کتاب تاریخچه مهاجرت زرتشتیان به هند روایت می کند که پس از ورود اعراب مسلمان به ایران و درهم شکسته شدن امپراطوری ساسانی بسیاری از زرتشتیان به خراسان و از آنجا به گُجَرات هند مهاجرت نمودند. آنها بدین وسیله آتش مقدس خود موسوم به آتش بهرام را به شهر نوساری (ساری جدید) در گجرات منتقل نمودند. نام نخستین این شهر ناگ مندال بود و چون مهاجران منطقه را از لحاظ آب و هوایی شبیه به شهر خودشان (ساری) یافتند آن را نوساری به معنای ساری جدید نامگذاری کردند.
با توجه به منابع تاریخی و امروزی دو یا سه دسته از ایرانیان زرتشتی به گجرات کوچ کردند. یک دسته از زرتشتیان ایرانی از شهر ساری در شمال ایران و دستۀ دیگر ابتدا از منطقهای به نام سنگان (سنجان) از توابع خواف در خراسان رضوی و شاید هم شهری به همین نام که یکی از شهرهای خراسان بزرگ در نزدیکی مرو بود. بعدها عدهای هم از هرمزگان، سفر مخاطره آمیز، پرماجرا و عذابآوری را به گجرات هند آغاز کردند. روبرو شدن آنها با حکومت و مردم آن خطه چند سده بعد در کتابی به نام «قصه سنجان» از زبان بهمن پسر کِیقُباد پسر هُرمُزدیارسنجانی به نظم کشیده شده است.
کشتی پارسیها بر اساس اطلاعات این کتاب در دریا دچار طوفان میشود. زرتشتیان بر کشتی طوفانزده با دعا و ثنا به گرد آتشی که با خود میبردند به استغاثه میپردازند تا از این مصیبت نجات پیدا کنند و به ساحل برسند و در آنجا از حاکم گجرات «جادی رانه» پناه جویند. حاکم گجرات سه شرط برای پذیرش پارسیان گذاشت: نخست یادگیری زبان محلی که به همین سبب زبان رسمی پارسیان در هند امروز، گجراتی است. دوم پوشیدن لباس زنان هندی برای زنان زرتشتی و سوم به زمین گذاردن (تحویل) سلاحهایی بود که زرتشتیها با خود برده بودند.