سفرنامۀ حاج سیاح به فرنگ یادداشتها و خاطرات ميرزا محمد على پسر ملا محمد رضاى محلاتى معروف به «حاجى سياح» (1215 -1304ش) است که به نثری عامیانه نگاشته شده است و میتوان گفت این سفرنامه جزء پرمحتواترین سفرنامههایی است که طی دو قرن اخیر توسط یک ایرانی نوشته شده است، چون در گروه سفرنامههایی است که خودنوشت است و به توصیۀ پادشاه و یا به منظور گزارش سیاسی نگاشته نشده است.
این کتاب كه شرح سفرهاى حاج سیاح در اروپاست، در عين حال كه سندى تاريخى است، وصفى دست اول است از اروپا از نگاه یک ايرانى سنتگرا و شگفتىزده كه به همه چيز با ديدۀ اعجاب مىنگرد و شايد بيش از آنكه براى ايرانيان جالب توجه باشد، اكنون براى اروپاييان جاذبه دارد. سفرنامه اثر عميقى نيست، نگاهى است بسيط و حتى گاه سادهدلانه به ظواهر تمدنى ـ فرهنگى غرب. وصف بسيارى از شهرها و نقاط اروپا در آن تكرارى است و بيشتر بازگوكنندۀ افسوس و حيرت نویسنده است تا تأمل يا ژرفكاوى او.
از هيچ كجاى سفرنامه برنمىآيد كه نویسنده منابعى را در ايام اقامت در اروپا خوانده باشد و از هيچ ديدارى شرح مكالمهاى عميق نقل نشده است. ظاهراً از آنچه به طور گذرا مىديده؛ به طور مرتب يادداشت برمىداشته است. البته مشاهدهگر راستگويى بوده، هر جا كه توانسته آمار و ارقام دقيق آورده و به قدر دانش و اطلاع، راوى امينى بوده است.
حاج سياح با افراد بسيارى آشنا شد، با شمارى از سياستمداران و سرشناسان نظير آقاخان محلاتى، پاپ، پادشاه بلژيک، تزار روس، رئيس جمهور آمريكا و عدهاى ديگر ديدار كرد و از سياحت كشورها و مشاهدۀ پيشرفتهاى آنها به اين نتيجه رسيد كه علت اصلى پيشرفت غرب آموزش است.