رستم التواریخ اثر محمد هاشم آصف (رستم الحکما)، کتابی مفید و فرح بخش است و گوشهای از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی دورانی را که موضوع کتاب است، نشان میدهد.
رستم التواریخ آئینه قد نمای مملکت ماست، در زمانی که پس از غلبه یافتن افغانها بر آخرین پادشاه صوفی، اغتشاش و آشفتگی و هرج و مرج (به استثنای دورههای بسیار کوتاهی) سرتاسر ایران را فرا گرفت و یک نوع دوره ملوک الطوایفی منحوس و خون بازی شروع گردید که از جمله دورههای بسیار غم افزای مملکت ما به شمار میآید و عاملان آن تقریبا بدون استثنا همه از رؤسا و خوانین ایلات و عشایر گوناگون ایرانی نژاد و اغلب غیر ایرانی نژاد بودند و قریب به یک قرن ایران را به صورت قتلگاه مهیبی درآورده، در هر گوشه و کنار جویهای خون، عموما از خون بی گناهان جاری ساختند و آبادیهای بسیاری را خراب و گاهی با خاک یکسان نمودهاند و باعث قحط و غلاهای بسیار شدید شدند.
کتاب، از لحاظ تبویب و فصل بندی بسیار درهم و برهم و آشفته است؛ به طوری که گاهی مطالب چنان درهم و پیچیده است که رشته سخن از دست بیرون میرود و خواننده سرگردان میماند و درست نمیداند که صحبت از چه کسی در میان است، دقت نسبتا زیادی لازم است تا بتوان از اشتباه مصون ماند.
کتاب به قول مؤلف، مشتمل است بر «وقایعی که روداده از بیست پادشاه و حکمران» از آغاز جلوس شاه سلطان حسین تا وفات آقا محمدخان قاجار و عهد برادرزاده و پسر زنش فتحعلی شاه قاجار.