موانع‌ توسعه‌ سیاسی‌ در ایران

160,000 تومان

book-preview

 

پژوهش حاضر حاوی بحثی در باب موانع تاریخی و ساختاری توسعه سیاسی در ایران است که در سال ۱۳۷۲ به انجام رسید. نقطه تمرکز این بحث از حیث تاریخی «دولت مطلقه پهلوی، شامل رضا شاه و محمد رضا شاه» است. در گفتار اول ساختار قدرت سیاسی به عنوان مانع توسعه بررسی شده است. در گفتار دوم که حاوی بحثی عمومی تر است، شکاف ها و چندپارگی های اجتماعی و فرهنگی در ایران به عنوان موانع توسعه تحلیل شده اند. این پژوهش موانع توسعۀ سیاسی در ساخت قدرت را بر حسب شرایط (یا موانع) تفکیک، تنظیم، و عرضه می کند. این شرایط عبارتند از: 1- تمرکز منابع قدرت؛ 2- چند پاره گیهای جامعه؛ 3- ایدئولوژی و فرهنگ سیاسی گروه حاکمه اعم از قدرت سیاسی و قدرت دینی و قدرت تجاری.

در دوران رضا شاه گرچه در نتیجۀ تحولات ساختاری و اقتصادی و آموزشی زمینۀ توسعه سیاسی از نظر شرایط لازم تا قدری بهبود یافت اما تمرکز منابع قدرت در دست حکومت هیچ گونه مجالی برای رقابت و مشارکت سیاسی باقی نمی گذاشت. دولت در این دوره از حیث رابطه با طبقات و نیروهای اجتماعی «دولت ضعیفی» بود و این حکم را میتوان در خصوص کل ساخت دولت مطلقه در ایران تعمیم داد، هر چند دولت مطلقه طبق تعریف مبتنی بر تمرکز و انحصار کاربرد منابع قدرت و اجبار بوده است.

ابزارهای قدرت دولت مطلقه در دوران محمد رضا شاه عبارت بودند از حزب، ارتش، منابع نفتی، و بوروکراسی. حزب دربار سازمان گسترده و نسبتا انعطاف پذیر داشت لیکن چیزی بیش از ابزار قدرت دربار به شمار نمیرفت. شاه خود اغلب در کنوانسیونهای حزبی شرکت می کرد. مهمترین وظیفۀ کنوانسیونها تطبیق سیاستها و برنامه های حزبی با نظرات جدیدتر دربار بود. سرانجام وقتی دربار تشخیص داد که حزب به عنوان ابزار جلب حمایت سیاسی برای رژیم خوب عمل نمی کند آن را منحل کرد. شاه طبق قانون اساسی فرمانده کل قوا بود. در کنار ارتش دستگاه پلیس امنیتی سیاسی بر نهادهای مختلف نظارت داشتند. دربارۀ نقش منابع نفتی و بوروکراسی در تحکیم قدرت دولت به متن کتاب مراجعه کنید.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

حسین بشیریه

محل نشر

تهران

ناشر

گام‌ نو

تاریخ نشر

1380

تعداد صفحه

173

فیپا

بشیریه، حسین، موانع‌ توسعه‌ سیاسی‌ در ایران، تهران‌، گام‌ نو، ۱۳۸۰، ۱۷۳ صفحه.