نقشی عظیم داشتهاند. در این کتاب به موضوع فتح یمن به دست ایرانیان، حاکمان ایرانی یمن، و نیز اسلام آوردن ایشان اهمیت فراوان داده و سعی کردهاست اشتباهات تاریخنویسان را در مورد نام و تعداد حکام ایرانی یمن تصحیح کند.
بخش آخر کتاب به بررسی عوامل ایرانی در حجاز اختصاص یافته است. علیرغم کمبود مدارک، خوانندگان درمییابند که در این سرزمین، فرهنگ ایران تأثیر فراوان داشته است و اهل حجاز با ایرانیان روابط تجاری استواری داشتهاند. برای خرید کتاب از اینجا اقدام کنید.