خلسه، مشهور به خواب نامه، از نوشتههای بازپسین سال های زندگی محمد حسن خان اعتماد السلطنه در اواخر دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار است. نویسنده یارایی نداشته که اندیشه خود را آزادانه و رک و راست و بی پروا به روی کاغذ آورد، از این رو چنین مینماید که در حالت بین خواب و بیداری دیده است که پادشاهان ایران یازده تن از صدور (بزرگان) قاجار را به بازپرسی کشیده و درباره آنان داوری کردهاند.
نوشتن خلسه چنانچه از صفحه نخست آن به خوبی برمیآید پس از سفر ناصر الدین شاه به عراق آغاز گردیده است. میدانیم این سفر در واپسین هفته های سال 1309 هجری قمری آغاز گردیده و در آغاز سال 1310 پایان پذیرفته است.
نویسنده در چند جای از کتابش به این معنی تصریح میکند که چهل و پنج سال از پادشاهی ناصرالدین شاه گذشته است. با در نظر گرفتن اینکه ناصرالدین شاه در ذی القعده 1264 هجری قمری در تهران بر تخت شاهی نشست و پس از 49 سال پادشاهی در 17 ذی القعده هجری قمری کشته شد، مشخص است که وی کتاب خلسه را سه سالی پیش از کشته شدن ناصرالدین شاه و مرگ خودش نوشته است.
نکتهها و تجارب ناب تاریخی اعتماد السلطنة در خلسه بسیار خواندنی است. از جمله نکتههای تاریخیاش بیان وقایع پشت صحنۀ تظاهرات مردم بر ضد قرارداد رژی و داستان تحریم توتون و تنباکو است که چنان بیان میکند که با آنچه در تاریخهای متداول هست تفاوت دارد. همین طور از شرحی که دربارۀ سیاست انگلیس در این کتاب میخوانیم بر میآید که نویسنده در دوران تیره شاهی و اوج خودکامگی ناصرالدین شاه روشن بین بوده است. از جمله تجارباش که حاکی از فرهنگ نهادینه شدۀ جامعۀ ایرانی است این بخش از دیالوگ اوست که مینویسد: «در این نشأه (دنیا) اگر شخصی بخواهد بالنسبة آسوده باشد باید همیشه تحامق (خود را به احمقی زدن) و تجاهل (خود را به نادانی زدن) نماید. بَدا به روز کسی که مردم به او گمان کمال و شعور یا فضل و هنری برند دیگر از دست خلایق خلاصی ندارد.» ص34.