خاطره نویسی در کشور ما سابقۀ چندانی ندارد. معدودی از متقدمان چون ناصرخسرو، خاطرات سفر نوشتهاند و در دوران معاصر نیز به چند زندگینامه از کسانی چون عبدالله مستوفی و یا خاطرات حاج سیاح بر می خوریم. رونق خاطره نویسی در حد فعلی، در حقیقت از پدیده های بعد از انقلاب 1357 است و به نظر می رسد که همزمان با دگرگونیهایی که در شرایط سیاسی و اجتماعی ایران پیش آمد، ایرانیان متعددی، به خصوص ایرانیان مقیم خارج کشور، احساس کردند که حرفی برای گفتن دارند و مقتضی و بلکه مطلوبست که تجارب و برداشتهای خود را از آنچه دیدهاند در میان گذارند. البته چه بسا همگی راست نگفتند و انگیزههایی چون شهرت طلبی یا استفادههای مالی آنها را به ارائۀ مجموعه هایی از نظر خودشان «خواننده جلب کن» کشاند.